کلمه جو
صفحه اصلی

adversative


معنی : ناقض، نقضامیز، حرف نقض، کلمهء نقض
معانی دیگر : (دستور زبان) واژه ای که ضدیت یا نقطه ی مقابل بودن را می رساند (مثل but و however و yet)، واژه ی نقض، پادواژ (adversative word هم می گویند)، ناق­، نق­امیز، حرف نق­، کلمه ء نق­ مثل اما

انگلیسی به فارسی

ناقض، نقض‌آمیز، حرف نقض، کلمه نقض (مثل اما)


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: in grammar, indicating opposition or contrast.

- an adversative conjunction
[ترجمه ترگمان] یک ارتباط adversative
[ترجمه گوگل] یک پیوند خصمانه
اسم ( noun )
مشتقات: adversatively (adv.)
• : تعریف: an adversative word or phrase, such as "but" or "on the contrary".

• form of speech denoting opposition (grammar)
opposite; contrasting, opposing

مترادف و متضاد

ناقض (صفت)
adversative

نقض آمیز (صفت)
adversative

حرف نقض (صفت)
adversative

کلمهء نقض (صفت)
adversative

جملات نمونه

1. adversative relation
رابطه ی معکوس

2. There is a synonym group of adversative conjunctions in Morden Chinese.
[ترجمه ترگمان]یک گروه synonym از adversative conjunctions در Morden چینی وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک گروه مترادف از ترکیبات تهاجمی در Morden چینی وجود دارد

3. What it emphasizes is the adversative relation between the two parts it connects. Thirdly, it doesn't always give prominence. . .
[ترجمه ترگمان]چیزی که بر آن تاکید می کند رابطه adversative بین دو بخش است که به هم متصل می شود سوم، همیشه برجسته نیست
[ترجمه گوگل]آنچه بر آن تاکید می کند، رابطه دشواری بین دو بخش است که آن را متصل می کند سوم اینکه، همیشه اهمیتی ندارد

4. For TYPE the comparative reading is inferred by juxtaposing two nominals or adversative clauses.
[ترجمه ترگمان]برای نوع، مطالعه تطبیقی از طریق دو بند nominals یا adversative استنباط می شود
[ترجمه گوگل]برای TYPE خواندن مقایسهای با ترکیب دو علامت یا مقادیر مشکوکی تعریف شده است

5. This paper investigates a subtype of resultative predicate marked by the verbal particle-can in Cantonese and associated with adversative meaning.
[ترجمه ترگمان]این مقاله زیر مجموعه ای از predicate (predicate)(predicate)که با ذره شفاهی نشان داده شده، در Cantonese و مرتبط با معنای adversative بررسی می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، زیرمجموعه پیشینی نتیجه گیری که توسط ذرات کلامی می تواند در کانتونی و با معنی دفاعی شناخته می شود، بررسی شده است

6. After the unceasing development from Pre-qin to the Qing Dynasty, the system of modern Chinese adversative conjunctions formed finally.
[ترجمه ترگمان]پس از توسعه مداوم از پیش از qin تا دودمان چینگ، سیستم نوین adversative چین در نهایت شکل گرفت
[ترجمه گوگل]پس از توسعه بی وقفه از پیش شین به سلسله چینگ، سیستم مداخلات دفاعی مدرن چینی در نهایت شکل گرفت

7. Through several decades study, grammar academic circle has formed diversified studying methods about the research of adversative conjunctions and acquired plentiful fruits.
[ترجمه ترگمان]در طول چندین دهه مطالعه، دایره دانشگاهی دستور مطالعه روش های گوناگونی در مورد پژوهش adversative conjunctions و میوه های فراوان به دست آورده است
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه چند دهه، دایره دانشگاهی گرامری، روشهای مختلف مطالعه را در مورد تحقیقات در مورد پیوندهای تهاجمی و بدست آوردن میوه های فراوان به وجود آورده است

8. The comic-writing instruction enhanced the performance of correlative sentence writing of adversative relation in experimental and maintenance phases.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل نوشتاری، کارایی جملات همبستگی پذیری در فازه ای آزمایشی و تعمیر و نگهداری را افزایش داد
[ترجمه گوگل]دستورالعمل نوشتن کمیک، عملکرد لغوی مفاد همبستگی در ارتباطات دفاعی را در مراحل آزمایشی و نگهداری افزایش داد

اصطلاحات

adversative relation

رابطه‌ی معکوس



کلمات دیگر: