کلمه جو
صفحه اصلی

adumbrate


معنی : مبهم کردن، سایه افکندن بر، طرح چیزی را نشان دادن
معانی دیگر : از پیش اشاره کردن به، دلالت کردن (به طور مبهم)، (به صورت سایه) ترسیم کردن، (به طور مبهم) خلاصه کردن

انگلیسی به فارسی

مبهم کردن، سایه افکندن بر، طرح(چیزی را) نشان دادن


adubrate، مبهم کردن، سایه افکندن بر، طرح چیزی را نشان دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adumbrates, adumbrating, adumbrated
مشتقات: adumbrative (adj.), adumbration (n.)
(1) تعریف: to give an indistinct or sketchy outline of.

- The administration adumbrated a plan which left many details to be hammered out.
[ترجمه ترگمان] دولت طرحی را تنظیم کرد که جزئیات زیادی را برای چکش زدن باقی گذاشت
[ترجمه گوگل] دولت برنامه ای را تهیه کرد که بسیاری از جزئیات را به چنگ انداخت

(2) تعریف: to give a vague sign or indication of ahead of time; foreshadow.

- Elements of these ancient writings are claimed to adumbrate Christianity.
[ترجمه ترگمان] عناصر این نوشته های باستانی به adumbrate مسیحیت مدعی شده اند
[ترجمه گوگل] عناصری از این نوشته های باستانی ادعا می شود که مسیحیت را تحسین می کنند

• sketch, outline; foreshadow; overshadow

مترادف و متضاد

مبهم کردن (فعل)
adumbrate, obscure, soft-pedal

سایه افکندن بر (فعل)
adumbrate, shadow, overshadow

طرح چیزی را نشان دادن (فعل)
adumbrate

جملات نمونه

1. The project's objectives were adumbrated in the report.
[ترجمه ترگمان]اهداف پروژه در این گزارش گنجانده شده بودند
[ترجمه گوگل]اهداف این پروژه در گزارش آمده است

2. The recent development adumbrate a world - wide revolution in computer technology.
[ترجمه ترگمان]توسعه اخیر یک انقلاب گسترده جهانی در تکنولوژی کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]توسعه اخیر، یک انقلاب جهانی در تکنولوژی رایانه ای را تحمیل می کند

3. These considerations adumbrate the argument for the secondary role of consent in the justification of authority.
[ترجمه ترگمان]این ملاحظات بحث را برای نقش ثانویه رضایت در توجیه قدرت توجیه می کنند
[ترجمه گوگل]این ملاحظات استدلال را برای نقش ثانویه رضایت در توجیه اقتدار تلقی می کند

4. De Smith has adumbrated four different tests which the courts have at one time or another used.
[ترجمه ترگمان]د اسمیت چهار آزمایش مختلف دارد که دادگاه ها در یک زمان و یا دیگر مورد استفاده قرار داده اند
[ترجمه گوگل]د اسمیت چهار آزمون مختلف را که دادگاه ها در یک زمان و یا دیگر استفاده می کنند، بیان کرده است

5. The incident adumbrates an attitude of mind which is mirrored in the linguistic techniques exploited later in the novel.
[ترجمه ترگمان]این رویداد، نگرش ذهنی را نشان می دهد که در تکنیک های زبانی که بعدها در رمان مورد سو استفاده قرار می گیرند، منعکس می شود
[ترجمه گوگل]این حادثه یک نگرش ذهنی است که در تکنیک های زبانی که بعدها در رمان مورد استفاده قرار می گیرد، آشکار می شود

6. Underlexicalisation is also found when the narrator adumbrates another difference between Neanderthal man and homosapiens.
[ترجمه ترگمان]Underlexicalisation همچنین زمانی یافت می شود که راوی تفاوت دیگری بین انسان غار نشین و homosapiens را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]Undlexkingisation نیز یافت می شود زمانی که راوی اختلاف دیگری بین مرد نئاندرتال و homosapiens تحسین می کند

7. In this chapter, however, we want to adumbrate the principal features of the continuum view of non-linear viscoelasticity.
[ترجمه ترگمان]با این حال در این فصل ما می خواهیم ویژگی های اصلی دیدگاه پیوسته of غیر خطی را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال، در این فصل، ما می خواهیم ویژگی های اصلی مشاهده ظاهری نازکوزیته غیر خطی را بیان کنیم

8. What does cancer have to adumbrate?
[ترجمه ترگمان]سرطان چه ارتباطی با adumbrate دارد؟
[ترجمه گوگل]سرطان باید سرطان بیاورد؟

9. What can there be to adumbrate before occurrence schizophrenia, the depressed disease that how calculates?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی می تواند قبل از بروز بیماری اسکیزوفرنی، بیماری افسردگی که چگونه محاسبه می کند وجود داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]پیش از وقوع اسکیزوفرنی، بیماری افسرده که چگونه محاسبه می شود، چه می تواند باشد؟

10. Whether does menstruate of the rice before menstruation adumbrate to come smoothly also classics?
[ترجمه ترگمان]آیا قبل از این که قاعدگی آن ها به نرمی پیش رود، آیا پیش از قاعدگی آن ها هم به ادبیات کلاسیک می خورد یا نه؟
[ترجمه گوگل]آیا برنج قبل از قاعدگی قاعدگی را به هم می پیوندد و هم کلاسیک دارد؟

11. The essentials of this form of government may be adumbrated as follows.
[ترجمه ترگمان]ضروری بودن این نوع از دولت ممکن است به شرح زیر باشد
[ترجمه گوگل]اساس این نوع حکومت ممکن است به شرح زیر باشد:

12. He told me that his civil servants had said that this was impossible, and adumbrated the problem to me.
[ترجمه ترگمان]به من گفت که مستخدمین کشوری گفته بودند که این کار غیر ممکن است و برای من مشکل است
[ترجمه گوگل]او به من گفت که کارمندان دولت او گفته اند که این غیرممکن است و این مسئله را به من تحمیل می کند

13. You're standing on a high cliff, chopped off and adumbrated by the heaving green of the sea.
[ترجمه ترگمان]تو روی یه صخره بلند وایسادی، تکه تکه شده و با سبز تیره دریا لنگر انداختی
[ترجمه گوگل]شما بر روی یک صخره بالا ایستاده اید، خرد شده و توسط سبز در حال غرق شدن در دریا محاصره شده است

14. Via what there is does first time forthcoming month adumbrate?
[ترجمه ترگمان]از طریق چیزی که برای اولین بار در ماه آینده منتشر می شود، adumbrate؟
[ترجمه گوگل]از طریق آنچه که وجود دارد اولین بار در ماه آینده مطرح است؟

His words adumbrated the coming storm.

حرفهای او حاکی از توفان آینده بود.



کلمات دیگر: