کلمه جو
صفحه اصلی

bedroll


معنی : تختخواب سفری
معانی دیگر : اصول اساسی، اساس، صخره ی بستر (که زیر خاک یا صخره های فوقانی قرار دارد)، زیرسنگ، کف سنگ، سنگ بستر، پایه ی مستحکم، ته، زیرینه، رختخواب، بستر قابل حمل

انگلیسی به فارسی

تختخواب سفری


بستن، تختخواب سفری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: bedding rolled into a portable bundle, as for camping outdoors.

• sleeping bag; bedding used especially when sleeping out-of-doors

مترادف و متضاد

تختخواب سفری (اسم)
bedroll, cot

جملات نمونه

1. He put Kit's belongings on his bedroll and rolled everything up.
[ترجمه ترگمان]وسایل کیت را روی کیسه خوابش گذاشت و همه چیز را لوله کرد
[ترجمه گوگل]او وسایل ملحقات را در بستر خود گذاشت و همه چیز را به هم ریخت

2. They spread their bedrolls whilst Ratagan and Isay prepared food for the company.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که Ratagan و ایزائی برای شرکت غذا تهیه می کردند bedrolls را پهن کردند
[ترجمه گوگل]آنها رختخواب خود را گسترش دادند در حالی که Ratagan و Isay غذا برای این شرکت تهیه کرد

3. He had not checked his bedroll before he got in.
[ترجمه ترگمان]کیسه خوابش را قبل از اینکه سوار شود چک نکرده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از ورود به خانه خود را بررسی نکرده بود

4. They sat on bedrolls or collapsed cardboard boxes along Park Boulevard.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی bedrolls یا جعبه های مقوایی خراب در کنار بلوار پارک نشستند
[ترجمه گوگل]آنها روی صندلی ها یا صندوق های مقوایی سقوط کردند در کنار بلوار پارک

5. Here, they sleep in bedrolls or in canvas tents, and eat hardtack and sip coffee heated over an open fire.
[ترجمه ترگمان]در اینجا آن ها در bedrolls یا چادر چادر می خوابند و hardtack را می خورند و قهوه می نوشند و روی آتش باز گرم می شوند
[ترجمه گوگل]در اینجا آنها در خانه های خوابیده یا در چادرهای بوم می خوابند و خوردن قهوه و قهوه را روی یک آتش باز گرم می کنند

6. He picked up his bedroll and left.
[ترجمه ترگمان]کیسه خوابش را برداشت و رفت
[ترجمه گوگل]او رفیق خود را برداشت و رفت

7. A hobo, especially one who carries a bedroll.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]یک قلاب، مخصوصا کسی که کادو می گیرد

8. When traveling, a government official carried his own bedroll on his back.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سفر می کرد، یکی از مقامات دولتی کیسه خوابش را روی پشتش حمل می کرد
[ترجمه گوگل]در هنگام مسافرت، یک مقام دولتی پشت خود را روی زمین گذاشت

9. I took a bedroll, a broom, rope, a gun and cooking gear, and cleared a corner to camp in while I worked.
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب سفری، یک طناب، یک طناب، یک تفنگ و لوازم آشپزی برداشتم و در همان حال که کار می کردم از گوشه ای به چادر رفتم
[ترجمه گوگل]من در حالی که من کار کرده بودم یک بستنی، یک جارو، طناب، یک اسلحه و وسایل آشپزی کردم و یک گوشه را به اردوگاه کشیدم

10. I and big sister sleep a bedroll, she also wake up and we chatted will, she said the quilt of dragging her, I smiled and I woke up in the middle of the cover when saw ah!
[ترجمه ترگمان]من و خواهر بزرگم روی تخت خواب سفری استراحت کردیم، او هم بیدار شد و ما هم با هم صحبت کردیم، او گفت که او خودش را بلند کرد و ما هم با هم صحبت کردیم، من لبخند زدم و در وسط پوشش بیدار شدم که اه!
[ترجمه گوگل]من و خواهر بزرگ خواب میبینم، او نیز از خواب بیدار می شود و ما با آن صحبت می کردیم، او گفت: چنگال کشیدن او را، من لبخند زدم و در وسط پوشش را بیدار کردم وقتی دیدم آه!

11. Wrap an oilcloth round the bedroll.
[ترجمه ترگمان]یه پارچه ضد آب را بپیچ
[ترجمه گوگل]یک پارچه دستمال کاغذی را در اطراف بگذارید

12. The song tells a story of a man who wandered around for work with a bedroll on his back. Despite of his hard life, the man remained happy, humorous and imaginative.
[ترجمه ترگمان]آهنگ داستان مردی را روایت می کند که برای کار با کیسه خوابش در اطراف پرسه می زند با وجود زندگی سخت او، آن مرد بسیار خوشحال، مضحک و تخیلی ماند
[ترجمه گوگل]این آهنگ یک داستان از یک مردی را که برای پشت سر گذاشتن در کنار همسرش سرگردان بود، به کار می گیرد با وجود عمر سخت او، مرد باقی مانده خوشحال، طنز آمیز و تخیلی بود

13. He was taking three pieces of luggage: one large trunk, one bedroll, and one piecehand luggage.
[ترجمه ترگمان]او سه قطعه چمدان داشت: یک چمدان بزرگ، یک کیسه خواب، و یک چمدان
[ترجمه گوگل]او سه تکه چمدان یک تنه بزرگ، یک تختخواب و یک چمدان را گرفت

14. The boy met Jaime by the stables, with a bedroll slung over one shoulder and a bundle of scrolls beneath his arm.
[ترجمه ترگمان]پسر در اصطبل جیمی را دید که یک تخت خواب سفری که روی یک شانه آویخته بود و یک بسته scrolls زیر بغلش بود
[ترجمه گوگل]پسر با جیم ملاقات کرد و با یک قدم زدن روی یک شانه و دسته ای از پیمانه ها زیر بازوی او قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

کیسه خواب


کلمات دیگر: