کلمه جو
صفحه اصلی

adulterate


معنی : زنازاده، جازن، قلابی، حرامزاده، مغشوش کردن، چیز تقلبی ساختن
معانی دیگر : اضافه کردن (مواد ارزان تر یا نامرغوب یا مضر به مواد خوراکی)، بد افزایی کردن، در تولید تقلب کردن، چیز تقلبی ساختن مثل ریختن اب در شیر

انگلیسی به فارسی

جازن، قلابی، زن آزاده، حرامزاده، چیز تقلبی ساختن(مثل ریختن آب در شیر)


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adulterates, adulterating, adulterated
• : تعریف: to make worse or impure by adding unnecessary or inferior ingredients.
مترادف: alloy, contaminate, taint
متضاد: purify, refine
مشابه: corrupt, cut, defile, deteriorate, doctor, impair, pollute, spoil, tamper with, thin out, water down

- When buying herbal medicines, one should makes sure that they have not been adulterated.
[ترجمه ترگمان] زمانی که داروهای گیاهی خریداری می کنید باید مطمئن شوید که تقلبی نشده اند
[ترجمه گوگل] هنگام خرید داروهای گیاهی، باید اطمینان حاصل کنید که آنها فریب خورده اند
صفت ( adjective )
مشتقات: adulterated (adj.), adulterator (n.)
(1) تعریف: impure or inferior because of added ingredients.
مترادف: alloyed, contaminated, impure, tainted
متضاد: pure
مشابه: corrupted, inferior, polluted, spoiled

(2) تعریف: sexually unfaithful to one's spouse, or tainted by unfaithfulness; adulterous.
مترادف: adulterous, unfaithful
متضاد: faithful

• corrupt, make inferior; water down milk or other liquids
if you adulterate drink or food, you weaken or contaminate it by adding something to it.

مترادف و متضاد

زنازاده (صفت)
adulterate

جازن (صفت)
adulterate

قلابی (صفت)
false, adulterate, sham, bogus, hamate, spurious, simulated, quackish

حرامزاده (صفت)
adulterate, spurious, bastard, illegitimate, unfathered, base-born

مغشوش کردن (فعل)
confuse, adulterate, rile, flummox, mix up, unsettle, disorder, disarrange

چیز تقلبی ساختن (فعل)
adulterate

alter or debase, often for profit


Synonyms: alloy, amalgamate, attenuate, blend, cheapen, commingle, contaminate, cook, corrupt, cut, defile, degrade, denature, depreciate, deteriorate, devalue, dilute, dissolve, doctor, doctor up, falsify, impair, infiltrate, intermix, irrigate, lace, make impure, mingle, mix, phony up, plant, pollute, shave, spike, taint, thin, transfuse, vitiate, water down, weaken


Antonyms: clarify, clean, cleanse, distill, filter, free, purify, refine


جملات نمونه

1. to adulterate milk
آب در شیر کردن

2. There were complaints that the beer had been adulterated with water.
[ترجمه ترگمان]شکایتی وجود داشت که آبجو به آب بدل شده بود
[ترجمه گوگل]شکایت هایی وجود دارد که آبجو با آب مخلوط شده است

3. The water supply had been adulterated with chemicals from the soil.
[ترجمه محمد داودي] منبع آب با مواد شیمیایی موجود در خاک آلوده شده بود
[ترجمه ترگمان]تامین آب با مواد شیمیایی خاک آلوده شده بود
[ترجمه گوگل]تامین آب با مواد شیمیایی از خاک گرفته شده است

4. The food had been adulterated to increase its weight.
[ترجمه ترگمان]این غذا برای افزایش وزن خود تقلبی شده بود
[ترجمه گوگل]غذا برای افزایش وزن خود تقلبی شده است

5. Try not to adulterate such healthy basics with too rich a dressing.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید این اصول اولیه سالم را با لباس پوشیدن زیاد نکنید
[ترجمه گوگل]سعی نکنید که چنین اصولی سالم را با بیش از حد غنی از پانسمان سوء استفاده کنید

6. Cure and regulate pain in menses caused by adulterate some kind of enzyme in blood.
[ترجمه ترگمان]درمان و تنظیم درد در menses ناشی از adulterate نوعی آنزیم در خون است
[ترجمه گوگل]درمان و تنظیم درد در مردانگی ناشی از تقلید برخی از آنزیم در خون

7. They have to adulterate a Chinese sentence with words taken from English or Malay.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند یک جمله چینی را با کلماتی از زبان انگلیسی یا مالزیایی به زبان آورند
[ترجمه گوگل]آنها باید یک حکم چینی را با کلمات گرفته شده از انگلیسی یا مالایی تقلید کنند

8. Consumers adulterate the milk, there will be abdominal pain, diarrhea and so on.
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان شیر را مصرف می کنند، درد شکمی، اسهال و غیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان شیر را تحقیر می کنند، درد شکمی، اسهال و غیره وجود خواهد داشت

9. Adulterate milk with water.
[ترجمه ترگمان]شیر را با آب مخلوط می کنند
[ترجمه گوگل]شیر را با آب مخلوط کنید

10. Because Liu Mou always insists he or she being a regular brand the manufacturing mattress, so these adulterate a name plate product actually is how make into, adopted which materials?
[ترجمه ترگمان]چرا که لیو Mou همیشه اصرار دارد که او یک برند تولید کننده معمولی است، بنابراین این adulterate یک محصول بشقاب است که در واقع چگونه به آن تبدیل می شود، که مواد مورد استفاده قرار می گیرد؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که لیو همیشه اصرار می ورزد که یک نام تجاری منظم، تشک تولید است، بنابراین این محصول محصولی نامنظم را تقلید می کند که چطور ساخته شده است، مواد مورد استفاده را اتخاذ کرده است؟

11. OBJECTIVE To report the breakage of protein and ammo acid in adulterate pangolin.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای گزارش شکستگی پروتیین و ammo در adulterate pangolin
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش شکستن پروتئین و آمینو اسید در پنگولین adulterate

12. Years ago a friend of mine told me. True love can't adulterate others.
[ترجمه ترگمان]سال ها پیش یکی از دوستانم به من گفت عشق واقعی نمی تواند به دیگران دروغ بگوید
[ترجمه گوگل]چند سال پیش یک دوست معروف به من گفت عشق واقعی نمی تواند دیگران را تحقیر کند

13. Coal mining enterprises and coal trading enterprises may not adulterate coal andcoalquality coal.
[ترجمه ترگمان]شرکت های معدن کاری زغال سنگ و شرکت های تجاری زغال سنگ ممکن است ذغال سنگ andcoalquality ذغال سنگ نباشند
[ترجمه گوگل]شرکت های معدن زغال سنگ و شرکت های معدن زغال سنگ ممکن است زغال سنگ و زغال سنگ کالا را نادیده بگیرند

14. Fairly blacker than poisonous milk: Ton of French chalk adulterate Cheng directly eating flour!
[ترجمه ترگمان]کمی سیاه تر از شیر سمی: تن گچ فرانسوی adulterate چنگ، به طور مستقیم آرد می خورد!
[ترجمه گوگل]نسبتا شیرین تر از شیر سمی: تن فرانسوی گندم Cheng به طور مستقیم خوردن آرد!

to adulterate milk

آب در شیر کردن


Adulterating drugs is a crime.

افزودن مواد تقلبی به دارو جرم است.



کلمات دیگر: