کلمه جو
صفحه اصلی

symposium


معنی : هم نشست، همسگالی، بزم پس از شام، مجلس مذاکره دوستانه، مقالات گوناگون دربارهیک موضوع
معانی دیگر : (یونان باستان) بزم فلسفی، میگساری و بحث، کنفرانس، سمپوزیوم، همایش، گردهمایی، ضیافت

انگلیسی به فارسی

هم‌نشست، هم‌سگالی، بزم پس از شام، مجلس مذاکره دوستانه، مقالات گوناگون درباره یک موضوع، ضیافت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: symposia, symposiums
(1) تعریف: a conference or meeting on a single topic, usu. involving several speakers.

- Our professor won't be teaching the class this week; she's giving a talk at a symposium in Madrid.
[ترجمه ترگمان] این هفته استاد ما درس دادن به کلاس رو نمیده، اون داره تو یه همایش در مادرید صحبت می کنه
[ترجمه گوگل] استاد ما در این هفته کلاس را آموزش نخواهد داد؛ او در یک نشست در مادرید صحبت می کند

(2) تعریف: a collection of articles by different authors on a single topic.
مشابه: compilation

- His article was included in the symposium on computer-aided learning.
[ترجمه ترگمان] مقاله او در سمپوزیوم بر روی آموزش با کمک کامپیوتر گنجانده شد
[ترجمه گوگل] مقاله او در سمپوزیوم یادگیری کامپیوتری گنجانده شد

(3) تعریف: in ancient Greece, a pleasurable occasion for socializing and intellectual discussion.

• meeting or conference at which a specific topic is discussed; collection of essays or writings on a given subject
a symposium is a conference in which experts or scholars discuss a particular subject.
a symposium is also a collection of essays by experts or scholars on a particular subject.

مترادف و متضاد

هم نشست (اسم)
symposium

همسگالی (اسم)
symposium

بزم پس از شام (اسم)
symposium

مجلس مذاکره دوستانه (اسم)
symposium

مقالات گوناگون درباره یک موضوع (اسم)
symposium

conference


Synonyms: colloquium, convention, discussion, discussion group, forum, gabfest, huddle, meeting, panel discussion, parley, powwow, rap session, round table, seminar, talk


جملات نمونه

1. The specialists and scholars present at the symposium come from all corners of the country.
[ترجمه ترگمان]متخصصان و متخصصان حاضر در این نشست از همه گوشه کشور می آیند
[ترجمه گوگل]متخصصان و محققان حاضر در این سمپوزیوم از تمام گوشه و کنار کشور می آیند

2. He had been taking part in an international symposium on population.
[ترجمه ترگمان]او در یک سمپوزیوم بین المللی درباره جمعیت شرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]او در یک نشست بین المللی در مورد جمعیت شرکت داشته است

3. The symposium on AIDS research lasted two days.
[ترجمه ترگمان]این سمپوزیوم بر روی تحقیقات ایدز دو روز به طول انجامید
[ترجمه گوگل]سمپوزیوم تحقیق در مورد ایدز دو روز ادامه داشت

4. The conference agreed to hold a trade efficiency symposium in 199
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس موافقت کرد که یک سمپوزیوم کارآیی تجاری را در ۱۹۹ مورد برگزار کند
[ترجمه گوگل]این کنفرانس موافقت کرد که سمپوزیوم تجارت را در سال 199 برگزار کند

5. I was there to speak at an international symposium on freedom of the press, sponsored by Hebrew University.
[ترجمه ترگمان]من آنجا بودم تا در یک سمپوزیوم بین المللی درباره آزادی مطبوعات، با حمایت دانشگاه عبری صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من آنجا بودم که در یک نشست بین المللی درباره آزادی مطبوعات، که توسط دانشگاه عبری حمایت شده بود، صحبت کردم

6. Why not use this exhibition, this symposium to explore new issues?
[ترجمه ترگمان]چرا از این نمایشگاه برای بررسی مسائل جدید استفاده نمی کنید؟
[ترجمه گوگل]چرا این نمایشگاه، این سمپوزیوم را برای کشف مسائل جدید استفاده نکنید؟

7. To produce publications, with contributions from the symposium attenders.
[ترجمه ترگمان]برای تولید انتشارات، با کمک سمپوزیوم attenders
[ترجمه گوگل]برای تولید نشریات، با مشارکت اعضای سمپوزیوم

8. Lee cited the symposium as one neutral forum in recent years.
[ترجمه ترگمان]لی از این سمپوزیوم به عنوان یک انجمن بی طرف در سال های اخیر یاد کرد
[ترجمه گوگل]لی سمپوزیوم را به عنوان یک انجمن خنثی در سال های اخیر مورد اشاره قرار داد

9. The symposium also featured a couple of members of Congress who believe the farm reforms did not go far enough.
[ترجمه ترگمان]این سمپوزیوم همچنین تعدادی از اعضای کنگره را نشان داد که معتقدند اصلاحات مزرعه به حد کافی فراتر نرفته است
[ترجمه گوگل]سمپوزیوم همچنین شامل چند عضو کنگره بود که بر این باور بودند که اصلاحات مزرعه به اندازه کافی به اندازه کافی نیست

10. It will be preceded by a one-day pre-doctoral symposium on Tuesday 15 September.
[ترجمه ترگمان]این جلسه در روز سه شنبه ۱۵ سپتامبر یک همایش یک روزه از پیش دوره دکترا برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]در روز سه شنبه 15 سپتامبر، یک روز قبل از سمپوزیوم قبل از دکترا برگزار خواهد شد

11. This symposium will address the question of effects of chemical substances on reproductive systems to both females and males.
[ترجمه ترگمان]این سمپوزیوم به سوال اثرات مواد شیمیایی بر روی سیستم های تولید مثل به زنان و مردان می پردازد
[ترجمه گوگل]این سمپوزیوم سوال مربوط به اثرات مواد شیمیایی را در سیستم های تولید مثل به زنان و مردان می دهد

12. Any symposium on the need for reform draws hundreds of people.
[ترجمه ترگمان]هر همایشی که در مورد نیاز به اصلاح وجود دارد، صدها نفر را به خود جذب می کند
[ترجمه گوگل]هر سمپوزیوم در مورد نیاز به اصلاحات صدها نفر را جذب می کند

13. The symposium was not the first place I had stated unpopular opinions.
[ترجمه ترگمان]این سمپوزیوم اولین جایی نبود که عقاید منفور را بیان کرده بودم
[ترجمه گوگل]سمپوزیوم اولین جایگاهی که من نظرات عجیب و غریب اعلام نکرده بود نبودم

14. So the Symposium is the first document of sexology, and it is also the first entry in a disappointing branch of philosophy: the philosophy of the erotic.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Symposium اولین سند of است، و این اولین بار در یک شاخه نومید کننده از فلسفه است: فلسفه شهوانی
[ترجمه گوگل]بنابراین سمپوزیوم اولین سند مربوط به جنس شناسی است و همچنین اولین ورودی فلسفه ی وابسته به شعر در فلسفه ناامید کننده است

پیشنهاد کاربران

هم اندیشی

مقالات

گردهمایی

Noun - countable :
همایش
کنفرانس
مقالات گوناگون درباره یک موضوع خاص که جمع آوری شده و به صورت یک کتاب درآورده و منتشر شده است.

symposium ( عمومی )
واژه مصوب: هم‏نشست
تعریف: جلساتی رسمی که در آنها گروهی متخصص دربارۀ یک یا چند موضوع مربوط به هم، برای افراد هم‏ردیف خود، سخنرانی های کوتاهی ایراد می‏کنند و به بحث و پرسش و پاسخ می‏پردازند؛ گاهی مطالب در سطح عام‏تری عرضه می‏شود، که در این صورت شرکت در آن برای عموم آزاد است|||متـ . محفل علمی


کلمات دیگر: