کلمه جو
صفحه اصلی

ado


معنی : گرفتاری، خرخشه
معانی دیگر : هیاهو، قیل و قال، بیا و برو، هیجان، شر و شور، جنجال، atdo : مصدرحال فعل do to مثل ado have to بمعنی کارداشتن پرمشغله بودن

انگلیسی به فارسی

( atdo =)مصدرحال فعل do to مثل ado have to به‌ معنی(کارداشتن) پرمشغله بودن، گرفتاری


ado، گرفتاری، خرخشه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: excited activity; fuss.
مترادف: bustle, stir, to-do
مشابه: activity, agitation, brouhaha, commotion, excitement, fanfare, flurry, fuss, hubbub, hurly-burly, hurry-scurry, hustle

- There was much ado in preparation for our trip.
[ترجمه آرش خراط] تدارک سفر ما پر از جنجال بود.
[ترجمه ترگمان] در تدارک سفر ما بسیار مشکل بود
[ترجمه گوگل] در آماده سازی برای سفر ما بسیار عجیب بود

• microsoft interface that provides a fast and universal method for accessing different types of databases (computers)
commotion, flurry, activity; excitement
something that is done without further ado is done immediately.

مترادف و متضاد

گرفتاری (اسم)
scrape, ado, involvement, plight, entanglement, captivity, hitch, assurance, constraint, mire, drawing, snarl, encumbrance, nodus, tanglement

خرخشه (اسم)
ado

fuss


Synonyms: bother, confusion, excitement, flurry, hubbub, to-do, travail, trouble, turmoil


جملات نمونه

1. much ado about nothing
هیاهوی بسیار برای هیچ

2. much ado about nothing
سر و صدای زیادی درباره ی هیچ،جنجال بی سبب

3. without further ado
بدون درد سر بیشتر،بدون بگو مگوی دیگر

4. Without more/much/further ado, we set off.
[ترجمه ترگمان]بدون معطلی بیش از حد، راه افتادیم
[ترجمه گوگل]بدون بیشتر / بیشتر / بیشتر ado، ما راه اندازی

5. So without further ado, I'll now ask Mr Davis to open the debate.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بدون معطلی، از آقای دیویس می خواهم بحث را باز کند
[ترجمه گوگل]بنابراین بدون اطلاع بیشتر، من از آقای دویوز می خواهم تا بحث را باز کند

6. It was all much ado about nothing.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در مورد هیچ و پوچ بود
[ترجمه گوگل]همه چیز در مورد هیچ چیز زیاد بود

7. My sister always makes much ado about nothing.
[ترجمه مریم قبادی زاده] خواهرم همیشه قیل و قال الکی راه می اندازد
[ترجمه ترگمان] خواهرم همیشه در مورد هیچی توضیح میده
[ترجمه گوگل]خواهر من همیشه در مورد هیچ چیز عاطفی ندارد

8. So, without more ado, let me introduce tonight's guests.
[ترجمه ترگمان]پس، بدون هیچ توضیحی اجازه بده مهمون های امشب رو بهت معرفی کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین، بدون اطلاع بیشتر، اجازه دهید مهمانان امشب را معرفی کنم

9. make much ado about sth.
[ترجمه ترگمان]در مورد چیزی درست حرف بزنید
[ترجمه گوگل]در مورد sth خیلی سخته

10. Then, without more ado, he loaded the horses into the trailer.
[ترجمه ترگمان]سپس، بی آن که حرفی بزند، اسب ها را به کابین پر کرد
[ترجمه گوگل]سپس، بدون نیاز بیشتر، اسب خود را به تریلر بارگیری کرد

11. Then, without more ado, he turned on his heel and left, slamming the door behind him.
[ترجمه ترگمان]سپس بی آنکه حرفی بزند روی پاشنه پا چرخید و در را پشت سرش بست
[ترجمه گوگل]سپس، بدون نیاز بیشتر، او را به پاشنه خود برگرداند و به سمت چپ افتاد و درب را پشت سر گذاشت

12. Thereafter there was much ado about nothing until Liverpool strolled forward to double their advantage on 27 minutes.
[ترجمه ترگمان]از آن پس تا زمانی که لیورپول به سمت جلو گام برداشت تا امتیاز آن ها را در عرض ۲۷ دقیقه دو برابر کند، در مورد هیچ چیز زیادی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]پس از آن، در مورد چیزی هیچ چیز بیش از حد وجود داشت تا زمانی که لیورپول به جلو حرکت کرد تا امتیاز خود را در 27 دقیقه دو برابر کند

13. In Much Ado the shift to verse expresses the bitterness and sense of betrayal felt by Claudio at Hero's supposed infidelity.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از هیاهوی، تغییر به شعر بیانگر تلخی و حس خیانت است که کلادیو در بی وفایی خود نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در اغلب موارد، تغییر در آیه بیانگر تلخی و حس خیانت، احساس کلودیو در خیانت به قهرمان است

14. He entered her without further ado.
[ترجمه ترگمان]بی آنکه حرفی بزند وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]او بدون او بیشتر وارد شد

15. Bloomsbury makes much ado about its author, David Mason.
[ترجمه ترگمان]بلومزبری همچنین شایعات زیادی در مورد مولف خود، دیوید میسون، ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]بلومزبری در مورد نویسنده آن، دیوید میسون بسیار متاسف است

اصطلاحات

much ado about nothing

هیاهوی بسیار برای هیچ


without further ado

بدون دردسر بیشتر، بدون بگو مگوی دیگر


پیشنهاد کاربران

روده درازی، وراجی

without more ado
بدون هیچگونه معطلی


کلمات دیگر: