کلمه جو
صفحه اصلی

cryostat


معنی : سرماپا، سرماسنج
معانی دیگر : سرما پای (دستگاه تثبیت سرما در درجات پایین)، سرما ایستانه

انگلیسی به فارسی

سرماسنج، سرماپا


کریستات، سرماپا، سرماسنج


انگلیسی به انگلیسی

• instrument which maintains very low temperatures

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] میکروتم (microtome)یا ریزبر دمای پایین
[شیمی] سرما پاى (دستگاه تثبیت سرما در درجات پایین )، سرما ایستانه
[برق و الکترونیک] زمپا، کریوستات وسیله ای برای حفظ دماهای زمزاییک .
[پلیمر] سرماپای

مترادف و متضاد

سرما پا (اسم)
cryostat

سرماسنج (اسم)
cryostat

جملات نمونه

1. The sample can be removed from the cryostat when the measurements are complete.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اندازه گیری ها تکمیل شدند، نمونه را می توان از the حذف کرد
[ترجمه گوگل]وقتی اندازه گیری کامل می شود، نمونه را می توان از کریستات حذف کرد

2. The causes of fluctuation in cryostat have been shown by analysing a typical temperature control system.
[ترجمه ترگمان]علت نوسان در cryostat با تجزیه و تحلیل یک سیستم کنترل دمایی خاص نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]علل نوسان در کریستات با تحلیل یک سیستم کنترل دما معمولی نشان داده شده است

3. In the cryostat section, the antigens also appeared at the fourth week, they were localized on vitelline membrane and egg shell.
[ترجمه ترگمان]در بخش cryostat، آنتی ژن نیز در هفته چهارم ظهور کرد، آن ها در پوسته vitelline و پوسته تخم مرغ قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]در بخش کریستات، آنتی ژن ها نیز در هفته چهارم ظاهر شدند، آنها بر روی غشای Vitelline و پوسته تخم مرغ قرار گرفتند

4. The causes of temperature fluctuation in cryostat have been shown by analysing a typical temperature control system.
[ترجمه ترگمان]علت نوسانات دما در cryostat با تجزیه و تحلیل یک سیستم کنترل دمایی خاص نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]علل نوسانات دما در کریستات با تحلیل یک سیستم کنترل دما معمولی نشان داده شده است

5. The configuration of flow cryostat and its mechanical damping system were described.
[ترجمه ترگمان]پیکربندی of جریان و سیستم میرایی مکانیکی آن توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]پیکربندی جریان کریستات و سیستم مهار مکانیکی آن شرح داده شده است

6. Structure design and heat transfer analysis for the cryostat of superconducting magnet is mainly discussed in the paper.
[ترجمه ترگمان]طراحی ساختار و تحلیل انتقال حرارت برای cryostat of superconducting عمدتا در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]طراحی ساختار و تحلیلی انتقال گرما برای کریستات مغناطیسی ابررسانا عمدتا در مقاله مورد بحث قرار گرفته است

7. Cryostat sections were cut coronally through the hippocampi of the brains at weeks 8 and 12 after transplantation respectively.
[ترجمه ترگمان]بخش های Cryostat از طریق the مغزها در هفته های ۸ و ۱۲ پس از پیوند، بریده شدند
[ترجمه گوگل]بخشهای کریواستات به واسطه هیپوکامپ مغز در 8 و 12 هفته بعد از پیوند به طور کرونال بریده شدند

8. The characteristics of the RS-11 type carbon resistor were measured using the above-mentioned cryostat. The results indicate that it can be used as a thermometer at ultra-low temperatures.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات چند مقاومت کربن نوع RS - ۱۱ با استفاده از cryostat ذکر شده در بالا اندازه گیری شدند نتایج نشان می دهد که می توان از آن به عنوان یک دماسنج در دماهای بسیار پایین استفاده کرد
[ترجمه گوگل]ویژگی های مقاومت کربن نوع RS-11 با استفاده از کریستات ذکر شده اندازه گیری شد نتایج نشان می دهد که می تواند به عنوان یک دماسنج در دمای بسیار پایین استفاده شود

9. The superconducting cable, with its cooling line in the magnet cryostat, and the supply and return helium cooling lines will deform due to contraction at low temperature.
[ترجمه ترگمان]کابل superconducting با خط خنک سازی آن در آهن ربا، خطوط خنک کننده تغذیه و برگشت به دلیل انقباض در دمای پایین شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]کابل ابررسانایی با خط خنک کننده آن در کریستت مغناطیسی و خطوط خنک کننده هلیوم عرضه و بازگشت به دلیل انقباض در دمای پایین تغییر می کند

10. The methods and results to realize the triple points of argon, oxygen and nitrogen in a cryostat and those of equilibrium hydrogen and neon in a mini-refrigerator are described.
[ترجمه ترگمان]روش ها و نتایج برای درک نقاط سه گانه آرگون، اکسیژن و نیتروژن در a و هیدروژن متعادل و نئون در یک یخچال کوچک توضیح داده می شوند
[ترجمه گوگل]روش ها و نتایج برای به دست آوردن نقاط سه گانه آرگون، اکسیژن و نیتروژن در یک کریستات و هیدروژن تعادل هیدروژن و نئون در یک یخچال کوچک توصیف شده است

11. If the current becomes too high, the power dissipated may damage the sample and the cryostat .
[ترجمه ترگمان]اگر جریان بیش از حد بالا باشد، توان هدر رفته ممکن است به نمونه و cryostat خسارت وارد کند
[ترجمه گوگل]اگر جریان بیش از حد بالا باشد، قدرت تخریب شده ممکن است به نمونه و کریستات آسیب برساند

12. The static heat load and the cold plate temperature of the cryostat were tested, the experimental results show that the cryostat is fit for the served laser. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]بار حرارت ثابت و دمای بشقاب سرد of مورد آزمایش قرار گرفت، و نتایج تجربی نشان می دهد که cryostat برای لیزر سرویس دهی مناسب است فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]میزان گرمای استاتیک و دمای سرد صفحه ی کریستات آزمایش شدند، نتایج تجربی نشان می دهد که کریستات برای لیزر خدمت مناسب است فرهنگ لغت جمله

13. Objectie: To ensure the experimental results are scientific by improving the quality of the cryostat section.
[ترجمه ترگمان]Objectie: برای اطمینان از اینکه نتایج تجربی با بهبود کیفیت بخش cryostat علمی هستند
[ترجمه گوگل]Objectie: برای اطمینان از نتایج تجربی علمی با بهبود کیفیت بخش کریستات

14. In this paper, we argue the structure design of the Cryostat with reducing pressure for the application to optical experiment.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما طراحی ساختار of را با کاهش فشار برای کاربرد برای آزمایش نوری مورد بحث قرار می دهیم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، طراحی ساختار کریستات با کاهش فشار برای کاربرد در آزمایش نوری بحث می کنیم

پیشنهاد کاربران

cryostat ( فیزیک )
واژه مصوب: زم پا
تعریف: ابزاری برای فراهم کردن محیط کم‏دما برای انجام آزمایش تحت شرایط مورد نظر


کلمات دیگر: