کلمه جو
صفحه اصلی

disentanglement


معنی : از بند ازاد کردن، از اسارت در اوردن
معانی دیگر : از بند ازاد کردن، از اسارت در اوردن

انگلیسی به فارسی

از بند آزاد کردن، از اسارت درآوردن


جدایی، از بند ازاد کردن، از اسارت در اوردن


انگلیسی به انگلیسی

• act of untangling; act of freeing from entanglement

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] گره زدایی

مترادف و متضاد

از بند ازاد کردن (اسم)
disentanglement

از اسارت در اوردن (اسم)
disentanglement

جملات نمونه

1. Disentanglement refers to the transformation of entangled quantum system intodisentangled system via some physical processes.
[ترجمه ترگمان]disentanglement به تبدیل سیستم کوانتوم سیستم entangled از طریق برخی فرایندهای فیزیکی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]Disentanglement به تغییر سیستم های کوانتومی درهم و برهم زده از طریق برخی از فرایندهای فیزیکی اشاره دارد

2. MAR is a participant in the national whale disentanglement network.
[ترجمه ترگمان]MAR یکی از شرکت کنندگان در شبکه ملی disentanglement است
[ترجمه گوگل]MAR شرکت کننده در شبکه ملی نهنگ نهنگ است

3. But due to the rate of disentanglement and entanglement between atom and field becomes more rapid, the distances oscillate more rapidly within each period.
[ترجمه ترگمان]اما به دلیل سرعت disentanglement و جدایی بین اتم و میدان به سرعت بیشتر می شود، فواصل در هر دوره به سرعت بیشتری نوسان می کنند
[ترجمه گوگل]اما با توجه به میزان انحراف و درهم آمیختن بین اتم و میدان سریعتر می شود، فاصله ها در هر دوره به سرعت سریعتر می شوند

4. When one's life quality and living environment go far from his spiritual and material goal that he always pursues, the most real thought is to seek and acquire disentanglement .
[ترجمه ترگمان]زمانی که زندگی یک فرد با کیفیت زندگی و محیط زندگی از هدف مادی و مادی اش دور می شود که او همیشه به دنبال آن است، مهم ترین فکر این است که به دنبال آن بگردد و آن را به دست آورد
[ترجمه گوگل]هنگامی که کیفیت زندگی و محیط زیست زندگی یکی از اهداف معنوی و مادی اوست که همیشه دنبال آن می شود، فکر واقعی این است که به دنبال یافتن و به دست آوردن اختلاف نظر باشد

5. The dynamic rheological behavior and non-isothermal cold crystallization of poly(ethylene terephthalate)(PET)were studied to reflect the disentanglement effect of the pulsatile extrusion flow field.
[ترجمه ترگمان]رفتار سیال شناسی پویا و تبلور سرد non پلی (ethylene)برای انعکاس اثر disentanglement میدان جریان اکستروژن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]رفتار رئولوژیکی پویا و کریستالیزاسیون سرد غیر کثیفی پلی (اتیلن تترفاتال) (PET) برای بررسی منافع جداسازی میدان جریان اکسترودر pulsatile مورد بررسی قرار گرفت

6. With the increasing of the parameter, it will increase the frequency of the vibration, therefore the less time of disentanglement between the internal and external degrees of freedom of a trapped ion.
[ترجمه ترگمان]با افزایش پارامتر، فرکانس ارتعاش را افزایش می دهد، بنابراین زمان کمتری از disentanglement بین درجات داخلی و خارجی آزادی یک یون به دام افتاده
[ترجمه گوگل]با افزایش پارامتر، فرکانس ارتعاش را افزایش می دهد، بنابراین زمان کمتری از عدم تمایل بین درجه آزادی یونی داخل و خارج یونی به دام افتاده است

7. But if the heat treatment time was too long, the crystallinity and the storage modulus were decreased because of the disentanglement of some weak link.
[ترجمه ترگمان]اما اگر زمان درمان گرما بیش از حد طولانی باشد، میزان تبلور و مدول ذخیره به دلیل the یک حلقه ضعیف کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]اما اگر زمان عملیات حرارتی بیش از حد طول بکشد، بلورینگی و مدول ذخیره سازی به دلیل عدم تملک برخی از ضعف ها کاهش می یابد

پیشنهاد کاربران

گره گشایی
باز شدن
گشوده شدن


کلمات دیگر: