1. compatible colors
رنگ های جور
2. i. b. m. compatible components
قطعات سازگار با کامپیوترهای آی. بی. ام
3. be compatible with
جور بودن با،خوردن به،سازگار بودن با
4. these two colors are not compatible
این دو رنگ به هم نمی خورند.
5. a husband and wife should be compatible
زن و شوهر باید با هم جور باشند.
6. Free enterprise, he argued, was compatible with Russian values and traditions.
[ترجمه ترگمان]او مدعی بود که تجارت آزاد با ارزش ها و ارزش های روسی سازگاری دارد
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد، سازمانی آزاد با ارزش ها و سنت های روسیه سازگار بود
7. Accuracy is not always compatible with haste.
[ترجمه ترگمان]Accuracy همیشه با عجله سازگار نیست
[ترجمه گوگل]دقیقا همواره با شتاب سازگار نیست
8. The couple separated because they were not compatible.
[ترجمه ترگمان]این زوج به این دلیل از هم جدا شدند که با یکدیگر سازگار نبودند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر از هم جدا شدند چون سازگار نبودند
9. The new software is IBM compatible .
[ترجمه ترگمان]نرم افزار جدید IBM سازگار است
[ترجمه گوگل]این نرم افزار جدید IBM سازگار است
10. The new system will be compatible with existing equipment.
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید با تجهیزات موجود سازگار خواهد بود
[ترجمه گوگل]سیستم جدید سازگار با تجهیزات موجود خواهد بود
11. This software allows you to write files from compatible CD-RW drives.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار به شما این امکان را می دهد که فایل های سازگار با سی دی و drives سازگار را بنویسید
[ترجمه گوگل]این نرم افزار به شما اجازه می دهد تا فایل ها را از درایو های CD-RW سازگار ذخیره کنید
12. She found a compatible partner through a computer dating agency.
[ترجمه ترگمان]او یک شریک سازگار را از طریق یک موسسه همسریابی در کامپیوتر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک شریک سازگار را از طریق آژانس دوستیابی کامپیوتر پیدا کرد
13. This printer is compatible with most microcomputers.
[ترجمه ترگمان]این چاپگر با اکثر microcomputers سازگار است
[ترجمه گوگل]این چاپگر با اکثر میکرو رایانه سازگار است
14. Are measures to protect the environment compatible with economic growth?
[ترجمه ترگمان]آیا برای حفاظت از محیط زیست سازگار با رشد اقتصادی اقداماتی انجام می دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا اقدامات حفاظت از محیط زیست سازگار با رشد اقتصادی است؟
15. We've hit a technical snag: the printer isn't compatible with my PC.
[ترجمه ترگمان]ما به یک مشکل فنی برخورد کردیم: چاپگر با کامپیوتر من سازگار نیست
[ترجمه گوگل]ما ضربه فنی را تجربه کرده ایم که چاپگر با رایانه من سازگار نیست
16. Mildred and I are very compatible. She's interested in the things that interest me.
[ترجمه ترگمان]میل درد و من با هم سازگار هستیم به چیزهایی که برایم جالب است علاقه دارد
[ترجمه گوگل]میلدر و من بسیار سازگار هستند او به چیزهایی علاقه مند است که من را دوست دارند
17. Stephen's political views often weren't compatible with her own.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های سیاسی استفن اغلب با او سازگار نبودند
[ترجمه گوگل]دیدگاه های سیاسی استفان اغلب با خودشان سازگار نبود