کلمه جو
صفحه اصلی

conjugation


معنی : صرف، پیوستگی، ترکیب، گشنگیری
معانی دیگر : (دستور زبان) صرف، تصریف، هم جفتی، زوجیت، همبستگی، (زیست - شناسی) هم یوغی، جفت شدگی

انگلیسی به فارسی

(دستور زبان) صرف، پیوستگی، ترکیب، گشنگیری


همجوشی، صرف، ترکیب، پیوستگی، گشنگیری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: conjugational (adj.), conjugationally (adv.)
(1) تعریف: in grammar, the process of listing systematically the inflected forms of a verb.

(2) تعریف: all of such forms of a specific verb.

(3) تعریف: in grammar, a category of verbs having in common similar inflected forms.

(4) تعریف: in biology, the process of sexual reproduction in protozoans.

• set of various inflectional forms of a verb (grammar); union, fusion, joining

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] زوجایی، ازدواج، همیوغگی، ترکیبی عطفی، عطف، حرف ربط، حاصل ضرب منطقی
[پلیمر] مزدوج شدن

مترادف و متضاد

صرف (اسم)
sheer, accident, conjugation, expenditure, etymology

پیوستگی (اسم)
affinity, connection, conjugation, juncture, alliance, union, association, incorporation, adherence, cohesion, continuity, conjunction, affiliation, bond, unity, coalition, concrescence, connexion, zygosis, joinder

ترکیب (اسم)
consolidation, conjugation, conformation, synthesis, blend, admixture, combination, composition, syntax, mixture, compound, melange, confection, structure, physique, form, feature, commixture, concoction, making, contexture, zygosis, makeup

گشن گیری (اسم)
conjugation, fecundation

جملات نمونه

1. the conjugation of irregular verbs is difficult
صرف فعل های بی قاعده مشکل است.

2. It certainly demonstrates the power of conjugation and provides a definite guide for further puzzles of this type.
[ترجمه ترگمان]این کار قطعا قدرت الحاق را نشان می دهد و یک راهنمای قطعی برای معماهای بیشتر از این نوع فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این قطعا قدرت کنفوسیوس را نشان می دهد و راهنمای قطعی برای پازل های بیشتری از این نوع را فراهم می کند

3. It was the conjugation of verbs that he found most difficult; he expressed everything in infinitives.
[ترجمه ترگمان]It افعال بود که او را بسیار دشوار می یافت؛ همه چیز را در infinitives بیان می کرد
[ترجمه گوگل]این هماهنگی افعال بود که او دشوارتر یافت؛ او همه چیز را در موارد غیرمستقیم بیان کرد

4. Like E. coli it undergoes transduction, transformation and conjugation.
[ترجمه ترگمان]مثل ای این بیماری در انتقال، انتقال و conjugation قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مانند E coli، آن را تحت انتقال، تحول و ترکیب قرار می دهد

5. Once simple processes are found, investigate whether conjugation will allow the processes to be moved to other pieces
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فرآیندهای ساده یافت می شوند، تحقیق کنید که آیا الحاق به فرآیندها اجازه می دهد تا به قطعات دیگر منتقل شوند یا نه
[ترجمه گوگل]هنگامی که فرایندهای ساده پیدا می شود، بررسی کنید که آیا اتصال می تواند فرایندها را به قطعات دیگر منتقل کند

6. Then, antigen was prepared by conjugation of hapten with carrier protein by carbodiimide(EDPC) method and was identified by UV spectroscopy and SDS-PAGE.
[ترجمه ترگمان]سپس آنتی ژن توسط الحاق hapten با پروتئین حامل توسط روش carbodiimide (EDPC فراهم شد و توسط طیف سنجی فرابنفش و SDS - صفحه شناسایی شد
[ترجمه گوگل]سپس آنتی ژن با استفاده از کپسول هپتون با پروتئین حامل با روش کاربویدییمید (EDPC) تهیه شد و توسط طیف سنجی UV و SDS-PAGE شناسایی شد

7. Phase Conjugation in a new configuration for generating four - wave by double object beams is reported.
[ترجمه ترگمان]Conjugation فاز در یک پیکربندی جدید برای ایجاد موج چهار موج توسط تیره ای شی دوگانه گزارش شده است
[ترجمه گوگل]اتصال فاز در یک پیکربندی جدید برای تولید چهار موج با پرتوهای دو بعدی گزارش شده است

8. P hage induction following conjugation of a lysogenic bacterium with a nonlysogenic one.
[ترجمه ترگمان]القا hage پس از الحاق یک باکتری lysogenic با یک باکتری nonlysogenic
[ترجمه گوگل]القاء القاء پس از تلفیق یک باکتری لیزوزن با یک بیماری غیر انسانی

9. Nonlinear optical phase conjugation technology can be used in adaptive optics and optical information processing.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کنژوگاسیون، غیر خطی می تواند در پردازش اطلاعات نوری و پردازش اطلاعات نوری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]فن آوری تلفیقی فازی غیر خطی می تواند در اپتیک های تطبیقی ​​و پردازش اطلاعات نوری استفاده شود

10. Based on the study of self pumped phase conjugation (SPPC) and mutually pumped phase conjugation (MPPC) coexistence, a new photorefractive adaptive optical heterodyne detection system is proposed.
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعه of phase self (SPPC)و الحاق فاز پمپ شده به طور متقابل (MPPC)، یک سیستم تشخیص خودکار photorefractive adaptive جدید پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس مطالعات همپوشش فازی خود پمپ (SPPC) و همزمانی فاز متقابل پمپاژ متقابل (MPPC)، یک سیستم تشخیصی هتروتوننی نوری سازگار با نور فیزیکی پیشنهاد شده است

11. It has been proved that the conjugation in singular point must be formed on conditions that crossing angle and generating surface are arbitrary.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که الحاق در نقطه تکین باید براساس شرایطی تشکیل شود که تقاطع زاویه و سطح تولید دل خواه هستند
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که اتصال در نقطه تکین باید در شرایطی ایجاد شود که عبور از زاویه و سطح تولید، دلخواه باشد

12. The concept of maximal constant matrix of conjugation is also given, and it is proved that the maximal constant matrix of conjugation is an orthogonal matrix of order two.
[ترجمه ترگمان]مفهوم بیشینه ماتریس دایمی الحاق نیز ارایه شده است، و ثابت شده است که ماتریس ثابت maximal عبارت است از یک ماتریس متعامد برای دو
[ترجمه گوگل]مفهوم ماتریس ثابت حداکثر همجوشی نیز ارائه شده است و ثابت شده است که ماتریس حداکثر ثابت مونتاژ یک ماتریس متعامد دو مرتبه است

13. For conjugation, immunoglobulin is directly adsorbed on the particle surfaces, mediated mainly by London–van der Waals force and hydrophobic interaction.
[ترجمه ترگمان]جهت مزدوج، immunoglobulin مستقیما روی سطوح ذرات جذب شده و عمدتا توسط نیروی واندروالس و برهمکنش های هیدروفوب میانجی گری می شود
[ترجمه گوگل]برای اسپکتروسکوپی، ایمونوگلوبولین به طور مستقیم بر روی سطوح ذرات جذب می شود، عمدتا به وسیله نیروی لندن-ون-دو والس و تعامل هیدروفی فیزیکی متصل می شود

14. The optimal conjugation ratios of immunogen and coating antigen were 13 and
[ترجمه ترگمان]نسبت های غلظت بهینه immunogen و آنتی ژن پوششی ۱۳ بوده و
[ترجمه گوگل]نسبت های همپوشانی بهینه آنتیژن ایمنی و پوشش آن 13 و

The conjugation of irregular verbs is difficult.

صرف فعل‌های بی‌قاعده مشکل است.


پیشنهاد کاربران

در دستور زبان برای صرف فعل استفاده می شود

در بیوشیمی یعنی �تبدیل یک ماده محلول در چربی به یک ماده محلول در آب�

Conjugation : صرف
Syntax : نحو

مزدوج

Conjugation : صرف فعل
Conjunction : حرف ربط - پیوند واژه

conjugation ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تصریف فعل
تعریف: تصریفی که صورت های مختلف فعل، یا صیغگان فعل، را به دست می دهد


کلمات دیگر: