1. But the roofs' inventive arabesques Turn black against a sky of jade.
[ترجمه ترگمان]اما پشت بام های آن با شکوه و جلال، سیاه شده بود و بر فراز آسمان سبز رنگ سبز شده بود
[ترجمه گوگل]اما عرصه های اختراع سقف ها در برابر آسمان جید سیاه می شوند
2. The nymph attempted a final arabesque but the effort proved too much for her weak heart.
[ترجمه ترگمان]پری به نقوش پایانی پی برد، اما این تلاش بیش از حد برای قلب ضعیفش آشکار ساخت
[ترجمه گوگل]این نیفن تلاش کرد تا عرب نهایی باشد اما تلاش برای قلب ضعیف او بیش از حد ثابت بود
3. The ballerina remained suspended in a faultless arabesque.
[ترجمه ترگمان]The با گلی بی عیب و نقص به حالت تعلیق در آمدند
[ترجمه گوگل]Ballerina باقی مانده در عربی بی نظیر باقی ماند
4. I like carpets with arabesque patterns.
[ترجمه ترگمان]من قالی ها را با نقوش اسلیمی و گل و بته دوست دارم
[ترجمه گوگل]من فرش ها را با الگوی عرب سواری دوست دارم
5. Arabesque means a position of a dancer balanced on one leg with the other stretched horizontally backwards in ballet.
[ترجمه ترگمان]arabesque به این معنی است که یک رقصنده روی یک پا تعادل خود را حفظ کرده و دیگری به صورت افقی به عقب کشیده شده است
[ترجمه گوگل]Arabesque به معنای موقعیت یک رقصنده متعادل است در یک پا با دیگر کشیده شده به صورت افقی عقب در باله
6. China and India have an arabesque relationship.
[ترجمه ترگمان]چین و هند یک رابطه گل و بته دارند
[ترجمه گوگل]چین و هند یک رابطه عارفانه دارند
7. A dragging arabesque turn in modern dance drags the toe of one foot while spinning on the other.
[ترجمه ترگمان]یک arabesque dragging در رقص مدرن، انگشت پای یک پایش را در حال چرخش به سوی دیگر می کشد
[ترجمه گوگل]یک تکه تکه تکه شدن در رقص مدرن، انگشت یک پا را در حالی که از طرف دیگر چرخید، کشید
8. Like the Taj, the garden elements follow the Arabesque concept, standing on their own and constituting the whole.
[ترجمه ترگمان]مانند تاج، عناصر باغ از مفهوم arabesque پیروی می کنند، که بر روی خود می ایستند و کل را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]همانند تاج، عناصر باغی مفهوم عربی را دنبال می کنند، خودشان ایستاده و کل را تشکیل می دهند
9. Learn the dragging arabesque turn with tips from a professional dancer in this free modern dance video.
[ترجمه ترگمان]در این فیلم رقص مدرن و مدرن، نقوش در حال کشیدن و کشیدن گل و نگار حرفه ای را یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]در این رقص رایگان مدرن، با کشیدن انگشتان دست و پاچه با راهنمایی های یک رقاص حرفه ای آشنا شوید
10. The term for Arabesque is a decorative pattern which is typical of Islamic art.
[ترجمه ترگمان]واژه for یک الگوی تزیینی است که در هنر اسلامی معمول است
[ترجمه گوگل]اصطلاح Arabesque یک الگوی تزئینی است که نمونه ای از هنر اسلامی است
11. The Arabesque issynonymousto majestic strokes that have to be delicately adapted to thedesiredcorporate image.
[ترجمه ترگمان]ضربه های محکم و با شکوه که باید با ظرافت با تصویر thedesiredcorporate تطبیق داده شوند
[ترجمه گوگل]Arabesque issynonymousto سحر و جادو با شکوه است که باید با ظرافت سازگار با تصویر مورد نیاز شرکت
12. The Arabesque solution is the answer toadesigner's desire for uniqueness.
[ترجمه ترگمان]راه حل arabesque، پاسخ toadesigner به یکتایی است
[ترجمه گوگل]راه حل Arabesque این است که پاسخ thadesigner میل به منحصر به فرد
13. Nor is it necessary always to keep the arms rounded except in arabesque.
[ترجمه ترگمان]نه همیشه لازم است که این سلاح ها را جز در گل و بته حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]همیشه همیشه لازم است که سلاح را به جز در عربستان نگه دارید
14. When the Young Girl first dances with her Cousin her arabesques are tentative but outward-going.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین بار دختر دختر جوان با دختر عمو زاده می رقصد، arabesques به جز بیرون رفتن، آزمایشی است
[ترجمه گوگل]هنگامی که دختر جوان اولین رقص خود را با پسر عموی خود را arabesques تدریجی اما بیرون رفتن است