کلمه جو
صفحه اصلی

stalactite


معنی : گلفهشنگ
معانی دیگر : چکنده گلفهشنگ، استالاکتیت، چکنده سنگ (در برابر، گلفهشنگ یا چکیده سنگ stalagmite)

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) گلفهشنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: stalactitic (adj.)
• : تعریف: a tapering rock formation that hangs from the roof of a cave and that is built up from minerals in dripping water.

• icicle-shaped mineral deposit hanging from the roof of a cavern
a stalactite is a piece of rock which looks like a large icicle and which hangs down from the roof of a cave. it is formed by the dripping of water containing lime.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] استالاگتیت، چکنده - تشکیلات آهکی که به طور عمودی از سقف غار به پائین آویزان باشند. - (آتشفشان شناسی)؛ شکل مخروطی از گدازه که از سقف یا دیوارهای تونل گدازه ای یا سایر حفرات آویزان است و توسط چکیدن گدازه سیال حاصل می آید. معمولاً 30-15 سانتیمتر طول دارد. - مقایسه شود با: stalagmite [volc] (استالاگمیت [آتشفشان شناسی]). - - (غارشناسی)؛ غارسنگ مخروطی یا استوانه ای که از سقف غار آویزان می شود. این غار سنگ از قطرات آب نهشته می شود و معمولاً از جنس کلسیت است اما می تواند از کانی های دیگر نیز حاصل شده باشد. Stalagmite [speleo] را نیز ببینید. - تقریبا مترادف: tubular stalactite. - ریشه کلمه: یونانی به معنی قطره قطره چکیدن است. این اصطلاح را نخستین بار وورم در سال 1642 بکار برد.
[] چکنده
[آب و خاک] استالاکتیت

مترادف و متضاد

گلفهشنگ (اسم)
stalactite

جملات نمونه

1. Jewel-tipped stalactites hung from the cavern roof, aglow like many little lamps.
[ترجمه ترگمان]stalactites از سقف غار آویخته شده بودند و چون چند چراغ کوچک می درخشیدند
[ترجمه گوگل]استالاکتیت هایی که از نوک انگشتان دست برداشته شده اند از سقف کوبه خالی است، مانند بسیاری از لامپ های کوچک

2. I wanted to sculpt the stalactites but we could not find the sculptors.
[ترجمه ترگمان]می خواستم the را درست کنم، اما نتونستیم the پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]من می خواستم stalactites را مجسم کنم اما ما مجسمه سازان را پیدا نکردیم

3. Icicles the size of stalactites hung from the eaves of wayside stations.
[ترجمه ترگمان]icicles به اندازه of از ناودان of کنار جاده آویزان بود
[ترجمه گوگل]Icicles اندازه از stalactites آویزان از مارشال ایستگاه راه راه

4. And sometimes columns are formed when stalactites and stalagmites meet and join together.
[ترجمه ترگمان]و گاهی ستون ها زمانی شکل می گیرند که stalactites و stalagmites یکدیگر را تشکیل می دهند و به هم می پیوندند
[ترجمه گوگل]و گاهی اوقات ستون ها هنگامی تشکیل می شوند که استالاکتیت ها و استالاگمیت ها ملاقات می کنند و با یکدیگر متحد می شوند

5. In another, stalactites reached down to the floor and they walked through a forest of pillars.
[ترجمه ترگمان]در یکی دیگر از آن ها، stalactites به زمین دراز شدند و آن ها از میان بیشه ای از ستون ها عبور کردند
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از استالاکتیت ها به طبقه پایین رسیده و از طریق یک جنگل ستون ها راه می روند

6. Travellers who come to view the stalactites without guides often become disoriented.
[ترجمه ترگمان]مسافرانی که به دیدن the بدون راهنما می آیند، اغلب گیج می شوند
[ترجمه گوگل]مسافران که برای دیدن استالاکتاتی ها بدون راهنمایی می آیند اغلب بی نظیر می شوند

7. Stalactites and stalagmites in wondrous formations diminish the sense of bare rock walls.
[ترجمه ترگمان]Stalactites و استالاگمیت در آرایش شگفت انگیزی احساس دیواره ای سنگی لخت را از خود کم می کنند
[ترجمه گوگل]استالاکتیت ها و استالاگمیت ها در تشکیلات شگفت انگیز حس می کنند که دیوارهای سنگی لخت هستند

8. Not every stalactite has a complementary stalagmite.
[ترجمه ترگمان]نه هر کدامشان یک استالاگمیت کامل دارد
[ترجمه گوگل]نه هر استالاکتیت دارای استالاگمیت مکمل است

9. A stalagmite is below a stalactite and they both grow, eventually to meet.
[ترجمه ترگمان]یک استالاگمیت زیر stalactite قرار دارد و هر دو بزرگ می شوند و در نهایت همدیگر را ملاقات می کنند
[ترجمه گوگل]استالاگمیت زیر استالکتیت است و هر دو رشد می کنند و در نهایت به دیدار می رسند

10. Stalactite consisting of a variety of landscape, the story is very touching story.
[ترجمه ترگمان]این داستان شامل انواع گوناگونی از مناظر، داستان، داستان بسیار جالبی است
[ترجمه گوگل]استالاکتیت متشکل از چشم انداز های گوناگون، داستان داستان بسیار لمس است

11. Linglongti tou stalactite cave, if you long, if the Tigers, if the Lotus, if the coral.
[ترجمه ترگمان]اگر طولی نکشید که اگر ببرها، اگر ببرها، if، اگر طولی نمی کشید، از غار خارج می شدند
[ترجمه گوگل]Linglongti tou stalactite غار، اگر شما طولانی، اگر ببرها، اگر لوتوس، اگر مرجان

12. It takes thousands of years to form a stalactite cave.
[ترجمه ترگمان]هزاران سال طول می کشد تا a را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]هزاران سال طول می کشد تا یک غار استالکتیت را تشکیل دهند

13. Rock is rock, not marble, not a stalactite, but the most humble rock.
[ترجمه ترگمان]صخره سنگ است، نه سنگ مرمر، نه سنگ مرمر، بلکه the
[ترجمه گوگل]سنگ سنگ است، نه سنگ مرمر، نه stalactite، اما سنگ فروتنانه ترین

14. The nose is a manifest congealed drop or stalactite.
[ترجمه ترگمان]بینی یک قطره منجمد کننده است یا stalactite
[ترجمه گوگل]بینی یک قطره آشکار و یا استالاکتیت است

پیشنهاد کاربران

قندیل آهکی چِکَنده ، قندیل آهکی سقفی ، قندیل آهکی سقف آویز

سنگ آهکی چکنده



قندیل


کلمات دیگر: