1. a credible witness
شاهد قابل اطمینان
2. his story is not credible
داستان او باور کردنی نیست.
3. They haven't produced any credible evidence for convicting him.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ مدرکی برای محکوم کردن او به وجود نیاورده بودند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ مدرکی معتبر برای محکومیت او ایجاد نکرده اند
4. Is there a credible alternative to the nuclear deterrent?
[ترجمه ترگمان]آیا یک جایگزین معتبر برای بازدارنده هسته ای وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا جایگزین معتبر برای بازدارنده هسته ای وجود دارد؟
5. I'm not sure that I find her story credible.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم که داستان او را باور کنم
[ترجمه گوگل]من مطمئن نیستم که داستان او معتبر باشد
6. Baroness Thatcher's claims seem credible to many.
[ترجمه ترگمان]ادعاهای بارونس Thatcher برای خیلی ها معتبر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ادعاهای بارونس تاچر برای بسیاری معتبر است
7. It seems barely credible that anyone could have walked so far in a day.
[ترجمه ترگمان]به نظر بعید به نظر می رسید که هر کس می تواند تا آن حد در یک روز راه برود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به سختی معتبر است که هر کسی می تواند تا به حال در یک روز راه می رفت
8. Can Thompson make a credible challenge for the party leadership?
[ترجمه ترگمان]آیا تامسون می تواند یک چالش معتبر برای رهبری حزب ایجاد کند؟
[ترجمه گوگل]آیا تامپسون یک چالش قابل اعتماد برای رهبری حزب است
9. Mr Robertson would be a credible candidate.
[ترجمه ترگمان]آقای رابرتسن نامزد معتبری خواهد بود
[ترجمه گوگل]آقای رابرتسون یک نامزد معتبر خواهد بود
10. seems credible on the evidence so far, is that the bank masked its skullduggery so completely that no regulator anywhere in the world could get a handle on it.
[ترجمه ترگمان]تا کنون به نظر می رسد که این بانک اعتبار خود را به گونه ای کامل پوشانده است که هیچ تنظیم کننده در هیچ کجای دنیا نمی تواند به آن رسیدگی کند
[ترجمه گوگل]تا کنون اعتقاد بر این شواهد معتبر است، این است که بانک به اندازه کافی خود را به عنوان اسکولدوگروی اسکن کرده است که هیچ رگولاتور در هر نقطه از جهان نمی تواند به آن رسیدگی کند
11. A more credible explanation now occurred to her.
[ترجمه ترگمان]اکنون توضیح بیشتری به ذهنش رسید
[ترجمه گوگل]توضیح معتبر تر به او داده شده است
12. The plot is credible but the characters lack individuality.
[ترجمه ترگمان]این طرح معتبر است، اما شخصیت های فاقد شخصیت هستند
[ترجمه گوگل]این طرح معتبر است، اما شخصیتها فاقد شخصیت هستند
13. His defense, which seems credible on the evidence so far, is that the bank masked its skullduggery so completely that no regulator anywhere in the world . . .
[ترجمه ترگمان]دفاع او، که تا کنون در مورد شواهد معتبر به نظر می رسد، این است که بانک skullduggery آن را به طور کامل پوشانده است که هیچ تنظیم کننده در هیچ کجای جهان نیست
[ترجمه گوگل]دفاع او، که به نظر می رسد معتبر بر روی شواهد تا کنون، این است که بانک اسلوتدوفیلد خود را به طوری که هیچ تنظیم کننده در هر نقطه در جهان را masked
14. The news report is hardly credible.
[ترجمه ترگمان]گزارش خبری چندان معتبر نیست
[ترجمه گوگل]گزارش خبری به سختی قابل اعتماد است