کلمه جو
صفحه اصلی

ant


معنی : مورچه، مور
معانی دیگر : (جانورشناسی) مورچه، مور (از تیره ی formicidae و از حشرات غشا بال: hymenopteran)، پیشوند (قبل از حرف با صدا می آید): معادل antacid] anti-]، مخفف:، آنتن، جنوبگان (قطب جنوب)، n : مورچه
ant _
پسوند:، (صفت ساز): دارای، نشان دهنده، ـ کننده [defiant]

انگلیسی به فارسی

مورچه، مور، پیشوندی است به‌معنی (ضد) و (مخالف) و (در عوض) و (به‌جای)


مورچه، مور


انگلیسی به انگلیسی

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: causing or performing (such) an action.

- deodorant
[ترجمه ترگمان] خوشبو کننده
[ترجمه گوگل] دئودورانت
- defiant
[ترجمه ترگمان] بی اعتنا
[ترجمه گوگل] تعصب

(2) تعریف: being in (such) a condition.

- important
[ترجمه tinabailari] مهم ، با اهمیت
[ترجمه طاها نیکوئی] مهم
[ترجمه ترگمان] مهم
[ترجمه گوگل] مهم

(3) تعریف: one that causes or performs (such) an action.

- irritant
[ترجمه ترگمان] آزار دهنده
[ترجمه گوگل] تحریک کننده
- informant
[ترجمه ترگمان] خبرچین
[ترجمه گوگل] خبره

(4) تعریف: one that is subject to (such) an action.

- ingestant
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] خوراکی
اسم ( noun )
مشتقات: antlike (adj.)
• : تعریف: any of certain ground-dwelling insects that live in colonies of complex organization.

• small insect which lives in large communities
ants are small crawling insects that live in large groups.

مترادف و متضاد

مورچه (اسم)
ant, formica, emmet, archie, pismire

مور (اسم)
ant

جملات نمونه

1. the ant is a social insect
مور یک حشره ی گروه زی است.

2. the ant people
گروه مورچگان

3. for years he has been observing ant colonies
سال ها است که درباره ی دسته های مورچه پژوهش می کند.

4. None preaches better than the ant, and she says nothing.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس بهتر از مورچه موعظه نمی کند، و او چیزی نمی گوید
[ترجمه گوگل]هیچ کس بهتر از مورچه سخن نمی گوید و هیچ چیزی نمی گوید

5. The ant is a social insect.
[ترجمه ترگمان]مورچه یک حشره اجتماعی است
[ترجمه گوگل]مورچه یک حشره اجتماعی است

6. The ant is the most industrious animal; however, it is the most taciturn one.
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان است، با این حال، این the فرد taciturn است
[ترجمه گوگل]مورچه حیوانات سخت تر است با این حال، این تیزترین است

7. The ant is the most industrious animal, but it most be scanty of words.
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان is است، اما از کلمات خیلی کم است
[ترجمه گوگل]مورچه حیوانات سخت تر است، اما بیشتر از کلمات نامناسبی است

8. One ant - hole may cause the collapse of a thousand - li dyke.
[ترجمه ترگمان]یک سوراخ مورچه ممکن است باعث سقوط هزاران li شود
[ترجمه گوگل]یک سوراخ مورچه ممکن است موجب سقوط یک هزار لیتری شود

9. Did Laboulbeniales first arrive in ant colonies on the backs of invading commensals and parasites?
[ترجمه ترگمان]آیا Laboulbeniales برای اولین بار در کلونی های مورچه روی پشت of مهاجم و parasites وارد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا Laboulbeniales برای اولین بار در colonies مورچه در پشت از همجنس گرایان و انگل ها وارد می شوند؟

10. There are stories about the ant and a black widow spider.
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد مورچه و یک عنکبوت سیاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]داستان هایی درباره مورچه و عنکبوت بیوه سیاه وجود دارد

11. When an ant comes near it, the mite will strum vigorously with its long front legs.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک مورچه به آن نزدیک می شود، این mite با پاهای بلند خود به شدت عمل می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک مورچه به آن نزدیک می شود، مورچه به شدت با پای خود دراز می کند

12. Ant: Anything - potato sacks, vacuum cleaner bags, crisp packets . . . Louise: That's stupid.
[ترجمه ترگمان]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جارو برقی، بسته های crisp
[ترجمه گوگل]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جارو برقی، بسته های واضح لوئیس: این احمقانه است

13. This size limitation means that harvester ant assemblages are not good indicators of the local mammalian fauna.
[ترجمه ترگمان]این محدودیت اندازه به این معنا است که assemblages های مورچه harvester، شاخص های خوبی از حیوانات پستانداران محلی نیستند
[ترجمه گوگل]این محدودیت اندازه به این معنی است که مونتاژ قطعات مورچه ای شاخص های خوبی از جانوران پستاندار محلی نیست

14. Ant: The hardware shop round the corner, it was dead cheap.
[ترجمه ترگمان]مورچه، مغازه ابزار فروشی، ارزان بود
[ترجمه گوگل]مورچه: مغازه سخت افزار در اطراف گوشه ای قرار داشت، ارزان بود

15. He will speak on slavery in ant colonies.
[ترجمه ترگمان]او درباره برده داری در کلونی مورچه ها صحبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او در برده داری در مستعمرات مورچه صحبت خواهد کرد

دانشنامه عمومی

(آ ن٘ ت٘) مورچه.


پیشنهاد کاربران

هم به معنی مورچه است و هم به معنی
متضاد

🐜🐜 مورچه

به جمله مورد نظر بستگی دارد برخی اوقات معنی مورچه و یا برخی اوقات هم معنی عمه یا خاله می دهد.
example= ant is a kind of animal. معنی مورچه
example=I love my ant. معنی عمه یا خاله

چیز خرد و کوچک


کلمات دیگر: