1. the ant is a social insect
مور یک حشره ی گروه زی است.
2. the ant people
گروه مورچگان
3. for years he has been observing ant colonies
سال ها است که درباره ی دسته های مورچه پژوهش می کند.
4. None preaches better than the ant, and she says nothing.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس بهتر از مورچه موعظه نمی کند، و او چیزی نمی گوید
[ترجمه گوگل]هیچ کس بهتر از مورچه سخن نمی گوید و هیچ چیزی نمی گوید
5. The ant is a social insect.
[ترجمه ترگمان]مورچه یک حشره اجتماعی است
[ترجمه گوگل]مورچه یک حشره اجتماعی است
6. The ant is the most industrious animal; however, it is the most taciturn one.
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان است، با این حال، این the فرد taciturn است
[ترجمه گوگل]مورچه حیوانات سخت تر است با این حال، این تیزترین است
7. The ant is the most industrious animal, but it most be scanty of words.
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان is است، اما از کلمات خیلی کم است
[ترجمه گوگل]مورچه حیوانات سخت تر است، اما بیشتر از کلمات نامناسبی است
8. One ant - hole may cause the collapse of a thousand - li dyke.
[ترجمه ترگمان]یک سوراخ مورچه ممکن است باعث سقوط هزاران li شود
[ترجمه گوگل]یک سوراخ مورچه ممکن است موجب سقوط یک هزار لیتری شود
9. Did Laboulbeniales first arrive in ant colonies on the backs of invading commensals and parasites?
[ترجمه ترگمان]آیا Laboulbeniales برای اولین بار در کلونی های مورچه روی پشت of مهاجم و parasites وارد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا Laboulbeniales برای اولین بار در colonies مورچه در پشت از همجنس گرایان و انگل ها وارد می شوند؟
10. There are stories about the ant and a black widow spider.
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد مورچه و یک عنکبوت سیاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]داستان هایی درباره مورچه و عنکبوت بیوه سیاه وجود دارد
11. When an ant comes near it, the mite will strum vigorously with its long front legs.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک مورچه به آن نزدیک می شود، این mite با پاهای بلند خود به شدت عمل می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک مورچه به آن نزدیک می شود، مورچه به شدت با پای خود دراز می کند
12. Ant: Anything - potato sacks, vacuum cleaner bags, crisp packets . . . Louise: That's stupid.
[ترجمه ترگمان]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جارو برقی، بسته های crisp
[ترجمه گوگل]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جارو برقی، بسته های واضح لوئیس: این احمقانه است
13. This size limitation means that harvester ant assemblages are not good indicators of the local mammalian fauna.
[ترجمه ترگمان]این محدودیت اندازه به این معنا است که assemblages های مورچه harvester، شاخص های خوبی از حیوانات پستانداران محلی نیستند
[ترجمه گوگل]این محدودیت اندازه به این معنی است که مونتاژ قطعات مورچه ای شاخص های خوبی از جانوران پستاندار محلی نیست
14. Ant: The hardware shop round the corner, it was dead cheap.
[ترجمه ترگمان]مورچه، مغازه ابزار فروشی، ارزان بود
[ترجمه گوگل]مورچه: مغازه سخت افزار در اطراف گوشه ای قرار داشت، ارزان بود
15. He will speak on slavery in ant colonies.
[ترجمه ترگمان]او درباره برده داری در کلونی مورچه ها صحبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او در برده داری در مستعمرات مورچه صحبت خواهد کرد