کلمه جو
صفحه اصلی

duplication


معنی : نسخه برداری، تکرار، تکثیر، دونسخه نویسی
معانی دیگر : دوباره کاری، رونوشت برداری، رونوشت (نسخه یا عکس چیزی)، نسخه ی دوم

انگلیسی به فارسی

نسخه‌برداری، تکرار، تکثیر


دو نسخه‌نویسی


انگلیسی به انگلیسی

• replication, copying; folding in two

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] مضاعف شده ؛ فراینذی که طی آن کروموزوم به قسمتی از کروموزوم همتایش می چسبد و باعث به وجود آمدن ژنهای مضاعف می شود.
[کامپیوتر] تکثیر ؛ تکرار ؛ نسخه برداری
[برق و الکترونیک] تکثیر کردن
[ریاضیات] کپی، تکرار کردن، دو برابر کردن، دو برابر، نسخه برداری، تکرار، نسخه برداری، دوباره کاری، تکثر، رونوشت برداری

مترادف و متضاد

نسخه برداری (اسم)
copy, duplication

تکرار (اسم)
practice, rehearsal, replication, reiteration, frequency, frequence, renewal, repeat, duplication, repetition, iteration, frequentation, iterance, tautology, recapitulation, reduplication, reuse

تکثیر (اسم)
increase, propagation, reproduction, multiplication, duplication, proliferation, pullulation

دو نسخه نویسی (اسم)
duplication

جملات نمونه

This project is no more than a mere duplication of former projects.

این طرح چیزی جز تکرار طرح‌های پیشین نیست.


1. this project is no more than a mere duplication of former projects
این طرح چیزی جز تکرار طرح های پیشین نیست.

2. Duties have been reassigned to avoid wasteful duplication of work.
[ترجمه ترگمان]عوارض برای اجتناب از تکرار بی فایده کار مجددا تخصیص داده شده است
[ترجمه گوگل]وظایف مجددا مجددا اعطا شده است تا از تکرار کارهای ناپایدار جلوگیری شود

3. Try to avoid wasteful duplication of effort.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید از تکرار wasteful از تلاش اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید از تقلید ناپذیر تلاش نکنید

4. The new procedures should reduce duplication of medical care and treatment.
[ترجمه ترگمان]این روند جدید باید تکرار درمان و درمان را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]روش های جدید باید تقلید از مراقبت های پزشکی و درمان را کاهش دهد

5. We must avoid wasteful duplication of effort.
[ترجمه ترگمان]ما باید از تکرار wasteful از تلاش اجتناب کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از تقلید ناپذیر تلاشها اجتناب کنیم

6. The widening or duplication of tunnels to obviate one way working of wide barges soas to avoid long delays.
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از تاخیرات طولانی مدت، باز هم تکرار و یا تکرار تونل ها برای برطرف کردن یک روش of گسترده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]گسترش یا تکرار تونل ها برای جلوگیری از کارکردن از بارگشت های وسیع برای اجتناب از تاخیرهای طولانی

7. This might lead, in time, to duplication of some inexpensive books made from the stories people tell.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است منجر به تکرار برخی کتاب های ارزان از داستان هایی شود که مردم می گویند
[ترجمه گوگل]این ممکن است در زمان منجر به تکرار برخی از کتاب های ارزان قیمت شده از داستان هایی که مردم می گویند

8. What is more, there is duplication of activity on a grand scale.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بیشتر است، تکرار فعالیت در مقیاس بزرگ است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تقریبا فعالیت در مقیاس بزرگ وجود دارد

9. Misuse of any duplication program could result in proceedings against you by a software vendor.
[ترجمه ترگمان]استفاده از هر برنامه تکراری می تواند منجر به اقامه دعوی در مقابل شما توسط یک فروشنده نرم افزاری شود
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از هر برنامه تکراری می تواند در معامله با شما توسط یک فروشنده نرم افزاری منجر شود

10. Instead academic publishers compete in duplication the same market, publishing different editions of the same small selection of writing.
[ترجمه ترگمان]در عوض ناشران آکادمیک در تکرار همان بازار رقابت می کنند، نسخه های مختلف همان انتخاب کوچک را چاپ می کنند
[ترجمه گوگل]در عوض، ناشران دانشگاهی در همان بازار رقابت می کنند، انتشار نسخه های مختلف از همان انتخاب کوچک از نوشتن

11. The duplication of work involved if each teacher independently conducts these activities is obviously an inefficient use of resources.
[ترجمه ترگمان]تکرار کار درگیر در صورتی که هر معلم به طور مستقل این فعالیت ها را انجام دهد بدیهی است که استفاده نامناسب از منابع است
[ترجمه گوگل]تکثیر کار در صورتی است که هر معلم به طور مستقل این فعالیت ها را انجام دهد، بدیهی است که استفاده ناکارآمد از منابع است

12. Readership duplication and the extremes of circulation size add a surprising twist to these class divisions.
[ترجمه ترگمان]تکرار Readership و تکثیر به اندازه گردش، یک چرخش شگفت آور را به این تقسیمات طبقاتی اضافه می کند
[ترجمه گوگل]تکثیر خوانندگان و شدت حجم گردشگری، موجب شگفت انگیز شدن این تقسیمات طبقاتی می شود

13. To cut unnecessary duplication, Ford decided last year to reduce its horn choices to three.
[ترجمه ترگمان]فورد برای کاهش تکرار غیر ضروری سال گذشته تصمیم گرفت که انتخاب بوق خود را به سه کاهش دهد
[ترجمه گوگل]فورد تصمیم خود را برای کاهش تقلید غیرضروری در سال گذشته پیشنهاد داد تا انتخاب های شاخ خود را به سه صورت کاهش دهد

14. Another unique feature of this story is the duplication of stepmothers.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از ویژگی های منحصر به فرد این داستان تکراری شدن مادرخوانده ها است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ویژگی های منحصر به فرد این داستان تقلید از stepmothers است

15. Before beginning this attempted duplication we ought perhaps to remind ourselves exactly what polynomials are.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع این اقدام، ما شاید باید به خودمان یادآوری کنیم که چند جمله ای های are
[ترجمه گوگل]قبل از شروع این تلاش برای تکثیر، ما باید دقیقا به آنچه چندجملهایها میپردازیم یادآوری کنیم

پیشنهاد کاربران

duplication ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: تکثیر 1
تعریف: تهیۀ نسخه یا نسخه‏های متعدد از نسخۀ اصلی فیلم یا ویدئو

دو نسخه سازی


موازی کاری

کپی برداری

تکثیر

همانندسازی

تضاعف

دوباره کاری

Replication
Copying

کپی/مدل /نسخه یا نمونه ی عینا شبیهِ


A duplication of Earth halfway across the galaxy.
Star Trek TOS


کلمات دیگر: