1. Three toasters sailed away like spindrift in the gale.
[ترجمه ترگمان]سه قایق toasters مثل spindrift در توفان از آنجا دور شدند
[ترجمه گوگل]سه تستر به صورت اسپیندریفت در کنار هم رفتند
2. Casual spindrift comes out in the ordinary square figure; opening angle depends on your pleasure, easy and lively.
[ترجمه ترگمان]spindrift های غیررسمی در شکل مربعی ظاهر می شوند زاویه باز بستگی به لذت، راحتی و شور و نشاط شما دارد
[ترجمه گوگل]Spindrift گاه به گاه در شکل مربع عادی می آید؛ زاویه باز به لذت شما، آسان و پر جنب و جوش بستگی دارد
3. Do you still remember the dream with spindrift?
[ترجمه ترگمان]هنوزم اون رویا رو با \"spindrift\" یادته؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز رویای با spindrift را به یاد دارید؟
4. Above us the slabby face was just visible through wildly animated curtains of driving spindrift.
[ترجمه ترگمان]بالای سر ما، چهره slabby از میان پرده های animated که به طور وحشیانه در حال رانندگی بود دیده می شد
[ترجمه گوگل]در بالای ما، چهره ی شلاق فقط از طریق پرده های متحرک رانده شده از رانندگی اسپیندریفت قابل مشاهده بود
5. Inspired by the sea spray, different materials are used to create the texture of spindrift.
[ترجمه ترگمان]با الهام از اسپری آب، مواد مختلف برای ایجاد بافت of استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]با الهام از اسپری دریا، مواد مختلف برای ایجاد بافت اسپیندروف استفاده می شود