کلمه جو
صفحه اصلی

poncho


معنی : کت بارانی، کلیجه امریکای جنوبی
معانی دیگر : (امریکای لاتین) پانچو (پارچه ی پتو مانندی که در وسط سوراخ دارد و در زمستان می پوشند)

انگلیسی به فارسی

کلیجه آمریکای جنوبی، کت بارانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: ponchos
(1) تعریف: a wrap resembling a blanket with a hole in the center for the head.

(2) تعریف: a similarly shaped cape, usu. of waterproof material, worn as a raincoat.

• cloak that resembles a blanket with a hole in the middle for the head
a poncho is a piece of clothing that consists of a long piece of material, usually wool, with a hole cut in the middle which you put your head through.

دیکشنری تخصصی

[] شِنل

مترادف و متضاد

cloak


کت بارانی (اسم)
oilskin, poncho

کلیجه امریکای جنوبی (اسم)
poncho

Synonyms: cape, capote, coat, manteau, mantle, raincoat, shawl, wrap


جملات نمونه

1. I took off my poncho, shook it out, and hung it on a peg by the door.
[ترجمه ترگمان]لباسم را در اوردم و تکانش دادم، و آن را روی یک میخ در کنار در آویزان کردم
[ترجمه گوگل]من پونچو را برداشتم، آن را تکان دادم و آن را به طرف درب گذاشتم

2. She is wearing a red poncho today.
[ترجمه ترگمان] اون امروز یه لباس قرمز پوشیده
[ترجمه گوگل]امروز پونچو قرمز پوشیده است

3. I remember waking up and feel-ing this poncho liner bubbling up a little bit.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که از خواب بیدار شدم و دیدم که این کشتی اقیانوس پیما از جا کنده می شود
[ترجمه گوگل]من به یاد داشته باشید بیدار شدن و احساس کردن این poncho خطوط کوچک حباب کمی

4. Between two people one poncho was used as a groundsheet and the other was strung up and pinned down with home-made pegs.
[ترجمه ترگمان]بین دو نفر از one به عنوان یک groundsheet استفاده می شد و دیگری را به دیوار چسبانده بودند
[ترجمه گوگل]بین دو نفر یک پونچو به عنوان یک پیشنهادی به کار برده شد و دیگری با زدن خانه ساخته شد

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. She bargains for him, and he gets his poncho for practically nothing.
[ترجمه ترگمان]، اون برای اون معامله می کنه و اون رو به خاطر هیچی زیر و رو نمی کنه
[ترجمه گوگل]او برای او معامله می کند، و او پونچو را برای عملا هیچ چیز نمی گیرد

7. Some people prefer a loose poncho that can fit over you and your pack.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم یک poncho آزاد را ترجیح می دهند که بتواند روی شما و گروه شما جا بگیرد
[ترجمه گوگل]بعضی افراد ترجیح میدهند یک پونچو شل کننده باشند که بتواند روی شما و بسته شما مناسب باشد

8. The poncho is made of nylon.
[ترجمه ترگمان] پانچو از نایلون ساخته شده
[ترجمه گوگل]پونچو از نایلون ساخته شده است

9. Another simple lean-to shelter can be made by tying two opposite corners of the poncho to trees.
[ترجمه ترگمان]یک پناه گاه ساده دیگر نیز می تواند با مسدود کردن دو گوشه مقابل of به درختان ایجاد شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ساده ترین پناهگاه را می توان با اتصال دو گوش مخالف پانچو به درختان ایجاد کرد

10. He yawned and curled his body down farther beneath the poncho.
[ترجمه ترگمان]خمیازه ای کشید و بدن خود را در زیر پانچو جمع کرد
[ترجمه گوگل]او بدن خود را پایینتر از زیر پونچو زانو زد

11. If the weather looks iffy, you'll want to add rain gear: a poncho or nylon jacket.
[ترجمه ترگمان]اگر هوا خوب به نظر برسد، شما می خواهید لوازم باران را اضافه کنید: یک poncho یا ژاکت نایلونی
[ترجمه گوگل]اگر آب و هوا به نظر می رسد، شما می خواهید برای اضافه کردن دنده بارانی پانچو یا ژاکت نایلون

12. You can fashion a tent shelter by running rope down the center of the poncho between two trees, then staking the sides into the ground with sharp sticks to create an A-frame.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با دویدن با طناب در وسط the بین دو درخت، یک سرپناه چادری را مد نظر قرار دهید و سپس با چوب های تیز خود را به سمت زمین پرتاب کنید تا یک کادر درست کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید پناهگاه چادر را با قرار دادن طناب در مرکز پانچو بین دو درخت بپوشانید، سپس با استفاده از چوب های تیز، به طرف زمین بچرخید تا یک قاب A ایجاد شود

13. So she reads survivalist manuals, prepares his pack (a first-aid kit, snacks, GPS, a poncho—to carry at all times), and then waits for the call to pick him up.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او راهنمای survivalist را می خواند، گروه خود را آماده می کند (یک جعبه کمک های اولیه، اسنک، GPS، یک poncho - تا همیشه حمل شود)، و سپس صبر می کند تا او را بلند کند
[ترجمه گوگل]بنابراین او کتابهای ماندگار را می خواند، بسته های خود را (کیت کمک های اولیه، تنقلات، GPS، پانچو برای همیشه حمل می کند) را آماده می کند، و سپس برای فراخوانی منتظر او می آید

14. It's the Dodge City of one's imagination, a Paramount backlot come to life, albeit with internet cafes and poncho shops.
[ترجمه ترگمان]این داج سیتی تصور یک فرد است، یک شرکت Paramount backlot به زندگی می آید، البته با کافه های اینترنتی و shops poncho
[ترجمه گوگل]این شهر دوج شهر تخیلات است، پشت زمینه Paramount به زندگی می انجامد، هر چند با کافه های اینترنتی و مغازه های پونچو

15. I woke up in Hoboken wearing nothing but a poncho and a cowboy hat.
[ترجمه ترگمان]من تو \"هوبوکن\" از خواب بیدار شدم هیچی جز یه پانچو و کلاه کابوی نداشتم
[ترجمه گوگل]من در Hoboken بیدار شدم اما چیزی نداشتم جز پونچو و کلاه گاوچران

پیشنهاد کاربران

poncho ( علوم نظامی )
واژه مصوب: باران‏گیر
تعریف: نوعی بارانی بدون آستین و ضدآب و یکپارچه با شکافی در وسط برای عبور سر


کلمات دیگر: