1. steal a march on
(بدون جلب توجه) پیش روی کردن
2. steal a march on
با سرعت عمل ابتکار عملیات را به دست گرفتن یا موقعیت خود را بهتر کردن
3. steal one's heart
عشق کسی را جلب کردن،(کسی را) عاشق خود کردن،دلباخته کردن
4. steal someone's heart
قلب کسی را ربودن
5. steal someone's thunder
(عامیانه) با پیشدستی بخشی از اثر یا شهرت کار دیگران را نصیب خود کردن
6. steal someone's thunder
(با پیشدستی در انجام یا گفتن) اثر عمل یا گفته ی حریف را کم کردن
7. steal the show
(در نمایش و غیره - سایر بازیگران را) تحت الشعاع قرار دادن
8. steal the show
(به ویژه در تئاتر) خود را مرکز توجه تماشاچیان کردن،دیگر بازیگران را تحت الشعاع قرار دادن
9. if you steal you'll swing for it
اگر دست به دزدی بزنی به دار آویخته خواهی شد.
10. hunger made him steal
گرسنگی او را به دزدی واداشت.
11. organized rings that steal cars
گروه های سازمان یافته که ماشین می دزدند
12. hunger drove them to steal
گرسنگی آنها را وادار به دزدی کرد.
13. hunger impels them to steal
گرسنگی آنان را وادار به دزدی می کند.
14. his integrity would not allow him to steal
امانت (او) به او اجازه نمی داد که دزدی کند.
15. he taught us to be honest and never steal
او به ما یاد داد که دست و دل پاک باشیم و هرگز دزدی نکنیم.
16. that gypsy woman and her whelps used to steal fruit from our garden
آن زن کولی و توله هایش میوه های باغ ما را می دزدیدند.
17. He was narked to steal his neighbour's pet.
[ترجمه امیر علی فردی] او حیوان خانگی همسایه خود را سرقت کرد
[ترجمه مهسا] او می خواست حیوان خانگی همسایه اش را بدزدد
[ترجمه ......] او حیوان خانگی همسایه اش را به سرقت برد
[ترجمه ترگمان]می خواست حیوان همسایه خود را بدزدد
[ترجمه گوگل]او به حیوان خانگی همسایه خود سرقت کرد
18. Anyhow I must insist that you cannot steal.
[ترجمه ترگمان]در هر حال باید اصرار کنم که شما نمی توانید دزدی کنید
[ترجمه گوگل]به هر حال من باید اصرار کنم که شما نمی توانید سرقت کنید
19. These thieves operate with terrifying stealth - they can easily steal from the pockets of unsuspecting travellers.
[ترجمه ترگمان]این دزدها با پنهانی کار می کنند - به راحتی می توانند از جیب های مسافران از همه جا دزدی کنند
[ترجمه گوگل]این دزدان با خفا وحشتناک کار می کنند - آنها می توانند به آسانی از جیب مسافران بی نظیر سرقت کنند
20. It is sacrilege to steal a crucifix from an altar.
[ترجمه ترگمان]این توهین به مقدسات است که صلیب را از محراب بدزدی
[ترجمه گوگل]این مقدس است که یک مصلوب شدن را از یک محراب به سرقت می برد
21. She had to steal food just to stay alive.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود که فقط غذا بدزدد تا زنده بماند
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برای زنده ماندن غذا را سرقت کند
22. He accused his younger brother of trying to steal his rightful inheritance.
[ترجمه ترگمان]برادر کوچکش را متهم به دزدیدن میراث قانونی خود کرد
[ترجمه گوگل]او برادر کوچکترش را متهم کرد که تلاش می کند تا وثیق قانونی او را سرقت کند
23. don't let the past steal your present.
[ترجمه زهرا موسوی] به گذشته تان اجازه ندهید که امروزتان را بدزدد.
[ترجمه ترگمان]اجازه نده که گذشته your را بدزدند
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید گذشته گذشته شما را سرقت کند
24. It is against the law to steal.
[ترجمه ترگمان]این خلاف قانونه که بخواد دزدی کنه
[ترجمه گوگل]این قانون به سرقت رفته است