1. sum total
جمع کل
2. sum up
1- جمع بستن،سرجمع کردن،هم امد کردن 2- خلاصه کردن،کوته وار کردن 3- (قاضی) شواهد و ادله ی پرونده را خلاصه کردن،به طور خلاصه شرح دادن 4- (به وضع و غیره) پی بردن،برداشت کلی پیدا کردن
3. a sum of fifty dollars
مبلغ پنجاه دلار
4. the sum of 5 and 7 is 12
حاصل جمع 5 و 7 دوازده است.
5. the sum of his criticisms is as follows
خلاصه ی انتقادات او به قرار ذیل است.
6. to sum a column of figures
ستون ارقام را جمع زدن
7. in sum
به طور خلاصه،باری،خلاصه
8. lump sum
مبلغ سرجمع،مبلغ قلم،مبلغ یکجا،مبلغی که به صورت یکجا پرداخت شود
9. a goodly sum
مبلغ قابل ملاحظه
10. a handsome sum
مبلغ گزاف
11. a huge sum
مبلغ هنگفت
12. a large sum (of money)
مبلغ هنگفت
13. a niggardly sum
مبلغ قلیل
14. a paltry sum
چندر قاز
15. a round sum of money
مبلغ زیادی پول
16. a tidy sum
مبلغ هنگفت
17. costs that sum into the thousands
هزینه هایی که به چندین هزار می رسد
18. to preserve the sum of human knowledge
حفظ همه ی دانش انسانی
19. to reach the sum of human bliss
دستیابی به اوج شاد کامی بشری
20. history is not merely a sum of events
تاریخ تنها مجموعه ای از رویدادها نیست.
21. she had no right to alienate such a large sum from the children's account
او حق نداشت چنین پول هنگفتی را از حساب بچه ها انتقال بدهد.
22. the total of your deductions must be subtracted from the sum of your taxable income
جمع مبلغ بخشودگی های شما باید از کل درآمد مشمول مالیات شما کم شود.
23. he wanted to commute his monthly pension salary into a lump sum
او می خواست حقوق ماهیانه ی باز نشستگی خود را به یک مبلغ یکجا تبدیل کند.
24. it is the onus of every scientist to add to the sum total of human knowledge
وظیفه ی هر دانشمند است که بر جمع دانش بشری بیافزاید.
25. This is a fabulous sum of money.
[ترجمه ترگمان]این مبلغ بسیار جالبی است
[ترجمه گوگل]این مبلغ افسانه ای است
26. A former student has donated a munificent sum of money to the college.
[ترجمه ترگمان]یک دانش آموز سابق مبلغ سخاوتمندانه ای را به این کالج اهدا کرده است
[ترجمه گوگل]یک دانش آموز سابق، مبلغی معقول برای پول به کالج اهدا کرده است
27. We can sum up the main point of the lesson in three sentences.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم نکته اصلی درسی را در سه جمله جمع بندی کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم کل اصل درس را در سه جمله خلاصه کنیم
28. The gangsters offered him a sum equivalent to a whole year's earnings.
[ترجمه ترگمان]تبهکاران مبلغی معادل مبلغی معادل یک سال را به وی پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]گانگستر ها مبلغی معادل یک درآمد سالانه را به او داد
29. The sum of money has been transferred into my account.
[ترجمه ترگمان]مبلغ پول به حساب من واریز شده است
[ترجمه گوگل]مجموع پول به حساب من منتقل شده است
30. We cannot get a large sum of money right away.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم پول زیادی دریافت کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم مبلغ زیادی پول را بلافاصله دریافت کنیم