کلمه جو
صفحه اصلی

with all one's heart


1- از ته دل، قلبا، 2- با کمال میل

انگلیسی به انگلیسی

• sincerely, honestly

جملات نمونه

1. Our duty, our strength, with all one's heart, but puts behind oneself, painstakingly this sweet source, sweet this bitterroot .
[ترجمه ترگمان]وظیفه ما، نیروی ما، با همه قلب، اما خود را پشت سر می گذارد، با این منبع شیرین، شیرین و شیرین را با زحمت کنار می گذارد
[ترجمه گوگل]وظیفه ما، قدرت ما، با قلب همه است، اما به خودی خود، به سختی این منبع شیرین، شیرین این تلخ تلخ

2. With all one's heart developing international market with a person with lofty ideals, we believe we will be both winner.
[ترجمه ترگمان]با تمام قلب خود در حال توسعه بازار بین المللی با یک انسان با آرمان های بزرگ، ما معتقدیم که هر دو برنده خواهیم بود
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس همه ما در حال توسعه بازار بین المللی با فردی با آرمان های بلند، ما معتقدیم که ما هر دو برنده خواهد شد

3. Only by dancing attentively, revealing the dynamic beauty, understanding its rich connotation and creating romantic charm with all one's heart can he truly create and reveal the dancing beauty.
[ترجمه ترگمان]تنها با رقص با دقت و آشکار کردن زیبایی پویای آن، درک معنای غنی آن و ایجاد جذابیت رمانتیک با تمام قلب، می تواند زیبایی رقصیدن را خلق کند و آشکار کند
[ترجمه گوگل]فقط با رقصیدن با دقت، زیبایی پویا را روشن می کند، درک مفاهیم غنی و ایجاد جذابیت عاشقانه با قلب همه می تواند او را واقعا زیبایی رقص را ایجاد و افشا کند

4. Therefore, love is expressed by fulfilling one's relationship - defined obligations with all one's heart and soul.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عشق با انجام تعهدات تعریف رابطه فرد با تمام قلب و روح فرد بیان می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین عشق با تکیه بر تعهدات تعریف شده خود را با تمام قلب و روح خود بیان می شود

5. In addition, according to Confucius' teaching, the faith of doing everything with all one's heart, he maintains that everyone can act on his own.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، طبق آموزه های کنفسیوس، ایمان به انجام هر کاری با تمام قلب فرد، او معتقد است که هر کسی می تواند به تنهایی عمل کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، با توجه به تدریس کنفوسیوس، ایمان به انجام همه چیز با تمام قلب خود، او معتقد است که هر کس می تواند به تنهایی عمل کند

6. Even if is the sentiment is not willing the heart not to think also to divert by the reality society, cannot meet as one desires, cannot sing joyfully with all one's heart.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر چنین احساسی هم وجود داشته باشد که دل آن را نداشته باشد که جامعه واقعیت را منحرف کند، نمی تواند به عنوان یک هوس دیدار کند، نمی تواند با شادمانی آواز بخواند
[ترجمه گوگل]حتی اگر این احساس است که مایل نیست که قلب فکر نکنید که توسط جامعه واقعیت منحرف شود، نمی تواند به عنوان یک خواسته مطابقت داشته باشد، نمیتواند با قلب همه شادانه بخواند

7. Our tolerate is to make the own heart dependable, we loyalty is to work of with all one's heart serve faithfully to the utmost a job, so we do what can also say with a clear conscience!
[ترجمه ترگمان]تحمل ما این است که قلب خود را قابل اعتماد کنیم، ما وفاداری کاری است که با تمام وجود یک قلب، صادقانه و با نهایت صداقت خدمت کنیم، بنابراین ما آنچه را که می توانیم با یک وجدان روشن انجام دهیم، انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]تحمل ما این است که قلب خود را به دلخواه بپذیریم، وفاداری ما به کار کردن با قلب همه است با وفاداری به حداکثر کار، بنابراین ما می توانیم آنچه را که می توان با وجدان روشن نیز بیان کرد!

8. It is descriptive of the senior party member to serve the people with all one's heart and stand the strain of labor and injustice.
[ترجمه ترگمان]آن توصیفی از عضو ارشد حزب برای خدمت به مردم با تمام قلب و تحمل فشار کار و بی عدالتی است
[ترجمه گوگل]این توصیف از اعضای ارشد حزب برای خدمت به مردم با قلب همه و تحت فشار کار و بی عدالتی است

پیشنهاد کاربران

با تمام وجود .
از ته قلب .


کلمات دیگر: