کلمه جو
صفحه اصلی

segue


(به ویژه موسیقی) بدون مکث از یک بخش به بخش دیگر رفتن، پشت سر هم نواختن، پشت سر هم نواختن نواختن بی مکث

انگلیسی به فارسی

(به‌ویژه موسیقی) بدون مکث از یک بخش به بخش دیگر رفتن، پشت سر هم نواختن


نواختن بی مکث


جدی


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: segues, segueing, segued
• : تعریف: to continue without a break into the next section or theme.
صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: performed immediately without a break, or performed in the style of a previous segment.

• uninterrupted transition between one action song or idea and another
make a smooth transition between one action song or idea and another

جملات نمونه

1. He then segued into a discussion of atheism.
[ترجمه ترگمان]آنگاه به بحث درباره الحاد منتهی شد
[ترجمه گوگل]سپس او به بحث درباره بیخدایی پرداخت

2. The conversation segued into banter about the Cup Final.
[ترجمه ترگمان]گفتگو درباره فینال جام به شوخی کشید
[ترجمه گوگل]این گفتگو در مورد فینال جام حذفی به سر می برد

3. His performance of 'Alison' segued into a cover version of 'Tracks of My Tears'.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او در فیلم آلیسون در پوششی از آهنگ های اشک های من پخش شد
[ترجمه گوگل]عملکرد او از 'آلیسون' به یک نسخه پوشش 'آهنگ اشک های من' غافلگیر شد

4. The piece segues into his solo with the strings.
[ترجمه ترگمان]تکه چوب به دست تک و تنها به تنهایی به دست او افتاد
[ترجمه گوگل]این قطعه با رشته ها به انفرادی خود می رسد

5. You can segue intoyour education reform initiative from there.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید طرح اصلاح سیستم آموزشی را از آنجا به تعویق بیندازید
[ترجمه گوگل]شما می توانید ابتکار اصلاحات آموزشی خود را از اینجا جدا کنید

6. And that's as good a segue as any to the inflation-vs. -deflation debate.
[ترجمه ترگمان]و این هم به همان اندازه که از تورم ناشی می شود - در مقابل تورم - در مقابل کاهش قیمت
[ترجمه گوگل]و این به همان اندازه خوب است که تورم نسبت به دیگران دارد بحث و گفتگو

7. And finally, we will segue into our instrumentation discussion in Chapter
[ترجمه ترگمان]و در نهایت، ما وارد بحث تجهیزات دقیق مان در فصل خواهیم شد
[ترجمه گوگل]و در نهایت، ما در بحث ما در فصل ما بحث خواهیم کرد

8. Which is a good segue to the next point.
[ترجمه ترگمان]که نقطه شروع خوبی برای نقطه بعدی است
[ترجمه گوگل]کدام یک از نکات مثبت مناسب است؟

9. How to segue towards the less inviting explanation, "Well, some scientists believe our world is too clean!"
[ترجمه ترگمان]چطور میتوان به این توضیح کم تر اشاره کرد، \"خب، بعضی از دانشمندان بر این باورند که دنیای ما خیلی تمیز است!\"
[ترجمه گوگل]چگونه می توان به توضیح کمتر دعوت کرد: 'خب، بعضی از دانشمندان بر این باورند که جهان ما خیلی پاک است!'

10. If you don't already have the Segue UI Light font installed on your computer, you'll need to install the included font file via the right-click menu, or by dragging it into the Fonts folder.
[ترجمه ترگمان]اگر در حال حاضر قلم سبک رابط کاربر segue بر روی کامپیوتر شما نصب نشده باشد، باید فایل فونت را از طریق منوی راست کلیک، یا با کشیدن آن به داخل پوشه قلم ها نصب کنید
[ترجمه گوگل]اگر فونت Segue UI Light را در رایانه خود نصب نکرده اید، باید فونت فونت موجود را از طریق منوی راست کلیک یا با کشیدن آن به پوشه Fonts، نصب کنید

11. Now is the time to segue into topics and connections of a more personal nature.
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان آن است که به موضوعات و ارتباطات یک ماهیت شخصی دیگر تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اکنون وقت آن رسیده است تا موضوعات و ارتباطات ماهیت شخصی بیشتری را در بر بگیرد

12. It also acts as a logical segue into the next session, Reviewing architectural needs.
[ترجمه ترگمان]همچنین به عنوان یک segue منطقی در جلسه بعدی، با بررسی نیازهای معماری عمل می کند
[ترجمه گوگل]این نیز به عنوان یک جلسه منطقی به جلسه بعدی، بررسی نیازهای معماری عمل می کند

13. That's a more organic segue into your agenda — making an impression on someone who could help your career.
[ترجمه ترگمان]این یک segue آلی دیگر در دستور کار شما است - تاثیر گذاشتن بر روی فردی که می تواند به شغل شما کمک کند
[ترجمه گوگل]این یک بخش ارگانیک تر در دستور کار شماست - ایجاد احساس بر کسی که می تواند به کار شما کمک کند

14. The space age escalator and exposed metal piping of the foyer segued into a spiraling wooden staircase and crinkly old master prints.
[ترجمه ترگمان]آسانسور برقی زد و piping فلزی سرسرا را دید که از پلکان مارپیچی باریک و مارپیچ و به هم پیچیده شده بود
[ترجمه گوگل]پله برقی فضایی و لوله های فلزی در معرض نمایشگاه های فصلی به یک پله چوبی چوبی و پاره ای از کارهای قدیمی تبدیل شده است

پیشنهاد کاربران

گذار - رفتن آرام از مرحله ای به مرحلۀ بعدی و بالاتر

تداوم بدون وقفه

گذار راحت، راحت گذار کردن

( به طور زیرپوستی و نامحسوس ) بحث را عوض کردن
( به ویژه موسیقی ) بدون مکث از یک بخش به بخش دیگر رفتن، تم را عوض کردن

A smooth link to a new topic


کلمات دیگر: