1. a greedy landlord neglected the welfare of his tenants
صاحبخانه آزمند رفاه مستاجران خود را نادیده گرفت.
2. to be greedy (for)
حرص زدن،زیاده خواستن،طمعکار بودن
3. man is a greedy beast
انسان حیوان آزمندی است.
4. he said: "a miser's greedy eyes will be filled either by contentment or by grave-dust"
گفت: "چشم تنگ دنیادوست را یا قناعت پرکند یا خاک گور"
5. he took a sharp hit at greedy politicians
سیاست چیان طماع را سخت مورد نکوهش قرار داد.
6. take as much as you can eat and don't be greedy
آنقدر که می توانی بخوری بردار و حرص نزن !
7. The greedy boss stopped at nothing to gain profit.
[ترجمه ترگمان]رئیس حریص برای بدست آوردن سودی دست از کار کشید
[ترجمه گوگل]رئیس حیله گر برای کسب سود متوقف شد
8. He is a greedy little boy.
[ترجمه شهاب] ان پسر بچه طمع کار است .
[ترجمه 🌠MM93🌠] او پسربچه شکمویی است.
[ترجمه ترگمان] اون پسر بچه greedy
[ترجمه گوگل]او پسر کوچک حریص است
9. Fallen into the trap,for you are too greedy,it's not because of others cunning.
[ترجمه ترگمان]چون تو بیش از حد حریص هستی، به خاطر حیله گری دیگران نیستی
[ترجمه گوگل]سقوط به دام، زیرا شما بیش از حد حریص است، به این دلیل که دیگران حیله گر نیستند
10. He looked at the gold with greedy eyes.
[ترجمه ترگمان]با چشمان حریص به طلا نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به طلا نگاه می کند با چشم های حریص
11. Guy was greedy, amoral and dishonest.
[ترجمه ترگمان] اون یارو حریص، اخلاقی و نادرست بود
[ترجمه گوگل]پسر حریص، آمور و ناسپاس بود
12. Edith was seen as a conniving, greedy woman.
[ترجمه ترگمان]Edith به عنوان یک زن خائن و حریص دیده شد
[ترجمه گوگل]ادیت به عنوان یک زن متاهل، حریص دیده می شد
13. Nelson launched into a blistering criticism of greedy lawyers.
[ترجمه ترگمان]نلسون به انتقاد شدید از وکلای حریص آغاز کرد
[ترجمه گوگل]نلسون به نقدهای پر از وحشت از وکلای حریص راه یافت
14. He stared at the diamonds with greedy eyes.
[ترجمه ترگمان]با چشمان حریص به الماس ها نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او در الماس با چشم های حریص خیره شد
15. You greedy pig! You're not having another chocolate biscuit!
[ترجمه ترگمان]! ای خوک حریص تو یک بیسکوییت شکلاتی دیگر نمی خوری!
[ترجمه گوگل]شما خوک حریص! شما بیسکویت شکلاتی دیگر ندارید
16. It was greedy of them to eat up all the candy.
[ترجمه ترگمان] حریص بودن از اونا بود که همه شکلات ها رو بخورن
[ترجمه گوگل]آنها از آنها خواسته بودند تا تمام آب نبات را بخورند
17. The greedy pig's eaten all the biscuits!
[ترجمه ab kir] این خوک حریص تمام بیسکویت ها را خورد
[ترجمه ترگمان]این خوک حریص همه the را خورده!
[ترجمه گوگل]خوک حرص خورده تمام بیسکویت ها را خوردن!