1. It is absurd to be discussing compulsory redundancy policies for teachers.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد سیاست های افزونگی اجباری برای معلمان بی معنی است
[ترجمه گوگل]پوچ بودن بحث در مورد سیاست های اجباری اضافی برای معلمان است
2. Many workers can only eke out their redundancy money for about 10 weeks.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارگران تنها می توانند پول روزانه خود را به مدت ۱۰ هفته به دست آورند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارگران می توانند پول اضافی خود را برای حدود 10 هفته صرف کنند
3. Redundancy notices have been sent to 200 workers.
[ترجمه ترگمان]اخطارهای Redundancy به ۲۰۰ کارگر فرستاده شده اند
[ترجمه گوگل]هشدارهای بیشماری به 200 کارگر ارسال شده است
4. They chose to take voluntary redundancy.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که افزونگی داوطلبانه را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند که کار اضافی داوطلبانه انجام دهند
5. You can hedge against redundancy or illness with insurance.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در برابر redundancy یا بیماری با بیمه زندگی کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در برابر اضافی یا بیماری با بیمه حبس کنید
6. Redundancy can be a demoralising prospect.
[ترجمه ترگمان]Redundancy می تواند یک چشم انداز دلسرد کننده باشد
[ترجمه گوگل]افزونگی می تواند یک چشم انداز تلخ باشد
7. The threat of redundancy was still hanging over us.
[ترجمه ترگمان]خطر of هنوز بر سر ما بود
[ترجمه گوگل]تهدید افزونگی هنوز بر ما حل شد
8. Natural language is characterized by redundancy .
[ترجمه ترگمان]زبان طبیعی با افزونگی مشخص می شود
[ترجمه گوگل]زبان طبیعی با اضافه کاری مشخص می شود
9. Thousands of bank employees are facing redundancy as their employers cut costs.
[ترجمه F] زمانی که کارفرمایان هزینه های اضافی را حذف می کنند هزاران نفر از کارمندان بانک با تعدیل نیرو مواجه می شوند
[ترجمه ترگمان]هزاران کارمند بانک با کاهش هزینه ها، با افزونگی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از کارکنان بانک با کارفرمایان خود هزینه های خود را از دست می دهند
10. He took voluntary redundancy.
[ترجمه ترگمان]او افزونگی داوطلبانه را در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]او کار اضافی داوطلبانه را انجام داد
11. John had taken out redundancy insurance but when he tried to claim, he was refused payment.
[ترجمه ترگمان]جان بیمه افزونگی را از دست داده بود، اما وقتی می خواست ادعا کند از پرداخت پول امتناع کرد
[ترجمه گوگل]جان بیمه انفصال را از بین برد، اما زمانی که سعی کرد ادعا کند، او پرداخت رد شد
12. He's lost his job, but the redundancy money will cushion the blow.
[ترجمه ترگمان]او کارش را از دست داده است، اما پول redundancy ضربه را بر می دارد
[ترجمه گوگل]او کار خود را از دست داده است، اما پول اضافی این ضربه را کاهش می دهد
13. We decided to use Fred's redundancy money to pay off the mortgage .
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتیم از پول redundancy فرد برای پرداخت وثیقه استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم پول اضافی از فرد را برای پرداخت وام مسکن استفاده کنیم
14. An employee is not eligible for a redundancy payment unless he has been with the company for two years.
[ترجمه ترگمان]یک کارمند واجد شرایط پرداخت افزونگی نیست مگر این که مدت دو سال با شرکت باشد
[ترجمه گوگل]یک کارمند واجد شرایط برای پرداخت کار اضافی نیست، مگر اینکه او برای مدت دو سال با این شرکت بوده است