1. a region bespread with lush vegetation
منطقه ی پوشیده از گیاهان انبوه
2. abdominal region
(کالبدشناسی) ناحیه ی شکمی (هریک از نه بخشی که شکم به آن تقسیم می شود)
3. in this region earthquakes happen with extreme rarity
در این سرزمین زلزله بسیار به ندرت رخ می دهد.
4. the abdominal region
ناحیه ی شکم
5. the breakaway region formed a new republic
ناحیه ی جدا شده،جمهوری جدیدی را تشکیل داد.
6. the oak region in the north american plains
قلمرو درختان بلوط در دشت های آمریکای شمالی
7. a thinly populated region
ناحیه ای که جمعیت آن تنک است.
8. pain in the region of the heart
درد در ناحیه ی قلب
9. a barren and recluse region
سرزمین لم یزرع و دورافتاده
10. fire has denuded this region
این ناحیه در اثر آتش سوزی لخت و عور شده است.
11. a gas diffuses from a region of greater to one of less concentration
گاز از ناحیه ی پرتراکم به ناحیه کم تراکم پخش می شود.
12. the farmers who pioneered this region
کشاورزانی که نخست در این سرزمین مستقر شدند
13. the normal rainfall in this region
میزان معمولی باران در این ناحیه
14. plants that are foreign to this region
گیاهانی که در این ناحیه غیربومی هستند
15. floods brought misery to the farmers of that region
سیل کشاورزان آن ناحیه را دچار فلاکت کرد.
16. in 1910, the marines were sent to pacify that region
در سال 1910 تفنگداران دریایی را برای برقراری نظم و آرامش به آن ناحیه گسیل کردند.
17. finding fresh leaves postulates the existence of plants in this region
یافتن برگ تازه وجود گیاه را در این ناحیه بدیهی می سازد.
18. his escape with the mayor's daughter made him notorious throughout the region
فرار او با دختر شهردار او را در سرتاسر آن ناحیه انگشت نما کرد.
19. The annual snowfall for this region is 30 centimetres.
[ترجمه ترگمان]بارش سالانه برف در این منطقه ۳۰ سانتی متر است
[ترجمه گوگل]بارش برف سالانه این منطقه 30 سانتیمتر است
20. The clayey soils of the region are difficult to work.
[ترجمه ترگمان]کار کردن خاک ماسه سنگی منطقه دشوار است
[ترجمه گوگل]خاک های خاکی منطقه بسیار دشوار است
21. Both powers withdrew their forces from the region.
[ترجمه ترگمان]هر دو قدرت نیروهای خود را از منطقه خارج کردند
[ترجمه گوگل]هر دو قدرت نیروهای خود را از منطقه خارج کردند
22. Food and fuel were scarce in this region.
[ترجمه ترگمان]غذا و سوخت در این منطقه کمیاب بودند
[ترجمه گوگل]غذا و سوخت در این منطقه کم است
23. Not until this turbulent region can shuffle off the burdens of the past will it be able to settle peacefully into the community of nations.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که این منطقه آشفته بتواند بار گذشته را منحرف کند، قادر به حل مسالمت آمیز در جامعه ملت ها خواهد بود
[ترجمه گوگل]تا زمانی که این منطقه آشفته نمی تواند بارهای گذشته را از هم جدا کند، قادر به حل مسالمت آمیز در جامعه ملت خواهد بود
24. We don't have flat land in this region.
[ترجمه ترگمان]ما زمین مسطح در این منطقه نداریم
[ترجمه گوگل]ما در این منطقه زمین صاف نداریم
25. It's in the underdeveloped eastern region of the country that the biggest problems exist.
[ترجمه ترگمان]این کشور در منطقه توسعه نیافته شرقی این کشور قرار دارد که بزرگ ترین مشکلات موجود در آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]این در منطقه شرق کشور توسعه نیافته است که بزرگترین مشکلات وجود دارد
26. He will go up to the Arctic Region.
[ترجمه ترگمان]او به منطقه قطب شمال خواهد رفت
[ترجمه گوگل]او به منطقه قطب شمال می رود