کلمه جو
صفحه اصلی

undistributed

انگلیسی به فارسی

توزیع نشده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of distributed.

• not distributed

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] غیر منبسط

جملات نمونه

1. Undistributed earnings of a foreign subsidiary or joint venture that are considered to be permanently reinvested.
[ترجمه ترگمان]درآمده ای یکنواخت یک شرکت وابسته خارجی یا سرمایهگذاری مشترک که برای همیشه reinvested درنظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]درآمد ناشی از یک شرکت تابعه خارجی یا سرمایه گذاری مشترک که به صورت دائمی سرمایه گذاری می شود

2. Some 250,000 identity cards, required for voting, remained undistributed shortly before the election.
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۵۰ هزار کارت شناسایی، که برای رای دادن لازم بود، اندکی قبل از انتخابات برگزار شد
[ترجمه گوگل]حدود 250،000 کارت هویت، مورد نیاز برای رای گیری، به مدت کوتاهی قبل از انتخابات باقی ماندند

3. Remaining undistributed profit carried forward to next year.
[ترجمه ترگمان]سود باقی مانده در سال آینده به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]سود متعارف باقی مانده به سال آینده منتقل می شود

4. We expect that undistributed earnings from such companies will produce full value (subject to tax when realized) for Berkshire and its shareholders.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که درآمده ای undistributed از چنین شرکت هایی مقدار کامل (مشمول مالیات در هنگام دریافت)برای برکشایر و سهامداران آن را تولید کند
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که درآمد ناشی از چنین شرکت هایی برای برکشایر و سهامداران آن، ارزش کامل (در صورت پرداخت مالیات در زمان تحقق) را به ارمغان بیاورد

5. Invested capital, capital reserve, surplus reserve and undistributed profit shall be shown by items in accounting statement.
[ترجمه ترگمان]سرمایه Invested، ذخیره سرمایه ای، ذخیره مازاد و سود undistributed باید با موارد در شرح حسابداری نشان داده شود
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری سرمایه، ذخیره سرمایه، ذخیره مازاد و سود ناشده باید با اقلام در صورت حسابداری صورت گیرد

6. In reserve fund, public welfare fund and undistributed profit in the joint stock enterprise, the corresponding portion held by the State or State-owned enterprise to its investment.
[ترجمه ترگمان]در صندوق ذخیره، صندوق رفاه عمومی و undistributed سود در شرکت سهامی مشترک، بخش مربوطه متعلق به شرکت دولتی یا دولتی به سرمایه گذاری آن اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]در صندوق ذخیره، صندوق رفاه عمومی و سود ناشده در شرکت سهامی مشترک، بخش مربوطه که توسط دولت یا شرکت دولتی متعلق به سرمایه گذاری آن است

7. Any undistributed profit from previous year may be distributed with the profits of the current year.
[ترجمه ترگمان]هر سود undistributed از سال گذشته می تواند با سود سال جاری توزیع شود
[ترجمه گوگل]هر سود ناشی از سال قبل ممکن است با سود سال جاری توزیع شود

8. The accumulated undistributed profits (before January 200 of foreign-invested enterprises can be exempt corporate income tax when allocated to investor after January 200
[ترجمه ترگمان]سود سهام جمع آوری شده (قبل از ۲۰۰ ژانویه ۲۰۰ شرکت سرمایه گذاری شده خارجی می تواند مالیات بر درآمد شرکت ها را در زمانی که به سرمایه گذار پس از ۲۰۰ ژانویه اختصاص داده می شود معاف کنند
[ترجمه گوگل]سود جمع آوری نشده (قبل از ژانویه 200 شرکت های سرمایه گذاری خارجی می تواند مالیات بر درآمد شرکت های معاف از مالیات را زمانی که پس از ژانویه 200 به سرمایه گذاران اختصاص داده می شود

9. Undistributed profits: the amount of undistributed profit which the shareholders of the investors are entitled to according to their holdings and the investment agreement.
[ترجمه ترگمان]سوده ای حاصل از سود: میزان سود undistributed که سهامداران سرمایه گذاران حق دارند با توجه به holdings و توافقنامه سرمایه گذاری شان انجام دهند
[ترجمه گوگل]سود غیرمتمرکز مقدار سود غیرمتمرکز که سهامداران سرمایه گذار با توجه به دارایی های خود و قرارداد سرمایه گذاری حق دارند

10. The accumulated undistributed profits (before January 200 of foreign-invested enterprises can be exempt from corporate income tax when allocated to investor after January 200
[ترجمه ترگمان]سود سهام جمع آوری شده (پیش از ۲۰۰ ژانویه ۲۰۰ شرکت سرمایه گذاری شده خارجی می تواند از مالیات بر درآمد شرکت ها در زمانی که به سرمایه گذار پس از ۲۰۰ ژانویه اختصاص داده می شود معاف شوند
[ترجمه گوگل]سود جمع آوری نشده (قبل از ژانویه 200 از شرکت های سرمایه گذاری خارجی می تواند از مالیات بر درآمد شرکت های معوقه زمانی که پس از ژانویه 200 به سرمایه گذار اختصاص داده می شود

11. The fiercely controversial undistributed profits tax, which was retarding investment, was drastically reduced and then eliminated in 193
[ترجمه ترگمان]مالیات بر سود undistributed که به شدت بحث برانگیز بود، به میزان قابل توجهی کاهش یافت و سپس در ۱۹۳ مورد حذف شد
[ترجمه گوگل]مالیات بر سود ناشی از شدید بحث برانگیز، که بازدارنده سرمایه گذاری بود، به شدت کاهش یافت و سپس در سال 193 حذف شد

12. Article 42 Undistributed profit refers to the profit reserved for future distribution or to be distributed.
[ترجمه ترگمان]ماده ۴۲ سود Undistributed اشاره دارد به سود ذخیره شده برای توزیع آتی یا توزیع
[ترجمه گوگل]ماده 42 سود غیرمتمرکز به سود ذخیره شده برای توزیع در آینده یا توزیع می شود

13. The undistributed degree of velocity in work area of the cleanroom is computed.
[ترجمه ترگمان]درجه شدت سرعت در ناحیه کاری of محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]درجه عدم توزیع سرعت در محل کار اتاق تمیز محاسبه شده است

14. Undistributed profits from previous years may be included in the current year's profits for distribution.
[ترجمه ترگمان]سود Undistributed از سال های گذشته ممکن است در سود سال جاری برای توزیع گنجانده شود
[ترجمه گوگل]سود ناشی از سال های گذشته ممکن است در سود سال جاری برای توزیع گنجانده شود

15. The resulting initial undistributed profits of a few is normal profit distribution system.
[ترجمه ترگمان]سود اولیه بدست آمده برای چند تایی، سیستم توزیع منفعت نورمال است
[ترجمه گوگل]سود حاصل از توزیع اولیه چندین سیستم توزیع سود طبیعی است


کلمات دیگر: