کلمه جو
صفحه اصلی

though


معنی : بهر حال، بهرجهت، باوجود اینکه، باوجود ان، ولو، هر چند با اینکه، ولی، اگر چه، گرچه
معانی دیگر : با آنکه، با وجود آنکه، هرچند، اگرچند، در هر حال، به هر حال، اما

انگلیسی به فارسی

بهرحال، باوجود ان، بهرجهت، اگرچه، گرچه، هرچند بااینکه، باوجوداینکه، ولو، ولی


انگلیسی به انگلیسی

حرف ربط ( conjunction )
عبارات: as though
(1) تعریف: in spite of the fact that.

- Though the sun was shining, it was cold.
[ترجمه ابوالفضل] با وجود آن که خورشید میدرخشید اما هوا سرد بود
[ترجمه امین] هوا سرد بود، اگر چه خورشید داشت می درخشید.
[ترجمه رزگار] با وجود اینکه خورشید می تابید، هوا سرد بود
[ترجمه سلنا] خورشید می تابید گر چه هوا سرد بود
[ترجمه پرنیا] هوا سرد بود باوجود اینکه خورشید می تابید
[ترجمه المهدي] هرچند هوا سرد بود ( گذشته ) اما خورشید میتابید😉
[ترجمه محمد] با آنکه خورشید می درخشید، هوا سرد بود.
[ترجمه Avin trans] حتی با اینه خورشید میرخشید، هوا سرد بود.
[ترجمه ترگمان] هرچند خورشید می درخشید، هوا سرد بود
[ترجمه گوگل] اگرچه خورشید درخشید، سرد بود

(2) تعریف: even if; allowing that (sometimes prec. by even).

- He will continue to climb though he may never reach the top.
[ترجمه اصغر] او همچنان به بالا رفتن ( درخت . کوه و . . . ) ادامه می دهد هر چند که ممکن است به بالاترین نقطه نرسد
[ترجمه ترگمان] او همچنان به بالا رفتن ادامه می دهد، اگرچه ممکن است هرگز به بالا برسد
[ترجمه گوگل] او همچنان صعود می کند هرچند او ممکن است هرگز به بالا برود
قید ( adverb )
• : تعریف: however.
مشابه: nevertheless

- He likes to read. He's not a good student, though.
[ترجمه Ahmadreza] اگر چه دانش آموز خوبی نیست کلی خوندن رو دوست داره
[ترجمه ترگمان] دوست داره بخونه هرچند دانش آموز خوبی نیست
[ترجمه گوگل] او مطالعه را دوست دارد با این حال او دانش آموز خوب نیست

• despite, in spite of
anyway
you use though to introduce a fact or comment which contrasts with something else that is being said, or makes it seem surprising.
as though: see as.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] در حالی که، با این که، اگرچه، گرچه

مترادف و متضاد

بهر حال (قید)
though, however, howsoever, anyhow, anyway, nohow, whether or no, whether or not, willy-nilly

بهرجهت (قید)
though, anyhow

باوجود اینکه (قید)
notwithstanding, though

باوجود ان (قید)
though

ولو (حرف ربط)
though

هر چند با اینکه (حرف ربط)
though

ولی (حرف ربط)
yet, though, but

اگر چه (حرف ربط)
albeit, although, though, however, howbeit

گرچه (حرف ربط)
although, though

however


Synonyms: after all, all the same, for all that, howbeit, nevertheless, nonetheless, notwithstanding, still, still and all, withal, yet


while


Synonyms: albeit, allowing, although, but, despite, despite the fact, even if, even supposing, even though, granted, howbeit, if, much as, notwithstanding, when, whereas


جملات نمونه

1. though he has been dead for years, his memory survives
با آنکه سال ها ازمرگ او می گذرد،نام او هنوز از خاطرها محو نشده است.

2. though himself not short, he was dwarfed by the basketball player
با آنکه خود او قدکوتاه نبود ولی در کنار آن بسکتبالیست کوتاه قد به نظر می آمد.

3. though i am old, hold me tightly in your arms one night
گر چه پیرم تو شبی سخت در آغوشم گیر

4. though our team was weaker, we upset them 4 to 2
با آنکه تیم ما ضعیف تر بود آنها را 4به 2 شکست دادیم.

5. though she had black hair, her skin was light
با وجود آن که گیسوی سیاه داشت پوستش سپید بود.

6. though the car is new, it rattles
با آن که اتومبیل نو است تلق تلق می کند.

7. though thirty-five, he is still immature
با آنکه سی و پنج سال دارد باز هم ناپخته است.

8. though threatened with death, he refused to retract
با آنکه به مرگ تهدید شده بود حرف های خود را پس نگرفت.

9. even though he had lived in tehran for many years, his speech was still rather countrified
با آنکه سال ها در تهران زیسته بود هنوز هم گفتارش تا اندازه ای دهاتی بود.

10. even though he is thirty years old, he is still clinging to his parents
با آنکه سی سال دارد هنوز به والدینش چسبیده است.

11. even though he was angry he tried to be civil to everyone
با آنکه عصبانی بود کوشید نسبت به همه مودب باشد.

12. even though he was baseborn, he gained wealth and position
با آنکه اصل و نسبی نداشت به جاه و مقام رسید.

13. even though he was very cagey, he was finally caught by the police
با وجود آن که خیلی ناقلا بود بالاخره به چنگ پلیس افتاد.

14. even though i am old, lock me in your arms for a night . . .
گرچه پیرم توشبی تنگ در آغوشم گیر . . .

15. even though i didn't agree with him, i liked his candor
با آنکه با او موافق نبودم از صداقت او خوشم آمد.

16. even though it was early in the morning, there was a considerable patronage
با آنکه صبح زود بود تعداد مشتریان قابل ملاحظه بود.

17. the though of visiting his homeland delighted him
اندیشه ی دیدار وطن او را دلخوش می کرد.

18. as though
رجوع شود به: as if

19. even though
هر چند،با آن که

20. what though
چه فرقی می کند،که چی

21. john went though four books in one day
جان در یک روز چهار کتاب را تمام کرد (خواند).

22. they won though nobody thought they would
گر چه هیچ کس فکرش را نمی کرد آنها برنده شدند.

23. he sings well, though
اما خوب آواز می خواند.

24. akbar is a suspect though he has not been accused formally yet
اکبر مورد سوظن است گواینکه هنوز رسما متهم نشده.

25. he keeps working even though he is old
با آنکه پیر است به کار کردن ادامه می دهد.

26. his sister is cute though not really beautiful
خواهرش خیلی خوشگل نیست ولی بانمک است.

27. live every day as though it were your last
طوری زندگی کن که گویی امروز آخرین روز عمر تو است،فرصت را غنیمت شمار

28. they carted her off to an orphanage even though she was crying
با آنکه تضرع می کرد او را به یتیم خانه فرستادند.

29. it's a wonder that he is so strong even though he is ninety
شگفت انگیز است که با وجود نود سالگی اینقدر پر زور است.

30. Though the mills of God grind slowly, yet they grind exceedingly small.
[ترجمه ترگمان]هر چند که the به آرامی به هم فشرده می شوند، با این حال خیلی کوچک می شوند
[ترجمه گوگل]اگرچه میلزهای خدا خسته شده اند، اما آنها بسیار کوچک می شوند

though I am old, hold me tightly in your arms one night

گر چه پیرم تو شبی سخت در آغوشم گیر


Though the car is new, it rattles.

با آنکه اتومبیل نو است تلق‌تلق می‌کند.


They won though nobody thought they would.

گرچه هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد، آن‌ها برنده شدند.


He sings well, though.

اما خوب آواز می‌خواند.


پیشنهاد کاربران

I wanna try even though I could fail:من می خوام اتفاقات رو تجربه کنم ( امتحان کنم ) با وجود اینکه من می تونم ( ممکنه ) که شکست بخورم


به گمان
به جای اینکه

هر چند

ناجوانمردان
ناعادلانه

به هر حال

بنابراین

اگر چه

ولی
Example:I don't like it but I have to do that, though

با این حال

اگر

با این که

بهرحال
Anyway

Though : هرچند - با اینکه - گرچه/به هر حال - ولی
Tough : سفت - خفن - محکم - استوار و قوی
Thought : تصور - ایده - فکر/گذشته think

● گرچه، البته ، اما ( هم معنی although )
● as though: انگاری، انگار که . .
● گاهی اوقات که اخر جمله بعد از یه ویرگول میاد معنی "اصلا" میده:
? Why did you really sold that, though
چرا فروختیش اصلا؟

با آنکه

مترادف برای هر چند

با این اوصاف
هنوز
گذشته از همه اینها
همه یکسان
برای همه آن
هرچند
با این وجود
با وجود
هنوز و همه
منابع• https://www.thesaurus.com/browse/though

به هر روی ، در هر صورت ، هر چند ، اگرچه


کلمات دیگر: