کلمه جو
صفحه اصلی

segmental


بخش بخش، دارای بخش های مختلف، قطعه قطعه، پاره پاره، مجزا از هم، به شکل یک قطعه ی دایره، پرهون بخش سان، پرهون بخشی، (آوا شناسی) زنجیری، زنجیره ای، قسمت قسمت، بندبند

انگلیسی به فارسی

به شکل یک قطعهی دایره، پرهون بخش سان، پرهون بخشی


(آوا شناسی) زنجیری، زنجیرهای


بخش بخش، دارای بخش‌های مختلف، قطعه قطعه، پارهپاره، مجزا از هم


سگمنتال


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: segmentally (adv.)
(1) تعریف: of, concerning, or having a segment or segments.

(2) تعریف: having the form of a segment of a circle.

• fragmentary, characterized by separate parts; pertaining to a section, pertaining to a part; divided into sections; composed of separate sections

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] قطعه ای
[پلیمر] قطعه ای

جملات نمونه

1. this is a segmental pipe
این لوله از بخش های گوناگون درست شده است.

2. Formulae have been devised to measure segmental colonic transit with radio-opaque shapes.
[ترجمه ترگمان]formulae برای اندازه گیری انتقال colonic قطعه ای با اشکال رادیو - مات طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]فرمول ها برای اندازه گیری ترانزیت کولون بخش با اشکال رادیواکتیو طراحی شده اند

3. The traditional or segmental society is contrasted with the modern society.
[ترجمه ترگمان]جامعه سنتی یا قطعه ای با جامعه مدرن مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]جامعه سنتی یا سنتی با جامعه مدرن در ارتباط است

4. The method provides an accurate segmental measurement of distension of tubular organs.
[ترجمه ترگمان]این روش یک اندازه گیری دقیق و دقیق از distension از ارگان های لوله ای فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این روش یک اندازه گیری دقیق قطعه ای از تنه اندام های لوله ای را فراهم می کند

5. The temporal changes in segmental expression and anatomical variation induced by retinoic acid are summarized in Fig.
[ترجمه ترگمان]تغییرات موقتی در بیان segmental و تغییرات تشریحی ناشی از retinoic اسید در شکل شکل خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]تغییرات زمانی در بیان بیان و تغییرات آناتومیکی ناشی از اسید رتینوئیک در شکل زیر خلاصه می شود

6. However segmental lineal regression equation cluld predict the measured value as accurately as curvilinear regression equation.
[ترجمه ترگمان]با این حال، معادله رگرسیون segmental lineal ارزش اندازه گیری شده به صورت معادله رگرسیون منحنی را پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، معادله رگرسیون خطی سگمنتی Cluld مقدار اندازه گیری شده را با دقت به عنوان معادله رگرسیون منحنی پیش بینی می کند

7. Objective To discuss the clinical effects of multiple segmental domelike decompression of the lumbar vertebral canal.
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد اثرات بالینی چند قطعه ای در امتداد decompression vertebral (کمری)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بحث در مورد اثرات بالینی فشردن چندین segmental domelike در کانال مهره کمری

8. Methods:Excision of inferior segmental esophagus and cardia of stomach and cardioplasty were performed in 72 cases of patients with achalasia.
[ترجمه ترگمان]روش ها: excision از مری segmental inferior و cardia شکم و cardioplasty در ۷۲ مورد بیمار با achalasia انجام شد
[ترجمه گوگل]در 72 مورد از بیماران مبتلا به آقالازی، روشهای برداشت از مری سگمنت نازک و قلبی معده و قلب و عروق انجام شد

9. Caroli's disease is a congenital disorder characterized by segmental communicating saccular dilatation of larger intrahepatic bile ducts.
[ترجمه ترگمان]بیماری Caroli یک اختلال مادرزادی است که به وسیله segmental communicating saccular از مجاری صفراوی بزرگ تر مشخص می شود
[ترجمه گوگل]بیماری Caroli یک اختلال مادرزادی است که با انقباض مخلوطی از داخل مجاری صفراوی بزرگتر ارتباط دارد

10. Osmoregulation and excretion: excretion is by segmental nephridia.
[ترجمه ترگمان]دفع و دفع: دفع و دفع توسط segmental nephridia انجام شد
[ترجمه گوگل]دفع Osmoregulation و دفع دفع ادرار توسط نافریدهای سگمنتال است

11. The earliest European segmental arch bridge was built at Florence in 134
[ترجمه ترگمان]اولین پل ساخت قطعه ای اروپایی در شهر فلورانس در سال ۱۳۴ میلادی ساخته شد
[ترجمه گوگل]اولین قوس اروپایی قطعه ای در فلورانس در 134 ساخته شد

12. Segmental construction contributes toward aesthetically pleasing structures in many different sites.
[ترجمه ترگمان]ساخت segmental در بسیاری از مکان های مختلف به سمت سازه های زیبا و زیبا کمک می کند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز یکپارچه به ساختار زیبایی شناختی در بسیاری از سایت های مختلف کمک می کند

13. It has been suggested that focal segmental glomerulosclerosis (FSGS) is a discriminative parameter with independent prognostic value.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که فاصله کانونی segmental (FSGS)یک پارامتر متمایز با ارزش تشخیصی مستقل است
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شده است که گلومرول کلسترول قلبی فکری (FSGS) یک پارامتر تشخیصی با ارزش پیشگیری مستقل است

14. There exist three types of segmental lengthening in oral Chinese, each one matched with certain prosodic events and characterized by their own distinctive temporal variations.
[ترجمه ترگمان]سه نوع از این segmental در زبان چینی شفاهی وجود دارد که هر کدام با رویداده ای خاص certain منطبق می شوند و با تغییرات زمانی مشخص خود مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]سه نوع تقسیم بندی طولانی در چینی های دهان وجود دارد که هر کدام با رویدادهای خاصی مطابقت دارند و با تغییرات موقتی متمایز آنها مشخص می شود

15. L5-S1 had the least motion, suggesting that segmental hypomobility ensues at this level in patients with discogenic low back pain.
[ترجمه ترگمان]L۵ - حداقل حرکت را داشت، که حاکی از آن بود که segmental hypomobility در این سطح در بیماران مبتلا به کمردرد low فوت می کند
[ترجمه گوگل]L5-S1 کمترین حرکت را نشان می دهد، که نشان می دهد که هیپوامالی سگمنتال در این سطح در بیماران مبتلا به کمردرد دیسژنژیک رخ می دهد

This is a segmental pipe.

این لوله از بخش‌های گوناگون درست شده است.



کلمات دیگر: