معنی : بنابر این، پس، چنان، چنین، این طور، بدین گونه، بدینسان، بدین معنی که، از این قرار
معانی دیگر : بدین طریق، بدین نحو، این جور، در نتیجه، بدین ترتیب، از اینرو، مثلا
بدین گونه، بدینسان، از این قرار، اینطور، چنین،برای مثال، بدین معنی که، پس، بنابر این
بدین ترتیب، پس، بنابر این، چنین، بدین گونه، بدینسان، چنان، بدین معنی که، از این قرار، این طور
accordingly
in this manner
Synonyms: along these lines, as follows, hence, in kind, in such a way, in this fashion, in this way, just like that, like so, like this, so, thus and so, thus and thus, thusly, to such a degree
Synonyms: consequently, ergo, for this reason, hence, on that account, so, then, therefore, thereupon
Thus Spake Zarathustra
زرتشت چنین گفت
she described the situation thus ...
وضعیت را این جور توصیف کرد ...
The information thus collected was printed in newspapers.
اطلاعاتی که از این راه به دست آمده بود در روزنامهها چاپ شد.
He was sick and old and thus incapable of climbing that mountain.
او بیمار و پیر بود و بنابراین نمیتوانست از آن کوه بالا برود.
People are ungrateful; thus a man I know was kicked out of the house by his own children.
مردم نمکنشناس هستند؛ برای مثال مردی را میشناسم که فرزندانش او را از خانه بیرون کردهاند.
thus far
1- تا کنون، تا حالا 2- تا این میزان، تا این درجه