کلمه جو
صفحه اصلی

bushwhack


معنی : ادای کسی را در اوردن
معانی دیگر : (امریکا)، با شمشیر بته ها را زدن و راه خود را باز کردن، در بوته زار رهنوردی کردن، با کشیدن بوته های کناره ی نهر قایق را به جلو راندن، مبارزه کردن

انگلیسی به فارسی

ادای کسی را در آوردن، مبارزه کردن


بوشوخاک، ادای کسی را در اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bushwhacks, bushwhacking, bushwhacked
• : تعریف: to advance through a forest by cutting away low vegetation.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to attack from a hiding place; ambush.
مشابه: jump, surprise

• cut paths through jungles or thick forests; live or travel in the bush; be a guerrilla fighter; ambush

مترادف و متضاد

ادای کسی را در اوردن (فعل)
bushwhack

جملات نمونه

1. The gang bushwhacked against the campers.
[ترجمه ترگمان] گروه gang در برابر کمپ campers هستن
[ترجمه گوگل]باند بمحض در برابر کمپ ها

2. They bushwhacked our high school team when they used college players.
[ترجمه ترگمان]آن ها تیم دبیرستان ما را زمانی که از بازیکنان کالج استفاده می کردند ربودند
[ترجمه گوگل]آنها هنگامی که از بازیکنان کالج استفاده می کردند، تیم تیم دبیرستانی ما را می کشیدند

3. The gang bushwhacked the campers.
[ترجمه ترگمان] بچه ها توی کمپ campers بودن
[ترجمه گوگل]این گروه بمبگذاران را ترک کرد

4. Bushwhack: In human form, Nidalee lays a damaging trap for unwary opponents that, when sprung, reveals the target and reduces their armor and magic resistance for 12 seconds.
[ترجمه ترگمان]bushwhack: به شکل انسانی، Nidalee تله مخربی را برای opponents unwary ایجاد می کند که در هنگام ظهور، هدف را آشکار می سازد و مقاومت و مقاومت آن ها را برای ۱۲ ثانیه کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]Bushwhack در شکل انسان، Nidalee یک تله مخرب برای مخالفان ناآگاه است که زمانی که پرتاب می شود، هدف را نشان می دهد و مقاومت زره و مقاومت جادویی خود را به مدت 12 ثانیه کاهش می دهد

5. As hasty preparations were made to bushwhack the Pursuer, the Ref showed its mettle.
[ترجمه ترگمان]همان طور که تدارکات عجولانه برای bushwhack the ساخته شد، مرجع [ Ref ] شجاعت خود را نشان داد
[ترجمه گوگل]به عنوان آماده سازی های شتابزده انجام شد به Bushwhack Pursuer، Ref نشان داد آن

6. Pick This If: You'd rather bushwhack than ride a tour bus.
[ترجمه ترگمان]این را انتخاب کنید: ترجیح می دهید از یک اتوبوس تور دور شوید
[ترجمه گوگل]این را انتخاب کنید اگر شما ترجیح میدهید از یک اتوبوس تور استفاده کنید

7. You'd rather bushwhack than ride a tour bus.
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدی مبارزه کنی تا سوار اتوبوس بشی
[ترجمه گوگل]به جای اینکه سوار یک اتوبوس تور بشوید، می توانید از آن استفاده کنید

8. We had to bushwhack through undergrowth.
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم از میان بوته های به هم تنیده زیر درختان مبارزه کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم از طریق زیرزمین بوش شویم

پیشنهاد کاربران

To make a surprise attack on ( someone ) from a hidden place

To ambush


کلمات دیگر: