کلمه جو
صفحه اصلی

dishonourable


پست، بی ابرو، بی شرف، ناشایسته، بی شرفانه

انگلیسی به فارسی

پست ،بی ابرو،بی شرف ،ناشایسته ،بی شرفانه


بی شرمانه، پست، بیابرو، از روی بیشرمی، نا شایسته


انگلیسی به انگلیسی

• disgraceful, shameful, improper
someone who is dishonourable is not honest and does things which you consider to be morally unacceptable.

جملات نمونه

1. His dishonourable behaviour estranged him from his family.
[ترجمه ترگمان]رفتار dishonourable او را از خانواده اش دور کرده بود
[ترجمه گوگل]رفتار غرورآمیز وی او را از خانوادهاش جدا کرد

2. Don't demean yourself by doing anything dishonourable.
[ترجمه ترگمان]با این کار خود را حقیر نکن
[ترجمه گوگل]با انجام کاری غیر قابل انکار، خود را تحقیر نکنید

3. He was given a dishonourable discharge .
[ترجمه ترگمان]او خالی بود
[ترجمه گوگل]او یک تخلیه بی شرمانه داده شد

4. It would have been dishonourable of her not to keep her promise.
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه حاضر نبود به او قول بدهد که به قولی که داده بود وفا کند
[ترجمه گوگل]از او ناراضی بود که وعده خود را حفظ نکند

5. The soldier received a dishonourable discharge for a disciplinary offence.
[ترجمه ترگمان]این سرباز برای یک جرم انضباطی یک تخلیه dishonourable دریافت کرد
[ترجمه گوگل]سرباز یک تخفیف غیر قابل انکار برای یک تخلف انضباطی دریافت کرد

6. Mark had done nothing dishonourable.
[ترجمه ترگمان]مارک هیچ کاری نکرده بود
[ترجمه گوگل]مارک هیچ کاری نداشته باشد

7. The outcome - a court-martial and a dishonourable discharge.
[ترجمه ترگمان]نتیجه - یک دادگاه نظامی و یک تخلیه dishonourable
[ترجمه گوگل]نتیجه - یک دادگاه نظامی و یک تخفیف غیر قابل انکار است

8. Hayley's crimes are petty and dishonourable, a contrast which reveals the falsity of the narrative assumptions Philip makes.
[ترجمه ترگمان]Hayley s و dishonourable و a است که نشان می دهد دروغ دروغین که فیلیپ می سازد
[ترجمه گوگل]جنایات هیل، کوچک و نافرمان هستند، اما کنتراستی که فاقد مفروضات روایت است، فیلیپ را نشان می دهد

9. Surrender was seen as dishonourable.
[ترجمه ترگمان]تسلیم شدن او را با کمال شرمساری دیده بود
[ترجمه گوگل]تسلیم شدن به عنوان ناسپاسی دیده شد

10. After one too many dishonourable discharges the man was dishonourably discharged and Schultz found himself achieving early command.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که بیش از اندازه dishonourable را تخلیه کرد، مرد اخراج شد و شولتز خود را یافت که به فرمان اولیه خود دست یافته است
[ترجمه گوگل]پس از آنکه بیش از حد بسیاری از تخلفات غیر قابل انکار به دست آید، مرد به طور ناخوشایندی تخلیه شد و شولتز خود را به رسمیت شناختن دست یافت

11. He is not prepared to discuss this dishonourable argument.
[ترجمه ترگمان]او حاضر نیست در مورد این استدلال dishonourable بحث کند
[ترجمه گوگل]او آماده بحث درباره این استدلال ناپذیر نیست

12. He received a public censure for his dishonourable behavior.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر رفتار dishonourable توبیخ عمومی شد
[ترجمه گوگل]وی به خاطر رفتار غرورآمیز او، غرامت عمومی دریافت کرد

13. He received a public censure for dishonourable behavior.
[ترجمه ترگمان]او توبیخ عمومی برای رفتار dishonourable دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک شهادت عمومی برای رفتارهای ناخوشایند دریافت کرد

14. I could never entertain a thought so dishonourable to myself.
[ترجمه ترگمان]من هرگز تصور نمی کردم چنین چیزی را برای من مطرح کند
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی توانستم یک فکر را که برای خودم غمگین بود را سرگرم کنم

پیشنهاد کاربران

غیر شرافتمندانه


کلمات دیگر: