کلمه جو
صفحه اصلی

shrift


معنی : ایین توبه و بخشش، اعتراف بگناه، اقرار بگناه
معانی دیگر : (قدیمی)، توبه، اقرار (به کشیش)

انگلیسی به فارسی

اقرار بگناه، ایین توبه وبخشش، اعتراف بگناه


سرزنده، ایین توبه و بخشش، اعتراف بگناه، اقرار بگناه


انگلیسی به انگلیسی

• (archaic) confession of one's sins to a priest; penance assigned by a priest after a confession of sins; absolution granted by a priest after confession and repentance

مترادف و متضاد

ایین توبه و بخشش (اسم)
shrift

اعتراف به گناه (اسم)
shrift

اقرار به گناه (اسم)
shrift

جملات نمونه

1. make short shrift of
با بی صبری یا شتاب رسیدگی کردن یا پرداختن به کاری،زود انجام دادن

2. Arantxa Sanchez Vicario made short shrift of her opponent, allowing her only two games in a 6-0, 6-2 demolition.
[ترجمه ترگمان]Arantxa سانچز، shrift از حریف خود را کوتاه کرد و تنها دو بازی را در یک تخریب ۶ - ۰، ۶ - ۲ به او داد
[ترجمه گوگل]Arantxa سانچز Vicario کوتاه مدت از حریف خود را، اجازه می دهد او تنها دو بازی در 6-0، 6-2 تخریب

3. He'll get short shrift from me if he starts complaining about money again, now that I know how much he earns!
[ترجمه ترگمان]اگر دوباره شروع به غر زدن درباره پول می کند، از من شکایت می کند، حالا که می دانم چقدر پول در می آورد!
[ترجمه گوگل]اگر او شروع به شکایت از پول می کند دوباره از من شکایت می کند، حالا که می دانم چقدر درآمد دارد!

4. McLaren got short shrift from all the record companies when he first presented his new band to them in 197
[ترجمه ترگمان]مک لارن اولین بار بود که گروه جدیدش را در ۱۹۷ شرکت ثبت کرد
[ترجمه گوگل]مک لارن زمانی که اولین گروه جدید خود را در سال 197 به آنها معرفی کرد، از تمام شرکتهای ضبط صدای ضعیفی دریافت کرد

5. The idea has been given short shrift by philosophers.
[ترجمه ترگمان]این ایده به طور خلاصه توسط فیلسوفان مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این ایده توسط فیلسوفان کوتاه مدت داده شده است

6. The notion got short shrift in Washington.
[ترجمه ترگمان]این تصور در واشنگتن کوتاه شد
[ترجمه گوگل]این مفهوم در واشنگتن کوتاه شده است

7. I gave that idea short shrift.
[ترجمه ترگمان]من این ایده رو کوتاه کردم
[ترجمه گوگل]من این ایده را کوتاه کردم

8. He gave short shrift to criticisms of Government policy.
[ترجمه ترگمان]او به انتقادات زیادی از سیاست دولت پرداخت
[ترجمه گوگل]او به انتقاد از سیاست دولت پاسخ داد

9. They made short shrift of my request.
[ترجمه ترگمان]آن ها از درخواست من کوتاهی کردند
[ترجمه گوگل]آنها تقاضای من را کوتاه کردند

10. Of this breed we can make short shrift.
[ترجمه ترگمان]از این گونه، ما می توانیم shrift کوتاه بسازیم
[ترجمه گوگل]از این نژاد می توانیم کوتاهی کنیم

11. Sir Partha thinks this gives the poor short shrift.
[ترجمه ترگمان]سر الیوت Partha فکر می کنه که این باعث می شه the ضعیف به شه
[ترجمه گوگل]سرپارتا فکر می کند این به ضعف کوتاه مدت کمک می کند

12. These annoying memos will get short shrift from the boss.
[ترجمه ترگمان]این یادداشت ها آزاردهنده از رئیس اخراج خواهند شد
[ترجمه گوگل]این یادداشت های مزاحم کوتاه از رئیس خواهد شد

13. The House will give short shrift to the bill.
[ترجمه ترگمان]مجلس نمایندگان پول کوتاهی به این لایحه خواهد داد
[ترجمه گوگل]مجلس به این لایحه کوتاهی می کند

14. Perkins's policy failures are often given short shrift or blamed on others.
[ترجمه ترگمان]شکست های سیاست پرکینز اغلب به shrift کوتاه داده می شود و یا نسبت به دیگران سرزنش می شود
[ترجمه گوگل]شکست سیاست های پرکینز اغلب کوتاه مدت و یا تقصیر دیگران است

پیشنهاد کاربران

:get/be given short shrift
به سرعت جواب رد دادن/درخواست کسی رادر جا رد کردن/ محل سگ ندادن!



get/be given short shrift
از دست دادن مقبولیت


کلمات دیگر: