کلمه جو
صفحه اصلی

stabber


معنی : خنجر زن، سخمهزن، زخمی که تیر میکشد
معانی دیگر : خنجر زن، سخمه زن، زخمی که تیر میکشد

انگلیسی به فارسی

خنجر زن، سخمهزن، زخمی که تیر میک شد


دزدگیر، خنجر زن، سخمهزن، زخمی که تیر میکشد


انگلیسی به انگلیسی

• one who stabs, one who pierces or wounds with a pointed weapon or other object

مترادف و متضاد

خنجر زن (اسم)
stabber

سخمه زن (اسم)
stabber

زخمی که تیر میکشد (اسم)
stabber

جملات نمونه

1. They also like when I stabber cone, and sometimes like a wound-shih spew black or medicine.
[ترجمه ترگمان]آن ها هم چنین وقتی مخروط stabber را دوست دارند، و بعضی وقت ها مثل زخم - shih، سیاه یا پزشکی هستند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین دوست دارند زمانی که من مخروطی را ببندم و گاهی اوقات مانند یک زخم شیه سیاه یا دارو مصرف کنم

2. I used to trust Tom, then I found out he was a back stabber.
[ترجمه ترگمان]من قبلا به تام اعتماد می کردم، بعدش فهمیدم که اون پشت stabber
[ترجمه گوگل]من به تام اعتماد کردم، بعد متوجه شدم که او یک مشت زنی است

3. The following tricks are more irritating----"It's freaky that when talking about the stabbing-after -crash case, media and experts should understand the stabber a lot.
[ترجمه ترگمان]نکات زیر irritating هستند - - \" غریب است که هنگام صحبت در مورد پرونده stabbing پس از سقوط، رسانه ها و متخصصان باید چیزهای زیادی را درک کنند
[ترجمه گوگل]ترفندهای زیر تحریک کننده تر هستند ---- 'عجیب و غریب است که هنگام صحبت در مورد case-stabbing-after-crash، رسانه ها و کارشناسان باید بسیاری از آنها را درک کنند

4. In order to fight with this sleepiness, he even went to extremes, stabbing his thigh with an stabber every time when he began to be sleepy.
[ترجمه ترگمان]با این خواب آلودگی و خواب آلودگی، حتی به افراط و تفریط رفت و هر دفعه که شروع به خواب می کرد به رانش ضربه می زد
[ترجمه گوگل]به منظور مبارزه با این خواب آلودگی، او حتی به شدت رفت و با هر بار که شروع به خواب آلودگی می کرد، ران خود را با ضربه گیر می کشید

5. I can't believe you trust Mark. He is a back stabber.
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه به مارک اعتماد کنی اون پشت خنجر است
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که علامت را به عهده می گیرید او یک مهاجم عقب است

پیشنهاد کاربران

چاقوکش

نامرد / آدم فروش / زیر آب زن / دورو
someone who says harmful things about you when you are not there to defend yourself


کلمات دیگر: