1. I've been had by that swindler.
[ترجمه ترگمان]من با اون شیاد سر و کار داشتم
[ترجمه گوگل]من با این کلاهبردار شده ام
2. That swindler inspired dislike in me.
[ترجمه ترگمان]این حقه باز از من بدش می آید
[ترجمه گوگل]این کلاهبردار الهام بخش ناراحتی در من بود
3. I'll fix him for calling me a swindler!
[ترجمه ترگمان]من او را درست می کنم که به من کلک بزند!
[ترجمه گوگل]من او را برای تماس با من یک متهم ثابت!
4. She was a practised swindler and took advantage of the old man's confiding nature.
[ترجمه ترگمان]او یک شیاد تمام عیار بود و از آن پیرمرد اعتماد به نفس استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او یک متهم متعهد بود و از ماهیت محرمانه پیرمرد استفاده میکرد
5. The swindler broke off in the middle of his talk when he saw a policeman coming.
[ترجمه ترگمان]شیاد، وقتی پلیس را دید، سر صحبت را قطع کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک مامور پلیس را دید دید، کلاهبردار در وسط بحث خود از بین رفت
6. I mean that he is a swindler.
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که او شیاد است
[ترجمه گوگل]منظورم این است که او یک متهم است
7. The swindler tricked the old lady out of her necklace.
[ترجمه ترگمان]شیاد آن زن پیر را گول زد که از گردن بند بیرون آمد
[ترجمه گوگل]کلاهبردار بانوی پیر را از گردنبندش فریب داد
8. The old man was done in by a swindler.
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد کلاه برداری را ازسر گرفته بود
[ترجمه گوگل]پیر مرد توسط یک متهم انجام شد
9. I swear he's a swindler.
[ترجمه ترگمان]قسم می خورم که حقه باز است
[ترجمه گوگل]قسم می خورم که او کلاهبردار است
10. Alleged swindler Bernie Madoff is expected in court today.
[ترجمه ترگمان]در دادگاه امروز \"swindler برنی Madoff\" (swindler برنی Madoff)مورد انتظار است
[ترجمه گوگل]امروز Bernie Madoff متقاعد کننده متهم است
11. Bernard Madoff looks destined to be today's swindler - in - chief ( see article ) .
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برنارد Madoff، swindler امروزی است (به این مقاله مراجعه کنید)
[ترجمه گوگل]برنارد مادوف به نظر می رسد که متقاعد شده است که متقاعد کننده امروز باشد (نگاه کنید به مقاله)
12. The swindler beguiled her out of all her savings.
[ترجمه ترگمان]شیاد او را از تمام savings فریب داده است
[ترجمه گوگل]کلاهبردار او را از همه پس اندازهایش محروم کرد
13. This alone stamps him as a swindler.
[ترجمه ترگمان]این بار دیگر او را شیاد stamps
[ترجمه گوگل]این به تنهایی او را به عنوان یک کلاهبردار تمبر می کند
14. For example:thief, robber, killer, swindler, communicable disease carrier, pillager, treacherous man, schemer etc, thousands of kinds.
[ترجمه ترگمان]برای مثال دزد، دزد، قاتل، شیاد، carrier، ناقل بیماری communicable، pillager، مرد خائن، schemer، هزاران نوع
[ترجمه گوگل]برای مثال دزد، دزد، قاتل، کلاهبردار، حامل بیماری بیماری های مؤثر، سرقت، مرد خائن، شمشیر و غیره، هزاران نوع است