1. to serve a subpoena on someone
فراخوان نامه (یا احضاریه ی) رسمی به کسی دادن
2. He has been served with a subpoena to answer the charges in court.
[ترجمه ترگمان]او برای پاسخ به این اتهامات وارد دادگاه شده است
[ترجمه گوگل]او به اتهام قتل در دادگاه به دادگاه احضار شده است
3. Select committees have the power to subpoena witnesses.
[ترجمه ترگمان]کمیته ها قدرت احضاریه شهود رو دارند
[ترجمه گوگل]کمیته های انتخابی قدرت شنیدن شهود دارند
4. She is appearing today under subpoena .
[ترجمه ترگمان] اون امروز زیر حکم احضاریه است
[ترجمه گوگل]او امروز در دادگاه ظاهر می شود
5. The investigation will rely on existing powers to subpoena documents.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بر قدرت های موجود برای احضاریه اسناد اتکا خواهند کرد
[ترجمه گوگل]تحقیقات به قدرت های موجود برای صدور اسناد متکی هستند
6. These people ought to subpoena some 10-year-olds who could tell them what really goes on.
[ترجمه ترگمان]این افراد باید یک فرد ۱۰ ساله را ببینند که می توانند به آن ها بگویند که واقعا چه اتفاقی دارد می افتد
[ترجمه گوگل]این افراد باید بعضی از ده ساله را که می توانند به آنها بگویند که واقعا چه اتفاقی می افتد، احضار کنند
7. Nor can police subpoena his records from Georgetown University Medical Center, where he was treated for minor injuries.
[ترجمه ترگمان]همچنین پلیس نمی توان سوابق وی را از مرکز پزشکی دانشگاه جرج تاون دریافت کرد، جایی که تحت درمان جراحات جزئی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پلیس نمی تواند پرونده هایش را از مرکز پزشکی دانشگاه جورجتاون سوگند یاد کند، جایی که او از آسیب های جزئی برخوردار است
8. Both the teacher and the board can subpoena witnesses.
[ترجمه ترگمان]هم معلم و هم هییت می توانند شاهد باشند
[ترجمه گوگل]هر دو معلم و هیئت مدیره می توانند شاهدان را محکوم کنند
9. Clinger also issued Thomason a subpoena demanding any records pertaining to the travel office case.
[ترجمه ترگمان]Clinger همچنین Thomason احضاریه صادر کرد و خواستار هر سندی در رابطه با پرونده سفر شد
[ترجمه گوگل]کلینگر همچنین توسان را صادر کرد و خواستار هر سوابق مربوط به پرونده دفتر مسافرتی شد
10. A subpoena to them, I suggest, is bound to uncover a good deal of information, including doctors' names.
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد می کنم که احضاریه برای آن ها یک مقدار اطلاعات خوب از جمله اسامی پزشکان کشف شود
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد می کنم که به آنها احضار شود، مجبور است اطلاعات مفیدی را، از جمله نام پزشکان، کشف کند
11. The police would subpoena and study this footage.
[ترجمه ترگمان]پلیس شکایت می کرد و این فیلم رو بررسی می کرد
[ترجمه گوگل]پلیس این سند را به دادگاه دعوت می کند
12. Appearing before a grand jury under subpoena as Bowles did does not imply guilt.
[ترجمه ترگمان]حضور در محضر یک هیات منصفه عالی تحت برگه احضاریه (باولز)، به احساس گناه اشاره نکرد
[ترجمه گوگل]ظاهر شدن در جلسه هیئت منصفه ای که تحت عنوان احضار بوول انجام شد، به معنای گناه نیست
13. Her popularity sank after she testified under subpoena before a Washington grand jury investigating Whitewater.
[ترجمه ترگمان]محبوبیت او پس از شهادت در برابر احضاریه دادگاه عالی واشینگتن که در حال بررسی Whitewater بود، فرو رفت
[ترجمه گوگل]محبوبیت او بعد از اینکه او به اتهام قتل محکوم شد، محاکمه شد
14. He was then served with a subpoena.
[ترجمه ترگمان]اون موقع با یه احضاریه اومد
[ترجمه گوگل]او سپس به دادگاه فرستاده شد