کلمه جو
صفحه اصلی

sequestration


معنی : تجزیه، توقیف، تفرقه، مصادره، ضبط، جدا سازی، انزوا، توقیف غیر قانونی
معانی دیگر : منزوی سازی، جدایی، دورافتادگی، (ملک و غیره) توقیف، زورگیری، (پزشکی) استخوان مردگی

انگلیسی به فارسی

انزوا، مصادره، توقیف، جدا سازی، تجزیه، توقیف غیرقانونی


تسویه، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، انزوا، جدا سازی


انگلیسی به انگلیسی

• isolation, seclusion; segregation, separation; temporary seizure of property pending the outcome of a legal claim (law); formation of a sequestrum, formation of a piece of dead tissue that has detached from the surrounding healthy tissue (medicine)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] توقیف مال تا خاتمه دادرسی، قرار توقیف اموال خوانده، تودیع مال مورد اختلاف نزد شخص ثالث تا خاتمه دادرسی

مترادف و متضاد

تجزیه (اسم)
resolution, dissolution, analysis, decomposition, parsing, disintegration, dissociation, catalysis, anatomy, dissection, breakup, shakedown, sequestration, refraction, dialysis, severance

توقیف (اسم)
suppression, execution, custody, apprehension, arrest, detention, internment, arrestment, seizing, constraint, sequestration, holdup, lockup, nabbing

تفرقه (اسم)
division, concision, schism, divorcement, schismatism, scissoring, sequestration, deployment

مصادره (اسم)
impressment, seizure, confiscation, expropriation, sequestration

ضبط (اسم)
record, requisition, file, storage, confiscation, sequestration, recording, managing

جدا سازی (اسم)
detachment, segregate, sequestration, separating, individuation, separatism, severance

انزوا (اسم)
isolation, sequestration, retreat, insularity, seclusion

توقیف غیر قانونی (اسم)
sequestration

جملات نمونه

1. Many of the first sequestration sites bethat are established because can turn a profit.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اولین محل های مختلف جداسازی به این دلیل تاسیس شده اند که می توانند سود ببرند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نخستین سایتهای تسخیری ایجاد شده اند زیرا می توانند سود خود را به دست آورند

2. The process is called geo - sequestration.
[ترجمه صافی] این فرآیند جداسازی جغرافیایی نامیده می شود.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند geo نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این فرایند ژئوپشتیبانی نامیده می شود

3. With its topical, governance stab wounds, burns, bee sequestration snake bites swelling and pain, such as sore furunculosis also Dayong.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن زخم های موضعی، زخم، زخم، مار ترسیب زنبور عسل ورم کرده و درد، از جمله زخم دردناک نیز Dayong است
[ترجمه گوگل]با زخم های موضعی، حکومت داری، سوختگی ها، عصبانیت زنبور عسل، تورم و درد، مانند خلط فورونکولوز نیز Dayong است

4. The budgetary terms, sequester and sequestration, mean that the Treasury Department will withhold or cancel a set amount of spending.
[ترجمه ترگمان]شرایط بودجه ای، جذب و جداسازی، به این معنی است که وزارت خزانه داری، مقدار زیادی از هزینه ها را به خود اختصاص داده یا لغو خواهد کرد
[ترجمه گوگل]شرایط بودجه، تقسیم و تسویه، به این معنی است که اداره خزانه داری مقدار مشخصی از هزینه ها را از بین می برد یا آن را لغو می کند

5. How to evaluate the potential of geologic sequestration?
[ترجمه ترگمان]چگونه پتانسیل ترسیب زمین شناسی را ارزیابی کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونگی ارزیابی پتانسیل توزیع زمین شناسی؟

6. Carbon sequestration is a last resort to mitigating climate change.
[ترجمه ترگمان]ترسیب کربن آخرین راه برای کاهش تغییرات آب و هوا است
[ترجمه گوگل]تداخل کربن آخرین اقدام برای کاهش تغییرات آب و هوایی است

7. Conclusions The essence of fluid sequestration is pathological redistribution of extracellular fluid and expanding of extracellular fluid volume.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جوهر ترسیب سیال، توزیع pathological سیال خارج سلولی و گسترش حجم سیال خارج سلولی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ماهیت ترشح مایع، توزیع پاتولوژی مایع خارج سلولی و گسترش حجم مایع خارج سلولی است

8. This last technology, carbon sequestration, is of paramount importance.
[ترجمه ترگمان]این آخرین تکنولوژی، ترسیب کربن، از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه گوگل]این آخرین فن آوری، جداسازی کربن، اهمیت اساسی دارد

9. Evaluating carbon sequestration efficiency in an ocean circulation model by adjoint sensitivity analysis.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی کارایی ترسیب کربن در یک مدل گردش اقیانوس از طریق تحلیل حساسیت الحاقی
[ترجمه گوگل]ارزیابی کارایی جذب کربن در مدل گردش خون اقیانوس با استفاده از تحلیل حساسیت مجاور

10. Two patients had extralobar sequestration ( ELS ) and three patients had intralobar sequestration ( ILS ) .
[ترجمه ترگمان]دو بیمار had (els)و سه بیمار had (ILS)داشتند
[ترجمه گوگل]دو بیمار دارای ترشح اگزترلووبار (ELS) بودند و سه بیمار دارای ترشح intralobar (ILS) بودند

11. His property has been kept under sequestration.
[ترجمه نینا] اموال او مصادره شده است
[ترجمه ترگمان]ملک او تحت جداسازی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اموال او تحت بازداشت نگهداشته شده است

12. Sequestration and dispersion force of different kinds of sequestering a - gent are tested.
[ترجمه ترگمان]ترسیب کربن و پراکندگی انواع مختلف of - آقایی مورد آزمایش قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تسلیم و نیروی پراکندگی انواع متفاوتی از نیروی انسانی آزمایش می شود

13. Carbon capture and sequestration is still at a very early stage.
[ترجمه ترگمان]جذب و جداسازی کربن هنوز خیلی زود است
[ترجمه گوگل]ضبط و تسریع در کربن هنوز در مراحل اولیه است

14. It is simply a matter of decreasing sequestration and destruction of platelet.
[ترجمه ترگمان]این مساله به سادگی در حال کاهش جداسازی و تخریب پلاکت است
[ترجمه گوگل]این به سادگی یک مسئله کاهش تداخل و تخریب پلاکت است

پیشنهاد کاربران

Carbon sequestration : ( ترسیب کربن به روند ذخیره کربن موجود در هوا در خاک و گیاهان گفته می شود. این روند با ذخیره کربن از هوا باعث می شود که از میزان کربن که گازی گلخانه ای است کاسته شده و به بهبود کیفیت هوا کمک می کند - ویکی پدیا )

توقیف، مصادره
the act of taking temporary possession of someone's property until they have paid money that is owed or obeyed a court order:
This would do nothing to halt the sequestration of property in the former colony.
The union was ordered to to withdraw the instruction or face the sequestration of its funds and assets.

sequestration of neutrophils
فرآیندی است که در طی آن نوتروفیلهای جریان خون در مویرگها دستگاه تنفسی و طحال گیر افتاده و از بین می روند.

sequestration ( شیمی )
واژه مصوب: منزوی‏سازی
تعریف: فرایند تشکیل همتافت های همارای یک یون در محلول که از آن برای جلوگیری از اثر شیمیایی یون استفاده می‏شود، بدون اینکه یون از محلول خارج شود


کلمات دیگر: