کلمه جو
صفحه اصلی

transferee


معنی : منتقل علیه، تحویل گیرنده
معانی دیگر : شخص منتقل شده (به محلی)، منتقل الیه، متصالح

انگلیسی به فارسی

تحویل گیرنده، منتقل الیه، متصالح


انگلیسی به انگلیسی

• one who is moved or directed

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who is transferred.

(2) تعریف: one to whom a legal transfer, of a title or property, is made.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] محال علیه، منتقل الیه، انتقال گیرنده

مترادف و متضاد

منتقل الیه (اسم)
alienee, transferee

تحویل گیرنده (اسم)
transferee, bailee

جملات نمونه

1. Is not intention of transferee to find options, but are trying to find.
[ترجمه ترگمان]قصد of برای پیدا کردن گزینه ها نیست، بلکه در تلاش برای یافتن گزینه ها هستند
[ترجمه گوگل]قصد انتقال به گزینه های جستجو نیست، اما در حال تلاش برای پیدا کردن

2. The transferee or heritor of shares shall succeed the rights and obligations of the transfer or ancestor.
[ترجمه ترگمان]The یا heritor سهام باید در حقوق و تعهدات انتقال یا جد عمل کند
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده یا پیمان سهام باید حقوق و تعهدات انتقال یا اجداد را به دست آورد

3. After such transfer, the transferee and the charterer shall continue to perform the original charter.
[ترجمه ترگمان]پس از این انتقال، the و the باید به اجرای منشور اصلی ادامه دهند
[ترجمه گوگل]پس از چنین انتقال، انتقال دهنده و منشور باید همچنان منشور اصلی را انجام دهد

4. We, the Transferee, agree to jointly execute the transfer of the above-named Domain Name.
[ترجمه ترگمان]ما، transferee، توافق می کنیم که به طور مشترک انتقال نام دامنه به نام دامنه را به طور مشترک اجرا کنیم
[ترجمه گوگل]ما، انتقال دهنده، موافقت به طور مشترک انتقال نام نام دامنه فوق را اجرا می کنیم

5. The transferee obtains the right make presentation of drafts and documents and make demand for payment.
[ترجمه ترگمان]The حق ارائه پیش نویس و اسناد را به دست می آورد و تقاضا برای پرداخت را می دهد
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده حق ارائه طرح ها و اسناد را فراهم می کند و تقاضای پرداخت را می دهد

6. Daily transfer limit for Pre-registered 3rd party Transferee Account with Bank is not allow to excess the maximum daily transaction limit with registered 3rd party account.
[ترجمه ترگمان]محدودیت انتقال روزانه برای حساب پیش از پیش ثبت شده party حساب بانکی با بانک مجاز نیست که حداکثر محدودیت تراکنش روزانه با حساب حزب سوم ثبت شده را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]محدودیت انتقال روزانه برای حساب شخص ثالث پیش از ثبت شده با بانک حداکثر حداکثر محدودیت معامله روزانه را با حساب ثبت شده 3 شخص اجازه نمی دهد

7. Transferee as a payment in cash transactions of the enterprise's equity to be sold on price.
[ترجمه ترگمان]transferee به عنوان پیش پرداخت در معاملات نقدی سهام شرکت به قیمت فروخته می شود
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده به عنوان پرداخت در معاملات پول نقد از سهام شرکت به قیمت فروخته می شود

8. The transferee must be an existing licensee of the same fish culture zone as the applicant.
[ترجمه ترگمان]انتقال دهنده باید یک امتیاز existing موجود از یک منطقه کشت ماهی به عنوان متقاضی باشد
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده باید یک مجوز موجود در همان منطقه کشت ماهی به عنوان متقاضی باشد

9. Proof of identity of both the licensee and transferee.
[ترجمه ترگمان]اثبات هویت هر دو the و transferee
[ترجمه گوگل]گواهی هویت هر دو مجوز و انتقال دهنده

10. The transferee must see to it that the quality of the product is maintained.
[ترجمه ترگمان]The باید به آن توجه داشته باشد که کیفیت محصول حفظ می شود
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده باید ببیند که کیفیت محصول حفظ شده است

11. If the transferee will pay major shareholders held 3 1 percent of total equity, the company will " Siping thermoelectric project" hold 55% stake.
[ترجمه ترگمان]اگر the سهام داران بزرگی را بپردازد که ۳ درصد از کل دارایی را در اختیار دارند، شرکت \"Siping thermoelectric\" ۵۵ درصد سهام خود را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]در صورتی که انتقال دهنده سهامداران اصلی را سه برابر 1 درصد از سهام کل را پرداخت کند، شرکت Siping پروژه ترموالکتریک 55 درصد سهام را حفظ خواهد کرد

12. Transfer documents should be signed by transferor and transferee by hand or printing.
[ترجمه ترگمان]اسناد انتقال باید توسط transferor و transferee با دست یا printing امضا شوند
[ترجمه گوگل]اسناد انتقال باید توسط انتقال دهنده و انتقال دهنده با دست یا چاپ مجدد امضا شود

13. Transferee: Wang Tong, female, was born in 195 residing in Ottawa, Canada.
[ترجمه ترگمان]transferee: وانگ تانگ، زن، در ۱۹۵ زندگی در اتاوا، کانادا به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده وانگ تانگ، زن، در 195 متولد شد در کانادا در اتاوا متولد شد

14. The transferee needs to make the application to the Trade Mark Bureau, too.
[ترجمه ترگمان]The باید این برنامه را به دفتر مارک تجاری نیز تبدیل کند
[ترجمه گوگل]انتقال دهنده باید برنامه را به دفتر مارک تجاری نیز ارائه دهد


کلمات دیگر: