1. The conference approved a proposal for a referendum.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس یک پیشنهاد برای یک همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]این کنفرانس پیشنهاد یک رفراندوم را تصویب کرد
2. The referendum will be held on July 14th.
[ترجمه ترگمان]این رفراندوم در ۱۴ جولای برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]همه پرسی برگزار خواهد شد در تاریخ 14 ژوئیه
3. He tendered the committee a referendum.
[ترجمه ترگمان]او یک رفراندوم برای این کمیته برگزار کرد
[ترجمه گوگل]او کمیته را رفراندوم داد
4. I voted 'No' in the referendum.
[ترجمه ترگمان]من در این رفراندوم رای دادم
[ترجمه گوگل]من در همه پرسی رای دادم
5. It's kind of a referendum, though a lot of issues are packed in.
[ترجمه ترگمان]این یک نوع رفراندوم است، اگرچه مسائل بسیاری در آن جمع شده اند
[ترجمه گوگل]این نوع رفراندوم است، گرچه بسیاری از مسائل در بسته بندی قرار دارد
6. Nine republics took part in the referendum.
[ترجمه ترگمان]نه جمهوری در این رفراندوم شرکت کردند
[ترجمه گوگل]جمهوری نهم در رفراندوم شرکت کردند
7. Ireland decided to hold a referendum on divorce.
[ترجمه ترگمان]ایرلند تصمیم گرفت که رفراندوم طلاق را برگزار کند
[ترجمه گوگل]ایرلند تصمیم به برگزاری همه پرسی در مورد طلاق داشت
8. The issue will be decided in a national referendum.
[ترجمه ترگمان]این مساله در یک رفراندوم ملی مطرح خواهد شد
[ترجمه گوگل]این مسئله در یک رفراندوم ملی تعیین خواهد شد
9. He urged that a referendum should be held by December.
[ترجمه ترگمان]وی تاکید کرد که همه پرسی باید تا ماه دسامبر برگزار شود
[ترجمه گوگل]او خواستار برگزاری همه پرسی در ماه دسامبر شد
10. He risks defeat in the referendum which he called, but which threatens to boomerang against him.
[ترجمه ترگمان]او ریسک شکست در رفراندوم را که او آن را اعلام کرد، به خطر می اندازد، اما آن را تهدید به بومرنگ در برابر خود می کند
[ترجمه گوگل]او در همه پرسی که او نامیده می شود، ریسک شکست را دارد، اما تهدید به بومرنگ شدن در برابر او است
11. A referendum next year would coincide explosively with the election campaign.
[ترجمه ترگمان]یک رفراندوم در سال آینده با تبلیغات انتخاباتی همزمان خواهد شد
[ترجمه گوگل]رفراندوم سال آینده با انفجار مبارزات انتخاباتی همخوانی دارد
12. They voted for independence in a referendum.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک همه پرسی به استقلال رای دادند
[ترجمه گوگل]آنها در یک رفراندوم برای استقلال رای دادند
13. The city council agreed to hold a referendum on the issue in November.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر توافق کرده است که برگزاری رفراندوم را در ماه نوامبر برگزار کند
[ترجمه گوگل]شورای شهر توافق کرده است که در ماه نوامبر رفراندوم را بر عهده بگیرد
14. The government has agreed in principle to a referendum.
[ترجمه ترگمان]دولت در اصل با برگزاری یک همه پرسی موافقت کرده است
[ترجمه گوگل]دولت در اصل به رفراندوم توافق کرده است
15. The unions urged people to boycott the referendum.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها از مردم خواستند تا رفراندوم را تحریم کنند
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها از مردم خواستند تا رفراندوم را تحریم کنند