کلمه جو
صفحه اصلی

referendum


معنی : همه پرسی، رفراندم، مراجعه بارا عمومی، کسب تکلیف
معانی دیگر : مراجعه به آرای عمومی

انگلیسی به فارسی

همه پرسی، رفراندم، مراجعه بارا عمومی، کسب تکلیف


رفراندوم، رفراندم، همه پرسی، مراجعه بارا عمومی، کسب تکلیف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: referenda, referendums
• : تعریف: the submission of a legislative measure to a vote by the general public, or the vote thus taken.

- In a state referendum, the voters opposed lowering the drinking age to 18.
[ترجمه ترگمان] در یک رفراندوم دولتی، رای دهندگان مخالف کاهش سن نوشیدن به ۱۸ سال بودند
[ترجمه گوگل] رای دهندگان در یک رفراندوم دولتی مخالف کاهش سن نوشیدن به 18 سال سن بودند
- The matter was decided by referendum.
[ترجمه ترگمان] این موضوع از طریق رفراندوم تعیین شد
[ترجمه گوگل] این موضوع توسط رفراندوم تعیین شد

• poll of an entire population, referral of a vote to the entire electorate
a referendum is a vote in which all the people in a country are asked whether they agree or disagree with a particular policy.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] همه پرسی، رفراندوم، کسب تکلیف توسط نماینده سیاسی از دولت متبوع خود

مترادف و متضاد

همه پرسی (اسم)
plebiscite, referendum

رفراندم (اسم)
referendum

مراجعه بارا عمومی (اسم)
referendum

کسب تکلیف (اسم)
referendum

جملات نمونه

1. The conference approved a proposal for a referendum.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس یک پیشنهاد برای یک همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]این کنفرانس پیشنهاد یک رفراندوم را تصویب کرد

2. The referendum will be held on July 14th.
[ترجمه ترگمان]این رفراندوم در ۱۴ جولای برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]همه پرسی برگزار خواهد شد در تاریخ 14 ژوئیه

3. He tendered the committee a referendum.
[ترجمه ترگمان]او یک رفراندوم برای این کمیته برگزار کرد
[ترجمه گوگل]او کمیته را رفراندوم داد

4. I voted 'No' in the referendum.
[ترجمه ترگمان]من در این رفراندوم رای دادم
[ترجمه گوگل]من در همه پرسی رای دادم

5. It's kind of a referendum, though a lot of issues are packed in.
[ترجمه ترگمان]این یک نوع رفراندوم است، اگرچه مسائل بسیاری در آن جمع شده اند
[ترجمه گوگل]این نوع رفراندوم است، گرچه بسیاری از مسائل در بسته بندی قرار دارد

6. Nine republics took part in the referendum.
[ترجمه ترگمان]نه جمهوری در این رفراندوم شرکت کردند
[ترجمه گوگل]جمهوری نهم در رفراندوم شرکت کردند

7. Ireland decided to hold a referendum on divorce.
[ترجمه ترگمان]ایرلند تصمیم گرفت که رفراندوم طلاق را برگزار کند
[ترجمه گوگل]ایرلند تصمیم به برگزاری همه پرسی در مورد طلاق داشت

8. The issue will be decided in a national referendum.
[ترجمه ترگمان]این مساله در یک رفراندوم ملی مطرح خواهد شد
[ترجمه گوگل]این مسئله در یک رفراندوم ملی تعیین خواهد شد

9. He urged that a referendum should be held by December.
[ترجمه ترگمان]وی تاکید کرد که همه پرسی باید تا ماه دسامبر برگزار شود
[ترجمه گوگل]او خواستار برگزاری همه پرسی در ماه دسامبر شد

10. He risks defeat in the referendum which he called, but which threatens to boomerang against him.
[ترجمه ترگمان]او ریسک شکست در رفراندوم را که او آن را اعلام کرد، به خطر می اندازد، اما آن را تهدید به بومرنگ در برابر خود می کند
[ترجمه گوگل]او در همه پرسی که او نامیده می شود، ریسک شکست را دارد، اما تهدید به بومرنگ شدن در برابر او است

11. A referendum next year would coincide explosively with the election campaign.
[ترجمه ترگمان]یک رفراندوم در سال آینده با تبلیغات انتخاباتی همزمان خواهد شد
[ترجمه گوگل]رفراندوم سال آینده با انفجار مبارزات انتخاباتی همخوانی دارد

12. They voted for independence in a referendum.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک همه پرسی به استقلال رای دادند
[ترجمه گوگل]آنها در یک رفراندوم برای استقلال رای دادند

13. The city council agreed to hold a referendum on the issue in November.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر توافق کرده است که برگزاری رفراندوم را در ماه نوامبر برگزار کند
[ترجمه گوگل]شورای شهر توافق کرده است که در ماه نوامبر رفراندوم را بر عهده بگیرد

14. The government has agreed in principle to a referendum.
[ترجمه ترگمان]دولت در اصل با برگزاری یک همه پرسی موافقت کرده است
[ترجمه گوگل]دولت در اصل به رفراندوم توافق کرده است

15. The unions urged people to boycott the referendum.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها از مردم خواستند تا رفراندوم را تحریم کنند
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها از مردم خواستند تا رفراندوم را تحریم کنند

پیشنهاد کاربران

نظرسنجی

The Prime Minister announced his intention to hold a referendum

referendum ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: همه‏پرسی
تعریف: رأی‏گیری برای پذیرش یا عدم پذیرش موضوعی خاص، از همۀ افرادی که طبق قوانین کشور می‏توانند رأی بدهند


کلمات دیگر: