کلمه جو
صفحه اصلی

trusteeship


معنی : امانت داری، امانت، تولیت، جزء امنا بودن
معانی دیگر : قیمومت، عضویت هیئت امنا، (کشور یا سرزمین) تحت قیمومت بودن

انگلیسی به فارسی

امانت، امانت داری، تولیت، جز امنا بودن


وظیفه، امانت، تولیت، امانت داری، جزء امنا بودن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the duties or position of a trustee.

(2) تعریف: the administrative control of territory given to a country by the United Nations.

• office of trustee, function of a person granted custodianship over property not belonging to him, duty of one who is appointed to administer an institution; supervision over trust territories by appointed countries or by the united nations (law)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] امانت، قیمومت، سرپرستی، مدیریت تصفیه

مترادف و متضاد

امانت داری (اسم)
keep, bailment, trusteeship

امانت (اسم)
integrity, safekeeping, trust, trusteeship, fideism, honesty

تولیت (اسم)
trusteeship

جزء امنا بودن (اسم)
trusteeship

جملات نمونه

1. The territory is under United Nations trusteeship.
[ترجمه ترگمان]این سرزمین تحت قیمومت سازمان ملل متحد است
[ترجمه گوگل]این قلمرو تحت حراست سازمان ملل متحد است

2. Burundi was formerly a Belgian trusteeship.
[ترجمه ترگمان]بروندی قبلا یک قیمومیت بلژیکی بود
[ترجمه گوگل]بوروندی قبلا یک وظیفه بلژیکی بود

3. Under the trusteeship system of the United Nations, visiting missions were sent to Tanganyika regularly to report on the situation there.
[ترجمه ترگمان]تحت نظام قیمومت سازمان ملل، هیات های میهمان برای گزارش وضعیت در آنجا به طور منظم به تانگانیکا اعزام شدند
[ترجمه گوگل]تحت سیستم حراست سازمان ملل متحد، بازدید از مأموریت ها به طور منظم برای تانگانیکا ارسال شد تا وضعیت در آنجا گزارش شود

4. In a trusteeship a lower or subordinate body like a District Council loses for a time the right of self. government.
[ترجمه ترگمان]در یک قیمومت، یک عضو پایین تر یا پایین تر مانند شورای منطقه برای مدتی حق خود را از دست می دهد دولت
[ترجمه گوگل]در یک وظیفه، بدن پایین تر یا وابسته مانند یک شورای ناحیه برای یک زمان، حق خود را از دست می دهد دولت

5. The outcome was that the concept of trusteeship was played down: the agreement concentrated on the creation of a provisional government.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که مفهوم قیمومت بر روی ایجاد یک دولت موقت متمرکز بود
[ترجمه گوگل]نتیجه این بود که مفهوم حراست از این توافق متمرکز بر ایجاد یک دولت موقت شد

6. In 198 Giuliani filed his suit, seeking a trusteeship of the Teamsters Union.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ Giuliani کت و شلوار خود را پر کرد و به دنبال یک قیمومت اتحادیه teamsters گشت
[ترجمه گوگل]در سال 1981 جولیانی شکایت خود را مطرح کرد، به دنبال یک ممنوعیت اتحاد اتحادیه کارکنان

7. Trusteeship period of the effective date of the agreement for 5 years.
[ترجمه ترگمان]یک دوره قیمومت بر تاریخ موثر توافقنامه به مدت ۵ سال
[ترجمه گوگل]دوره حراست از تاریخ موثر توافق برای مدت 5 سال

8. Mobile sales trusteeship system source code, phone card sales, management and accounting statistics.
[ترجمه ترگمان]فروش تلفن همراه، کد منبع سیستم قیمومت، فروش کارت تلفن، مدیریت و آمار حسابداری
[ترجمه گوگل]کد منبع سیستم کنترل فروش تلفن همراه، فروش کارت تلفن، مدیریت و آمار حسابداری

9. For the Trusteeship council has still not been brought into being, the build works were delayed.
[ترجمه ترگمان]زیرا شورای قیمومت هنوز به مرحله اجرا درنیامده است، کاره ای ساخت به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]برای شورای حراست هنوز ایجاد نشده است، کارهای ساختمانی به تأخیر افتاده است

10. This site provides information on the Trusteeship Council.
[ترجمه ترگمان]این سایت اطلاعاتی در مورد شورای قیمومت ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این سایت اطلاعاتی در مورد شورای حراست ارائه می دهد

11. United Nations Trusteeship Council, the United Nations, and "a" key element of " the " five permanent members "of" the Security Council for the device.
[ترجمه ترگمان]شورای قیمومت سازمان ملل متحد و \"عنصر کلیدی\" پنج عضو دائم \" شورای امنیت برای این وسیله
[ترجمه گوگل]شورای حراست سازمان ملل متحد، سازمان ملل متحد و عنصر کلیدی 'پنج عضو دائمی' شورای امنیت دستگاه

12. Hospital trusteeship is a primary form of public hospital management system reform, which could separate the ownership and management right effectively without affecting the property rights.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان trusteeship فرم اصلی اصلاحات سیستم مدیریت بیمارستان عمومی است که می تواند حق مالکیت و مدیریت را به طور موثر بدون تاثیر گذاشتن بر حقوق مالکیت متمایز نماید
[ترجمه گوگل]مراقبت های بیمارستانی یک فرم اولیه از اصلاح سیستم مدیریت عمومی بیمارستان است که می تواند مالکیت و مدیریت درست را بدون تأثیر بر حقوق مالکیت، به طور موثری جدا کند

13. Also, if the VC2005 compiler code for the Trusteeship Council be unable to identify the Chinese path.
[ترجمه ترگمان]همچنین، اگر کد کامپایلر VC۲۰۰۵ برای شورای قیمومت قادر به شناسایی مسیر چین نباشد
[ترجمه گوگل]همچنین، اگر کد کامپایلر VC2005 برای شورای حراست نتواند مسیر چینی را شناسایی کند

14. Offer consultation and trusteeship on auto beauty maintenance and servicing.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد مشاوره و قیمومت بر نگهداری و نگهداری از زیبایی اتومبیل را پیشنهاد دهید
[ترجمه گوگل]مشاوره و مراقبت در نگهداری زیبایی و تعمیر و نگهداری زیبایی خودرو ارائه دهید

پیشنهاد کاربران

تولیت


کلمات دیگر: