1. That, thought Dalgliesh, would point to premeditation, or to the instinctive precaution of a knowledgeable expert.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که این کار به قصد قبلی عمدی است یا به خاطر احتیاط غریزی یک کارشناس اطلاعات
[ترجمه گوگل]دالگلیش فکر می کند که به یادآوری یا احتیاط غریزی متخصص شناخته شده است
2. There had therefore been a certain amount of premeditation.
[ترجمه ترگمان]به همین جهت مقدار مشخصی از قصد قبلی به دست آورده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین مقدار مشخصی از پیش آمادگی وجود داشت
3. I do it without premeditation, as naturally and wearily as if I did it every night.
[ترجمه ترگمان]این کار را بدون قصد قبلی انجام می دهم، به طور طبیعی و با خستگی، مثل اینکه هر شب این کار را کرده ام
[ترجمه گوگل]من آن را بدون پیش آمیتا انجام می دهم، به طور طبیعی و خسته کننده، هرچند هر شب این کار را انجام دادم
4. From these interviews, some viewers will infer clearheaded premeditation of murder.
[ترجمه ترگمان]از این مصاحبه ها، برخی از بینندگان clearheaded از قتل عمد را استنباط می کنند
[ترجمه گوگل]از این مصاحبه ها، برخی از بینندگان به پیشگیری از خشونت علیه قاتل می اندیشند
5. For all the planning and premeditation, coincidences, fate, greed, and lust really screw things up.
[ترجمه ترگمان]برای همه برنامه ریزی و نقشه قبلی، تصادف، سرنوشت، طمع و شهوت، واقعا همه چیز را خراب می کند
[ترجمه گوگل]برای همه برنامه ریزی ها و پیش آمادگی، همپوشانی ها، سرنوشت، حرص و طعنه و تقدیر واقعا چیزها را پیچیده می کنند
6. Premeditation ( Subtlety Talent ) has had its range increased to 30 yards.
[ترجمه ترگمان]premeditation (استعداد Subtlety)دامنه آن تا ۳۰ یارد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]پیش آمادگی (استعدادهای ظریف) دامنه خود را تا 30 متر افزایش داده است
7. With crimes of passion, there's no premeditation.
[ترجمه ترگمان]با توجه به جنایات عشقی هیچ قصد قبلی ای در کار نیست
[ترجمه گوگل]با جنایات اشتیاق، هیچ پیش آمدی وجود ندارد
8. The premeditation of planned action becomes commercial precalculation of expected costs and expected proceeds.
[ترجمه ترگمان]قصد قبلی برای اقدام برنامه ریزی شده به precalculation تجاری از هزینه های مورد انتظار و عواید مورد انتظار تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]پیشگیری از اقدام برنامه ریزی شده، پیش بینی محاسبه هزینه های پیش بینی شده و درآمد های مورد انتظار می باشد
9. The judge finally concluded there was insufficient evidence of premeditation.
[ترجمه ترگمان]قاضی سرانجام به این نتیجه رسید که شواهدی از قصد قبلی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]قاضی در نهایت نتیجه گرفت که مدارک کافی برای پیشگیری وجود ندارد
10. He has to straddle a little bit on the question of premeditation.
[ترجمه ترگمان]اون باید یه کم به این مساله فکر کنه که قصد قبلی رو داشته باشه
[ترجمه گوگل]او باید کمی درباره سوال پیش آمادگی بپردازد
11. But were the essential elements of first-degree murder present-malice and premeditation?
[ترجمه ترگمان]اما آیا عوامل اساسی قتل عمد درجه اول یعنی بدخواهی و قصد قبلی وجود داشتند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا عناصر ضروری قتل درجه اول در معرض بدرفتاری و پیشگیری بوده است؟
12. The prosecution laboured long on the amount of time the whittling had taken which therefore proved considerable premeditation.
[ترجمه ترگمان]در طی این مدت، دادستان مدت زیادی مشغول کار کردن بود، و پس از آن که آن چوب ها را برداشته بودند، به همین جهت قصد قبلی را داشتند که این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]دادسرای طولانی مدت در مورد زمان برداشتن زباله ها کار می کرد و به همین دلیل پیش مداوم قابل پیش بینی بود
13. Shadow Dance: The cool downs on Sap, Garrotte, Ambush, Cheap Shot, Premeditation, Pickpocket, and Disarm Trap are no longer increased while this ability is activated.
[ترجمه ترگمان]رقص سایه: بلندی های خنک روی Sap، Garrotte، ambush، Shot، premeditation، جیب بری و تله Disarm دیگر افزایش پیدا نمی کنند در حالی که این توانایی فعال می شود
[ترجمه گوگل]Shadow Dance در حالیکه این توانایی فعال است، خاموش شدن خورشید در Sap، Garrotte، Ambush، Shot Drop، Premeditation، Pickpocket و Disarm Trap دیگر افزایش نمی یابد