1. criminal prosecution
تعقیب جزایی،پیگرد جزایی
2. liable to prosecution
قابل تعقیب قانونی،پیگرد پذیر
3. the president is immune against legal prosecution
رئیس جمهور در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد.
4. The prosecution alleges she was driving carelessly.
[ترجمه ترگمان]دادستان مدعی است که او با بی دقتی رانندگی می کرده است
[ترجمه گوگل]دادستان ادعا می کند که او بی رحم رانندگی می کند
5. The prosecution has to prove beyond reasonable doubt that he is guilty of murder.
[ترجمه ترگمان]دادستان باید اثبات کند که او مرتکب قتل شده است
[ترجمه گوگل]پیگرد قانونی باید بیش از حد بی تردید ثابت کند که وی مرتکب قتل شده است
6. His testimony was an important element of the Prosecution case.
[ترجمه ترگمان]شهادت او عامل مهمی در پرونده دادستانی بود
[ترجمه گوگل]شهادت او یک عنصر مهم پرونده دادستانی بود
7. During the trial, the prosecution was accused of withholding crucial evidence from the defence.
[ترجمه ترگمان]در طول محاکمه، دادستان متهم به گرفتن مدرک مهم از دفاعیه شد
[ترجمه گوگل]در طول محاکمه، دادستانی متهم به رد مدرک مهمی از دفاع بود
8. Prosecution for a first minor offence rarely leads to imprisonment.
[ترجمه ترگمان]تعقیب قانونی برای اولین جرم کوچک به ندرت منجر به حبس می شود
[ترجمه گوگل]محکومیت برای اولین جرم جزئی به ندرت منجر به زندانی شدن می شود
9. Failure to provide insurance rendered him liable to prosecution.
[ترجمه ترگمان]قصور در تامین بیمه، او را مسئول پی گرد قانونی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]عدم ارائه بیمه، او را مجبور به پیگرد قانونی نمود
10. The prosecution is (are) coming into court.
[ترجمه ترگمان]دادستانی در حال ورود به دادگاه است
[ترجمه گوگل]پیگرد قانونی به دادگاه می آید
11. The prosecution lawyer cross-examined the defence witness.
[ترجمه ترگمان]وکیل پی گرد قانونی، شاهد دفاع را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع پرونده شهادت دفاعی را مورد بررسی قرار داد
12. Walters could face prosecution for his role in the robbery.
[ترجمه ترگمان]والت رز می تواند به خاطر نقش خود در این سرقت با پی گرد قانونی مواجه شود
[ترجمه گوگل]والترز می تواند به خاطر نقش او در سرقت، تحت تعقیب قرار گیرد
13. The prosecution has requested that all charges against Hodgkins are dropped.
[ترجمه ترگمان]دادستان درخواست کرده است که همه اتهامات علیه Hodgkins کاهش یابد
[ترجمه گوگل]پیگرد قانونی درخواست کرده است که تمام اتهامات علیه هاجکینز کاهش یابد
14. No one should be immune from prosecution.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نباید از پی گرد قانونی مصون باشه
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید از پیگرد قانونی ایمن باشد
15. The store did not follow through with the prosecution.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه تحت تعقیب قضایی قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]فروشگاه با پیگرد قانونی نمی شود