1. He absconded from a remand home.
[ترجمه ترگمان]او از یک بازداشتگاه فرار کرد
[ترجمه گوگل]او از یک خانه بازنشسته فرار کرد
2. He spent a week in custody on remand awaiting sentence.
[ترجمه ترگمان]او یک هفته را در بازداشت به انتظار محکومیت گذراند
[ترجمه گوگل]او یک هفته در بازداشت در انتظار منتظر گذشت
3. He was held on remand, charged with causing malicious damage to property.
[ترجمه ترگمان]او در بازداشت به سر می برد و متهم به ایجاد خسارت مخرب به اموال شده است
[ترجمه گوگل]او در بازداشت نگهداشته شد، متهم به خسارت مخربی به مالکیت شد
4. Evans committed suicide while on remand in Parkhurst prison.
[ترجمه ترگمان]اوانز در زندان Parkhurst خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]اوانز در حالی که در زندان پارکورست زندانی است، خودکشی کرد
5. He is currently being held on remand .
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در بازداشت نگه داشته می شود
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در بازداشت نگه می دارد
6. I was in prison on remand for three weeks.
[ترجمه ترگمان] من سه هفته تو زندان بودم
[ترجمه گوگل]من سه هفته در زندان بودم
7. He was held on remand in Brixton prison for 18 months.
[ترجمه ترگمان]او ۱۸ ماه در زندان بریکستون نگه داشته شد
[ترجمه گوگل]او در 18 ماهگی در زندان Brixton نگهداری شد
8. The remand hearing is often over in three minutes.
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به قرار بازداشت اغلب در عرض سه دقیقه انجام می شود
[ترجمه گوگل]جلسه بازجویی اغلب بیش از سه دقیقه طول می کشد
9. In addition, more remand prisoners were held in police or court cells.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نگهداری بیشتری از زندانیان در پلیس و یا سلول های دادگاه انجام شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بیشتر زندانیان بازداشت شده در پلیس یا دادگاه ها نگهداری می شدند
10. The problem of remand prisoners, is particularly acute.
[ترجمه ترگمان]مساله بازداشت زندانیان به طور خاص حاد است
[ترجمه گوگل]مشکل زندانیان، به ویژه حاد است
11. Another problem is remand for very difficult children.
[ترجمه ترگمان]یک مشکل دیگر برای کودکان بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]مشکل دیگری برای کودکان بسیار دشوار است
12. Quite often, the police ask for a remand to give them time to make further enquiries, assemble their evidence and so on.
[ترجمه ترگمان]اغلب، پلیس برای دادن اطلاعات بیشتر به آن ها وقت می دهد، مدارک خود را جمع آوری کرده و غیره
[ترجمه گوگل]اغلب، پلیس از بازداشت درخواست می کند تا وقت خود را برای تحقیق بیشتر، شواهد و مدارک خود را جمع آوری کند
13. But because he'd already served five weeks on remand he was released.
[ترجمه ترگمان]اما به این دلیل که پنج هفته به مدت پنج هفته از زندان آزاد شده بود آزاد شد
[ترجمه گوگل]اما چون او پنج هفته در زندان بود، آزاد شد
14. At Gloucester Prison while on remand awaiting trial the prosecution say Gardiner made threats against White.
[ترجمه ترگمان]در زندان گلاستر، در حالی که در انتظار محاکمه، دادستان می گوید کاردی نر تهدیدات علیه وایت را مرتکب شده است
[ترجمه گوگل]در دادگاه گلاستر در حالی که در انتظار محاکمه است، دادستان می گوید گاردینر تهدید به سفید کرده است