1. the repeal of a law
الغای یک قانون
2. to repeal a law
قانون را لغو کردن
3. He plans to repeal a number of current policies.
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد تعدادی از سیاست های جاری را لغو کند
[ترجمه گوگل]او قصد دارد برخی از سیاست های فعلی را لغو کند
4. We're campaigning for a/the repeal of the abortion laws.
[ترجمه ترگمان]ما در حال مبارزه برای لغو قوانین سقط جنین هستیم
[ترجمه گوگل]ما برای / لغو قوانین سقط جنین مبارزه می کنیم
5. The committee does not have the power to repeal the ban.
[ترجمه ترگمان]این کمیته قدرت لغو ممنوعیت را ندارد
[ترجمه گوگل]این کمیته قدرت لغو ممنوعیت را ندارد
6. They want to repeal a tax the heirs of millionaires pay.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواهان لغو مالیات بر وراث میلیونرها می باشند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند یک مالیات را که وارثان میلیونرهای پرداخت می کنند را لغو کنند
7. The repeal of Section 28 won't transform society.
[ترجمه ترگمان]لغو بخش ۲۸ جامعه را متحول نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]لغو بخش 28 جامعه را تغییر نخواهد داد
8. Changes have included the introduction and repeal of selective employment tax.
[ترجمه ترگمان]تغییرات شامل مقدمه و لغو مالیات استخدام انتخابی بوده است
[ترجمه گوگل]تغییرات شامل معرفی و لغو مالیات انتخابی استخدام شده است
9. So, if voters decide this fall to repeal property taxes, all hell breaks lose on the school-funding front.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر رای دهندگان تصمیم بگیرند که مالیات بر املاک لغو شود، همه hell در جبهه تامین مالی مدرسه از دست خواهند رفت
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر رأی دهندگان این سقوط را مجاز به لغو مالیات بر املاک، همه جهنم می افتد به جلو صندوق مدرسه
10. I will veto any attempt to repeal the assault weapons ban or the Brady bill.
[ترجمه ترگمان]من هرگونه تلاش برای لغو ممنوعیت سلاح و یا لایحه بردی را وتو خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من هر گونه تلاشی برای لغو ممنوعیت حمله سلاح و یا لایحه بردی را وتو می کنم
11. Now Congress is primed to repeal the Housing Act of 1937 by enacting a series of sweeping reforms.
[ترجمه ترگمان]اکنون کنگره در حال آماده شدن برای لغو قانون اسکان سال ۱۹۳۷ با اجرای مجموعه ای از اصلاحات فراگیر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر کنگره مجبور به لغو قانون مسکن سال 1937 با تصویب یک سری از اصلاحات گسترده است
12. Over seven years, repeal would cost nearly $ 34 billion in lost revenue.
[ترجمه ترگمان]بیش از هفت سال، لغو این قانون حدود ۳۴ میلیارد دلار درآمد از دست رفته را به همراه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]بیش از هفت سال، لغو تقریبا 34 میلیارد دلار درآمد از دست رفته است
13. The feminist repeal movement was highly successful in challenging the gendered power relations inscribed within medical interventionism.
[ترجمه ترگمان]جنبش حقوق فمینیستی در به چالش کشیدن روابط قدرت جنسیتی که در interventionism پزشکی حکاکی شده بود، بسیار موفق بود
[ترجمه گوگل]جنبش لغو جنبش فمینیستی در چالش بردن روابط قدرت جنسیتی که در مداخله پزشکی به کار رفته بود بسیار موفق بود
14. Therefore, we intend to repeal the Act when alternative regulations governing working times are in place.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما قصد لغو این قانون را داریم هنگامی که مقررات جایگزین حاکم بر زمان های کاری در حال انجام است
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما قصد داریم قانون را لغو کنیم، زمانی که مقررات جایگزین برای زمان کاری در حال اجرا هستند