کلمه جو
صفحه اصلی

abettor

انگلیسی به فارسی

حامی


انگلیسی به انگلیسی

• one who aids or encourages someone to do something (especially something illegal)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] معاون جرم

جملات نمونه

1. The issue regards to the nature of the abettor is the relationship between the abettors and the executants, which occupies the foundational status of the theory of abettor.
[ترجمه ترگمان]مساله مربوط به ماهیت of، رابطه بین the و the است، که وضعیت اساسی نظریه of را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]مسئله مربوط به ماهیت فرقه گرایان رابطه بین فرماندهان و فرماندهان است که وضعیت پایه و اساس تئوری حامی فرقه را اشغال می کند

2. Ellen R. Sauerbrey, an abettor abstruseary of state, told agents on Wednesday that the antiterrorism provisions had praccidented the United States from reclearing 500 Burmese this fiscal year.
[ترجمه ترگمان]الن آر Sauerbrey، an abettor از دولت، روز چهارشنبه به ماموران گفت که مفاد ضد تروریستی ایالات متحده را از reclearing ۵۰۰ برمه در سال مالی جاری توقیف کرده است
[ترجمه گوگل]الن R Sauerbrey، یکی از کارفرمایان حامی دولت، روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت که مقررات ضد تروریستی ایالات متحده از سال مالی مالیات بر ارزش افزوده بیش از 500 برمه است

3. The abettor theory is one important part of the common crime theory. The study to the abettor crime has important academic value and judicial practice signification.
[ترجمه ترگمان]نظریه abettor یکی از بخش های مهم نظریه جرم است این مطالعه در مورد جرم abettor دارای ارزش آکادمیک مهم و signification رویه قضایی است
[ترجمه گوگل]تئوری حامی یکی از بخشهای مهم نظریه جرم مشترک است مطالعه به جنایات حامی جنبش ارزش های علمی مهم و معنی عمل قضایی است

4. Difference between attempted crime of an abettor and attempted crime of a single criminal is obvious, and it also differs from attempted crime of executor in a joint crime.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین اقدام به جرم سازمان یافته و اقدام به جرم یک مجرم شناخته شده است و همچنین با اقدام به جرم وصی در یک جنایت مشترک تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت بین تلاش برای جرم و جنایت یک متهم و تلاش برای جرم یک جنایت تنها واضح است، و همچنین از اقدام به جرم اجاحم اجباری در جرم مشترک متفاوت است

5. There is no existence of one-side abettor in practice and it can be punished directly as abettor prescribed in law.
[ترجمه ترگمان]هیچ موجودیت یک طرفه در عمل وجود ندارد و می تواند به طور مستقیم به عنوان abettor که در قانون تجویز می شود، مجازات شود
[ترجمه گوگل]در عمل هیچ یک از طرفداران یک طرف وجود ندارد و می تواند به طور مستقیم به عنوان متهم در قانون مجازات شود

6. And it is inadvisable to criminate the abettor separately by the aspect of legislation and judicature.
[ترجمه ترگمان]و عاقلانه نیست که قانون گذاری را به طور جداگانه با جنبه های قانونگذاری و judicature به طور جداگانه مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه گوگل]و از نظر جنبه های قانونگذاری و قضائیه، به طور جداگانه جنایتکار را به رسمیت نمی شناسد

7. Abettor is not only with serious social harm, but also a hard issue in the whole theory of criminal law .
[ترجمه ترگمان]abettor نه تنها آسیب جدی اجتماعی دارد بلکه یک مساله سخت در کل نظریه قانون جزا است
[ترجمه گوگل]Abettor نه تنها با آسیب جدی اجتماعی، بلکه یک مسئله سخت در کل نظریه قانون کیفری است

8. We should judge relation about abettor and the surplus behavior of perpetrator in joint offence refers on the basis of different conditions.
[ترجمه ترگمان]ما باید درباره abettor و رفتار مازاد فرد مجرم در جرم مشترک قضاوت کنیم و به مبنای شرایط مختلف اشاره کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید نسبت به فرمانبردار قضاوت کنیم و رفتار مازاد مرتکبین در جرایم مشترک بر اساس شرایط مختلف اشاره شده است

9. The abettor of our country has tri - nature: independency, dependency and unique nature. Independency is leading.
[ترجمه ترگمان]استقلال کشور ما دارای سه ماهیت است: استقلال، وابستگی و طبیعت منحصر به فرد independency رهبری می شود
[ترجمه گوگل]سرپرست کشور ما مستقل از طبیعت، وابستگی و طبیعت منحصر به فرد است مستقل منجر می شود

10. As for the abettor, only there is any overlapping between the abettor and the person who accepts the instigation, could it be judged as the attempted instigation.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد the، هیچ گونه تداخلی بین the و فردی که تحریک را می پذیرد، می تواند به عنوان تحریک تحریک مورد قضاوت قرار گیرد
[ترجمه گوگل]همانطور که برای فرمانده، تنها تداخل بین مخالف و فردی که قناعت را قبول می کند، وجود دارد، آیا می توان آن را به عنوان تلاشی برای محکومیت قضاوت کرد

11. The author thought that the joint negligence principal offender theory can be established, and the negligence abettor or the negligence assist offender is untenable.
[ترجمه ترگمان]نویسنده فکر می کند که سهل انگاری مشترک می تواند ایجاد شود و سهل انگاری و یا سهل انگاری در کمک به مجرم، غیرقابل دفاع است
[ترجمه گوگل]نویسنده فکر کرد که نظریه اصلی مظنون سهل انگاری مشترک می تواند برقرار شود، و حامی غفلت یا سهل انگاری به متخلف کمک می کند غیر قابل قبول است

12. Accordingly, it becomes difficult to explain the problems like the intention of an abettor, solicitation actions and targets in Internet solicitation.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، توضیح مشکلاتی مانند قصد of، اعمال درخواست و اهداف در درخواست اینترنتی، دشوار می شود
[ترجمه گوگل]بر این اساس، مشکلی مانند توضیح قصد، حامی و اقدامات درخواست در درخواست اینترنتی، دشوار است

13. To determine whether an organization criminal with a different division, an executive criminal, an abettor or an accessary is an accomplice or an executive beyond the limit, we must make. . .
[ترجمه ترگمان]برای تعیین اینکه آیا یک سازمان جنایی با یک بخش متفاوت، یک جنایتکار اجرایی، یک جنایتکار، یا an یک همدست یا اجرایی فراتر از حد مجاز است، ما باید …
[ترجمه گوگل]برای تعیین این که آیا سازمان مجرمان با بخش های مختلف، مجرمان اجرایی، حامی یا دست اندرکاران همدست یا مدیر اجرایی فراتر از حد است، ما باید انجام دهیم

14. Meanwhile, some fresh changes have taken place in the act of abettor and auxiliary accomplice, due to the . . .
[ترجمه ترگمان]در همین حال، برخی تغییرات تازه در عمل of و همدست کمکی صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]در همین حال، به دلیل تغییرات اخیر، تغییرات جدیدی در عمل مفسر و همدلی کمکی صورت گرفته است

15. Meanwhile, some fresh changes have taken place in the act of abettor and auxiliary accomplice, due to the frontier technology in the context of cyber space.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، برخی تغییرات تازه در عمل of و همدست کمکی صورت گرفته است، به دلیل تکنولوژی مرزی در زمینه فضای سایبری
[ترجمه گوگل]در همین حال، به دلیل تکنولوژی مرزی در زمینه فضای سایبر، تغییرات تازه در عمل متولی و همدلی کمکی صورت گرفته است

پیشنهاد کاربران

شریک جرم


کمک کننده جرم


کلمات دیگر: