کلمه جو
صفحه اصلی

goodwill


معنی : میل، مصلحت، حسن تفاهم، حسن نیت، خوش نیتی
معانی دیگر : نیت پاک، نیکخواهی، توافق، تمایل، سر قفلی

انگلیسی به فارسی

خوش نیتی، حسن نیت، میل، سر قفلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an attitude of friendliness or kindness; benevolence.
متضاد: acrimony, animosity, ill will, malevolence
مشابه: amity, benevolence, charity

(2) تعریف: cheerful willingness or consent.

(3) تعریف: a good business relationship or reputation with customers or with the public, considered to be a salable asset.

• benevolence, kindliness; ready willingness; intangible assets of a company (including a company's reputation, employee morale, etc.)
goodwill is a friendly or helpful attitude towards other people, countries, or organizations.
honorable intentions

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] سرقفلی
[حقوق] سرقفلی، حسن شهرت تجاری، اعتبار تجاری
[ریاضیات] حق کسب و کار، سرقفلی

مترادف و متضاد

Antonyms: meanness


میل (اسم)
stomach, addiction, bar, desire, liking, tendency, will, shaft, propensity, leaning, goodwill, penchant, relish, axle, rod, bent, vocation, inclining, predilection, zest, hade, milestone, predisposition, proclivity

مصلحت (اسم)
benefit, advice, interest, rede, goodwill, good intention

حسن تفاهم (اسم)
goodwill, amity, entente

حسن نیت (اسم)
goodwill

خوش نیتی (اسم)
grace, goodwill

kindliness


Synonyms: altruism, amity, benevolence, brownie points, charity, comity, cordiality, favor, friendliness, friendship, generosity, good deed, good side of, helpfulness, rapport, right side of, sympathy, tolerance


جملات نمونه

Success in the negotiations depends on good will.

موفقیت مذاکرات بستگی به حسن نیت دارد.


1. goodwill is an intangible asset
حسن نیت ثروتی معنوی است.

2. repeated requests taxed their goodwill
خواهش های مکرر حسن نیت آنان را کم کرد.

3. Cheerfulness and goodwill make labour light.
[ترجمه ترگمان]حسن نیت و حسن نیت در کار کارگر است
[ترجمه گوگل]شادابی و حسن نیت باعث می شود که نور کار کند

4. There is goodwill between the former enemies.
[ترجمه ترگمان]بین دشمنان سابق حسن نیت وجود دارد
[ترجمه گوگل]بین دشمنان سابق وجود دارد

5. I invited them to dinner, a gesture of goodwill.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به شام دعوت کردم
[ترجمه گوگل]من آنها را به شام ​​دعوت کردم، یک ژست حسن نیت

6. A fund was set up as a goodwill gesture to survivors and their families.
[ترجمه ترگمان]این صندوق به عنوان یک اقدام حسن نیت برای بازماندگان و خانواده های آن ها برپا شده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق به عنوان یک رفتار خوب برای مجروحین و خانواده هایشان ایجاد شد

7. The school has to rely on the goodwill of the parents to help it raise money.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه باید به حسن نیت والدین تکیه کند تا به جمع آوری پول کمک کند
[ترجمه گوگل]مدرسه باید به خواسته والدین کمک کند تا پول بیشتری به دست آورد

8. Given goodwill on both sides I'm sure we can reach agreement.
[ترجمه ترگمان]با توجه به حسن نیت هر دو طرف، مطمئن هستم که ما می توانیم به توافق برسیم
[ترجمه گوگل]با توجه به حسن نیت در هر دو طرف من مطمئن هستم که می توانیم به توافق برسیم

9. His constant requests for help taxed our goodwill.
[ترجمه دانا] درخواست های مکرر او برای کمک حسن نیت ما را تحلیل برد
[ترجمه ترگمان]تقاضای ثابت او برای کمک به مالیات بر حسن نیت ما بود
[ترجمه گوگل]درخواست های ثابت او برای کمک به ماجراهای مالی ما بود

10. He expressed goodwill towards his former colleagues.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به همکاران سابقش حسن نیت نشان داد
[ترجمه گوگل]او ابراز همدردی با همکاران سابق خود کرد

11. Given goodwill on both sides, I am sure we can reach an agreement.
[ترجمه ترگمان]با توجه به حسن نیت هر دو طرف، مطمئن هستم که می توانیم به توافق برسیم
[ترجمه گوگل]با توجه به حسن نیت در هر دو طرف، من مطمئن هستم که ما می توانیم به توافق برسیم

12. We do not want to lose the goodwill built up over 175 years.
[ترجمه ترگمان]ما نمی خواهیم این حسن نیت را بیش از ۱۷۵ سال از دست بدهیم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم اعتبار احتیاج بیش از 175 سال را از دست بدهیم

13. The government released him as a gesture of goodwill.
[ترجمه ترگمان]دولت او را به عنوان نشانه ای از حسن نیت آزاد کرد
[ترجمه گوگل]دولت او را به عنوان یک ژست حسن نیت منتشر کرد

14. The ceasefire leaves a lot to the goodwill of the forces involved.
[ترجمه ترگمان]آتش بس بسیاری را به حسن نیت نیروهای درگیر تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]آتش بس بسیار خوبی برای نیروهای درگیر است

15. His heart is full of goodwill to all men.
[ترجمه ترگمان]قلبش سرشار از حسن نیت است
[ترجمه گوگل]قلب او پر از حسن نیت به همه مردم است

16. Peace on earth and good will towards men.
[ترجمه ترگمان]صلح بر روی زمین و اراده به سوی آدمیان
[ترجمه گوگل]صلح بر روی زمین و آرزوی خوبی برای مردان است

17. No good will come of all these violation activities.
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای نخواهد داشت که همه این گونه فعالیت ها را نقض کنیم
[ترجمه گوگل]از همه این فعالیت های نقض نمی شود

18. The dance hall dripped with good will.
[ترجمه ترگمان]سالن رقص با ویل خوب از آب می چکید
[ترجمه گوگل]سالن رقص با اراده خوبی فرار کرد

19. 'No good will come of this,' she announced portentously.
[ترجمه ترگمان]به جای خود جواب داد: هیچ فایده ای برای این کار نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]او گفت: 'هیچ چیز خوبی از این نخواهد بود '

20. Good will win out evil.
[ترجمه ترگمان]چه خوب شد که از شر شیطان خلاص شد
[ترجمه گوگل]خوب از شر خارج می شود

21. What had begun with good will was atrophying for the want of language to nourish it.
[ترجمه ترگمان]آنچه با اراده نیکو شروع کرده بود به دنبال آن بود که برای پرورش آن زبان به زبان بیاورد
[ترجمه گوگل]آنچه که با اراده خوب آغاز شده بود، برای خواندن زبان برای تغذیه آن، پرخور شد

22. Like Christmas, a brief moment of good will and fellowship, then back to normal.
[ترجمه ترگمان]مثل کریسمس، لحظه کوتاهی از حسن نیت و دوستی، سپس به حالت عادی برگشت
[ترجمه گوگل]مثل کریسمس، لحظه ای کوتاه از اراده و استعداد خوب، و سپس به حالت عادی بازگشته است

23. Central Office correctly assessed the good will for Mr Major.
[ترجمه ترگمان]اداره مرکزی به درستی این حسن نیت را برای آقای سرگرد ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]دفتر مرکزی به درستی خواسته خوبی برای آقای Major را ارزیابی کرد

24. Honesty, decency, good will have no place in this business of selling or murdering an image.
[ترجمه ترگمان]صداقت، شرافت، حسن نیت هیچ جایی در این کسب وکار برای فروش و یا کشتن یک تصویر ندارد
[ترجمه گوگل]صادقانه، عادلانه، خوب، در این کسب و کار فروش و یا قتل یک تصویر جای ندارد

25. Humbleness promotes respect and good will. Arrogance invites disrespect and ill will. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]Humbleness احترام و حسن نیت را ترویج می دهد غرور، غرور و اراده بد را به نمایش می گذارد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]احترام به احترام و اراده خوبی است اغراق، ناامیدی و بدبختی را دعوت می کند دکتر T P Chia

26. To be influential, a veep depends on the good will of the man who is his Constituency of One.
[ترجمه ترگمان]فرد با نفوذ بودن بستگی به اراده نیک مرد دارد
[ترجمه گوگل]برای تأثیرگذار بودن، یک آبنبات بستگی به اراده خوب مردی است که او را انتخاب می کند

27. With good will from Government, charities, housing associations and local councils, something may be done.
[ترجمه ترگمان]با حسن نیت دولت، خیریه ها، انجمن های مسکن و شوراهای محلی، ممکن است کاری انجام شود
[ترجمه گوگل]با انجام وظایف خوب از دولت، سازمان های خیریه، انجمن های مسکن و شوراهای محلی، چیزی ممکن است انجام شود

28. Everything happens for the best, my mother said whenever I faced disappointment. "If you carry on, one day something good will happen. And you'll realize that it wouldn't have happened if not for that previous disappointment.
[ترجمه ترگمان]مادرم گفت: \"همه چیز برای بهترین اتفاق می افتد، مادرم هر وقت که با ناامیدی مواجه می شدم، می گفت:\" اگر ادامه بدهی، روزی اتفاق خوبی خواهد افتاد و تو متوجه خواهی شد که اگر به خاطر آن ناامیدی قبلی نبود، این اتفاق نمی افتاد
[ترجمه گوگل]همه چیز برای بهترین اتفاق می افتد، مادر من هر وقت که ناامید می شود گفت اگر روزی برسد، یک روز چیز خوبی خواهد بود و شما متوجه خواهید شد که اگر آن را برای ناامیدی قبلی نداشته باشید، اتفاق نخواهد افتاد

29. He questioned the government's commitment to peace and called on it to make a gesture of good will.
[ترجمه ترگمان]او تعهد دولت به صلح را مورد تردید قرار داد و از آن خواست تا حسن نیت خود را ابراز کند
[ترجمه گوگل]او از تعهد دولت به صلح سؤال کرد و خواستار آن شد که یک اراده خوب داشته باشد

30. They are prepared to hand back a hundred prisoners of war a day as a sign of good will.
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده هستند که هر روز صد زندانی جنگی را به عنوان نشانه ای از حسن نیت باز گردانند
[ترجمه گوگل]آنها آماده هستند تا روزی یک صد زندانی جنگی را به عنوان نشانه ای از اراده ی خوب به دست آورند

پیشنهاد کاربران

سرقفلی

دارایی نامشهود

حسن نیت

خوش نیتی ، حُسن نیت
متشکررم ، این هم برای شماست
thank you ، this is for you

برخی از محققان علم حسابداری بصورت مترادف برای intangible asset یا همان دارایی نامشهود از Goodwill استفاده کرده اند.

خیرخواهی، مرحمت ( مربوط به پروردگار )

حسن نیت، خیرخواهی

من یه جا نیت خیر شنیدم


سرقفلی
حسن نیت
خوش نیتی

In business, goodwill describes
an intangible asset based on a
company’s reputation, including
loyal customers and suppliers, brand
name, and public profile. Goodwill
arises when one company buys
another for more than its book value
( total assets minus total liabilities ) .
For example, if Company A buys
Company B for $10 million but the
total sum of its assets and liabilities is
$9 million, the goodwill is worth $1
million.
How Business Works - Alexandra Black

خیرخواهی، حسن نیت،

حسن شهرت ( در مورد کسب وکارها )


کلمات دیگر: