1. bearer of good news
آورنده ی خبر خوش
2. bearer bonds
اوراق قرضه ی قابل پرداخت در وجه حامل،سند قرضه ی بی نام
3. bearer certificate
گواهینامه ی بی نام
4. bearer check (cheque)
چک در وجه حامل
5. bearer shares
سهام بی نام
6. the bearer of this letter
حامل این نامه
7. He rewarded the bearer before reading the note.
[ترجمه ترگمان]او پیش از خواندن نامه به حامل پول پاداش داد
[ترجمه گوگل]قبل از خواندن یادداشت، حامل را پاداش داد
8. I'm the bearer of good news.
[ترجمه ترگمان]من حامل خبره ای خوب هستم
[ترجمه گوگل]من حامی خبر خوب هستم
9. I'm sending a parcel to you per bearer.
[ترجمه ترگمان]من دارم یک بسته برایت می فرستم
[ترجمه گوگل]من یک بسته به شما برای هر حامل ارسال می کنم
10. He hated always to be the bearer of bad tidings.
[ترجمه ترگمان]همیشه از آن نفرت داشت که حامل خبره ای بد باشد
[ترجمه گوگل]او از همیشه متنفر بود
11. I am the bearer of good tidings .
[ترجمه ترگمان]من حامل خبره ای خوب هستم
[ترجمه گوگل]من حامل خبر خوب هستم
12. He was a coffin/pall bearer at his father's funeral.
[ترجمه ترگمان]کفن و دفن پدرش در مراسم تدفین پدرش بود
[ترجمه گوگل]او در مراسم خاکسپاری پدرش یک تابوت / پله بود
13. And travellers' cheques or bearer bonds leave a paper trail for police to follow.
[ترجمه ترگمان]و مسافرانی که چک و یا اوراق قرضه حامل را چک می کنند، ردی کاغذی را برای پلیس به جا می گذارند تا از آن ها پیروی کنند
[ترجمه گوگل]چکهای مسافرتی و یا اوراق قرضه حامل یک دنباله کاغذی برای پیگیری پلیس است
14. All regiments may include a standard bearer and/or musician, and these cost double the points value of an ordinary trooper.
[ترجمه ترگمان]همه هنگ ها ممکن است شامل یک حامل استاندارد و \/ یا موسیقی دان باشند، و این هزینه دو برابر ارزش واحد یک سرباز معمولی است
[ترجمه گوگل]همه قلعه ها ممکن است یک حامی استاندارد و / یا موسیقیدان داشته باشند و این هزینه دو برابر ارزش یک قهرمان عادی است
15. I come as the bearer of glad tidings.
[ترجمه ترگمان]من به عنوان حامل خبره ای خوش آمده ام
[ترجمه گوگل]من به عنوان حامی خوشحال کننده می آیم