کلمه جو
صفحه اصلی

quasi


معنی : شبیه، شبه
معانی دیگر : نیمه، تا حدی، وانمودین، وار، دیس، ظاهری، - نما، - واره، بصورت پیشوند نیز بکار رفته و بمعنی 'شبه ' و 'بظاهرشبیه ' است

انگلیسی به فارسی

شبیه، شبه، بصورت پیشوند نیز بکار رفته و بمعنی'شبه' و 'بظاهرشبیه' است


تقریبا، شبه، شبیه


انگلیسی به انگلیسی

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: to some extent; somewhat.

- quasi-legal
[ترجمه ترگمان] شبه قانونی
[ترجمه گوگل] نیمه قانونی

• in a manner; to some degree
resembling, like; as though (law)
apparently, as though, as if
quasi- is used to form adjectives that describe something as being very like something else, without actually being that thing. quasi- occasionally combines in this way with nouns.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] شبه
[ریاضیات] وار، شبه، گون، شبه مانا
[آمار] شبه

مترادف و متضاد

شبیه (صفت)
similar, equal, alike, rival, like, same, analogous, quasi, papilionaceous, semblable

شبه (صفت)
quasi

almost; to a certain extent


Synonyms: apparent, apparently, fake, mock, near, nominal, partly, pretended, pseudo-, seeming, seemingly, semi-, sham, so-called, supposedly, synthetic, virtual, would-be


Antonyms: entire, total, whole


جملات نمونه

1. a quasi scholar
دانشمندنما،شبه دانشمند

2. Each of the Houses discharges a quasi judicial function in relation to the regulation of its own affairs.
[ترجمه ترگمان]هر یک از خانه ها یک تابع شبه قضایی را در رابطه با تنظیم امور خود تخلیه می کنند
[ترجمه گوگل]هر کدام از خانه ها عملکرد شبه قضایی را در ارتباط با تنظیم امور خود انجام می دهد

3. But a quasi guru, given he refused to accept any such role.
[ترجمه ترگمان]اما یک شبه guru، با توجه به اینکه او حاضر نشد چنین نقشی را بپذیرد
[ترجمه گوگل]اما یک شبه گورو، با توجه به اینکه او قبول چنین نقش را نپذیرفت

4. The reasons why quasi velocity spectrum is not appropriate for calculating blasting vibration are demonstrated.
[ترجمه ترگمان]دلیل این که چرا طیف شبه برای محاسبه لرزش انفجار مناسب نیست
[ترجمه گوگل]دلایل اینکه طیف شتاب سنج برای محاسبه لرزش انفجاری مناسب نیست، نشان داده شده است

5. The compact submanifolds in quasi constant curvature Riemannian manifolds with Parallel Mean Curature Vector were studied.
[ترجمه ترگمان]The فشرده در curvature شبه ثابت، manifolds با میانگین موازی Curature Vector مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]زیرمجموعه های جمع و جور در منحنی شبه ثابت انحنای منیفولد ریمانی با Vector Vector Curature Mean می باشد

6. Like the states, the federal government has a quasi - property interest in navigable waters.
[ترجمه ترگمان]دولت فدرال هم مانند ایالات یک علاقه شبه مالی به آب های قابل کشتیرانی دارد
[ترجمه گوگل]دولت های فدرال مانند ایالت ها دارای منافع شبه مالکیت در آبهای قابل حمل هستند

7. Quasi - keyhole arc welding process is a typical nonlinear system.
[ترجمه ترگمان]فرآیند جوشکاری قوس - سوراخ کلید شبه - یک سیستم عادی غیرخطی است
[ترجمه گوگل]فرایند جوش قوسی Quasi-keyhole یک سیستم غیرخطی معمولی است

8. Contrast experiments of traditional and quasi homocentric pressure tank structures have been done.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها مقایسه ای از ساختارهای فشار شبه pressure سنتی و شبه homocentric انجام شده است
[ترجمه گوگل]آزمایش های کنتراست سازه های مخزن سنتی و نیمه مخزنی انجام شده است

9. The dynamic mechanical behaviors of cement mortar under quasi one and one dimensional strain states are studied by using an improved passive confining SHPB method and one stage gas gun respectively.
[ترجمه ترگمان]رفتار مکانیکی دینامیکی ملات سیمان تحت فشار شبه یک و یک حالت کشش ابعادی به ترتیب با استفاده از روش SHPB confining و one به ترتیب مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]رفتارهای مکانیکی مکانیکی ملات سیمان تحت شرایط شبه یک و یک بعد کشف شده با استفاده از یک روش SHPB محدود کننده منفعل و یک تفنگ گاز یک مرحله ای مورد بررسی قرار گرفت

10. Then-dimensional umbilical submanifolds in a Riemannian manifold of quasi constant curvature are discussed. Two theorems on the above submanifolds are obtained.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، سلول های بندناف بعد - بعدی در یک manifold Riemannian از انحنای شبه ثابت مورد بحث قرار گرفتند دو قضیه در مورد submanifolds فوق به دست آمده است
[ترجمه گوگل]Submanifolds های بعدی بعدی در یک منیفولم ریمان انحنای شبه ثابت است دو قضیه در زیر معادلات فوق بدست می آید

11. The quasi multiple medium (QMM), based on the direct boundary element method, is a fast algorithm for parasitic capacitance extraction.
[ترجمه ترگمان]محیط شبه چندگانه (QMM)، که بر پایه روش آلمان مرزی مستقیم است، الگوریتمی سریع برای استخراج ظرفیت خازنی است
[ترجمه گوگل]رسانه شبه چندگانه (QMM)، براساس روش المان محدود مرزی، یک الگوریتم سریع برای استخراج ظرفیت پارازیتی است

12. The air flow was regarded as quasi - laminar.
[ترجمه ترگمان]جریان هوا به عنوان شبه - مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جریان هوا به صورت نیمه لمینار در نظر گرفته شد

13. The Quasi - Conforming Element ( QCE ) technique is introduced of constructing penalty finite element of Navier - Stokes Problem.
[ترجمه ترگمان]روش شبه Conforming - Conforming (QCE)از ساخت آلمان محدود جریمه برای مساله Navier - استوکس معرفی شده است
[ترجمه گوگل]تکنیک الکتروشیمیایی (QCE) معرفی شده است که از ساختن عنصر مجازی از مسئله Navier - Stokes است

14. The dot product imprinted burliness, overprinter quasi - three, restore, see double streak - free.
[ترجمه ترگمان]نقطه - نقطه - نقطه نشانه گذاری شده، overprinter شبه - ۳، بازیابی، و تناوب دوگانه - آزاد را ببینید
[ترجمه گوگل]محصول نقطه چاپ زرق و برق دار، تقریبا سه پرینتر، بازگرداندن، نگاه کنید به دو ردیف - بدون

15. Using quasi birth and death chain, we obtain the distribution of the number of customers in the system and the waiting time of a customer and the loss probability in the stationary state.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از زنجیره شبه تولد و مرگ، توزیع تعداد مشتریان در سیستم و زمان انتظار مشتری و احتمال از دست رفتن در حالت ساکن را به دست می آوریم
[ترجمه گوگل]با استفاده از زنجیره تولد و زای شانزده، توزیع تعداد مشتریان در سیستم و زمان انتظار مشتری و احتمال از دست رفتن در حالت ثابت به دست می آید

a quasi scholar

دانشمندنما، شبه‌دانشمند


quasi-judicial

نیمه قضایی، شبه قضایی


پیشنهاد کاربران

[معنی پسوندی]

وَش

شبیه

شبه
تا حدی

- وار
- گونه


کلمات دیگر: