1. hire in
به استخدام درآمدن،به کار گماشته شدن
2. hire out
(به ویژه کارگر) روزمزدی کردن،اجیر شدن،مزدور شدن
3. for hire (or on hire)
کرایه ای،در برابر مزد یا اجرت،سلاکی
4. boats for hire
قایق کرایه ای
5. ply for hire
(تاکسی و غیره) در محل یا مسیر بخصوص کاسبی کردن
6. most famous actors hire bodyguards
اکثر هنرپیشگان معروف نگهبان شخصی استخدام می کنند.
7. talented physicians who hire themselves out to the highest bidders
پزشکان حاذقی که برای هرکه بیشتر پول بدهد کار می کنند
8. the factory will hire fifty new workers
کارخانه پنجاه کارگر جدید خواهد گرفت.
9. tractors go on hire from farm to farm
تراکتورها در مزارع مختلف کرایه ای کار می کنند.
10. we had to hire the farm work done
برای اجرای کارهای مزرعه مجبور بودیم مزد بدهیم.
11. we intend to hire high caliber professors
خیال داریم استادان سطح بالایی را استخدام کنیم.
12. you need to hire a counsel(l)or
شما نیاز دارید که وکیل استخدام کنید،باید وکیل بگیرید.
13. he is delegated to hire or fire whomever he wishes
او اختیار دارد هرکس را بخواهد استخدام یا اخراج کند.
14. i suggested that we hire him but the boss demurred
من پیشنهاد کردم که او را استخدام کنیم ولی رئیس سرباز زد.
15. they are in the hire of a big corporation
آنان در استخدام یک شرکت بزرگ هستند.
16. the company has been moving to hire new engineers
شرکت دست به کار استخدام مهندسان جدید شده است.
17. this laborer is worthy of his hire
این کارگر استحقاق مزد خود را دارد.
18. he deluded himself into thinking that they would soon hire him
او خود را با این خیال فریب می داد که به زودی استخدامش خواهند کرد.
19. there is not much method in the way they hire people
طریقه ی استخدام از سوی آنان چندان حساب و کتاب ندارد.
20. Our hire car broke down after only an hour.
[ترجمه ترگمان]ماشین کرایه ما بعد از یک ساعت شکسته شد
[ترجمه گوگل]ماشین استخدام ما پس از یک ساعت از بین رفت
21. We should hire another secretary to lighten Barbara's workload.
[ترجمه ترگمان]ما باید یک منشی دیگر استخدام کنیم تا کار Barbara باربارا را روشن کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید یکی دیگر از وزرا را به منظور کاهش بار کاری باربارا استخدام کنیم
22. All hire cars are for personal use only.
[ترجمه ترگمان]همه ماشین های کرایه ای تنها برای استفاده شخصی هستند
[ترجمه گوگل]همه اتومبیل های کرایه ای فقط برای استفاده شخصی استفاده می شود
23. They have decided to hire outsiders for some of the key positions.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفته اند خارجی ها را برای برخی از پست های کلیدی استخدام کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفته اند که برای بعضی از موقعیت های کلیدی بیگانه ها را استخدام کنند
24. If you don't build your dream, someone will hire you to build theirs.
[ترجمه lemon.negar@] اگر رویای خودت را نسازیکسی تورا استخدام میکند تا رویای اورا بسازی
[ترجمه ترگمان]اگر رویای تو را بسازی، یک نفر تو را استخدام می کند تا آن ها را بسازی
[ترجمه گوگل]اگر رویای خود را نمی ساختید، کسی شما را استخدام می کند تا خود را بسازد
25. Hire a four-wheel-drive vehicle?there are lots of spots to discover off the beaten track.
[ترجمه ترگمان]یک وسیله نقلیه چهار چرخ کرایه کنید؟ نقاط زیادی برای کشف مسیر مورد استفاده وجود دارد
[ترجمه گوگل]استخدام یک وسیله نقلیه چهار چرخ؟ چندین نقطه برای کشف مسیر ربوده شده وجود دارد