1. an illegitimate conclusion
نتیجه گیری غیرموجه
2. an illegitimate government
دولت غیرقانونی
3. an illegitimate seizure of power
در دست گرفتن نامشروع قدرت
4. two legitimate daughters and one illegitimate son
دو دختر حلال زاده و یک پسر حرامزاده
5. hossein agha the carpet seller had two illegitimate children
حسین آقای فرش فروش دو بچه ی حرامزاده داشت.
6. About 68 per cent of illegitimate births were jointly registered by both parents.
[ترجمه ترگمان]حدود ۶۸ درصد از زایمان های غیرقانونی به طور مشترک توسط هر دو پدر و مادر ثبت شدند
[ترجمه گوگل]حدودا 68 درصد از تولدها غیرقانونی به طور مشترک توسط هر دو والدین ثبت شده است
7. It is quite illegitimate to argue that the government had no choice.
[ترجمه ترگمان]بحث بر این است که دولت هیچ انتخابی ندارد
[ترجمه گوگل]کاملا نامشروع استدلال می کند که دولت انتخابی نداشته است
8. The rebels regard the official parliament as illegitimate.
[ترجمه ترگمان]شورشیان به پارلمان رسمی به عنوان نامشروع نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]شورشیان مجلس نمایندگان را غیرقانونی می دانند
9. The election was dismissed as illegitimate by the opposition.
[ترجمه ترگمان]این انتخابات توسط اپوزیسیون غیرقانونی اعلام شد
[ترجمه گوگل]انتخابات به عنوان غیرقانونی توسط مخالفان رد شد
10. The mother of an illegitimate child had no legal recourse to the father.
[ترجمه ترگمان]مادر فرزند نامشروع چاره قانونی برای پدر نداشت
[ترجمه گوگل]مادر یک کودک نامشروع هیچ گونه حق قانونی برای پدر نداشت
11. In the last century, mothers of illegitimate babies could be declared insane.
[ترجمه ترگمان]در قرن گذشته، مادران فرزندان نامشروع را می توان دیوانه اعلام کرد
[ترجمه گوگل]در قرن گذشته، مادران نوزادان نامشروع می تواند به عنوان دیوانه اعلام شود
12. Between 1977 and 1987 illegitimate births increased from 5400 to 15400; 76 percent of this increase was in jointly registered births.
[ترجمه ترگمان]بین سال های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷ تعداد زاد و ولد غیر قانونی از ۵۴۰۰ به ۱۵۴۰۰ افزایش یافت؛ ۷۶ درصد این افزایش به طور مشترک مورد ثبت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بین سال های 1977 و 1987 تولد غیرقانونی از 5400 به 15400 افزایش یافت؛ 76 درصد از این افزایش به طور مشترک ثبت شده تولد
13. The family was an illegitimate branch of the Yorkshire Hoptons, being descended from Sir Robert Swillington by his mistress Joan Hopton.
[ترجمه ترگمان]خانواده یک شاخه نامشروع از Yorkshire یورک شر بودند که از Sir رابرت Swillington در کنار خانم رابرت Hopton پایین آمده بودند
[ترجمه گوگل]خانواده یک شاخه غیرقانونی یپورس یورکشایر بود، که از طرف سر رابرت سویلینگتون از طرف معشوقه جوآن هاپتون فرود آمد
14. The illegitimate son of a maidservant, Frank Roberts was born at Edinburgh in 19
[ترجمه ترگمان]فرزند نامشروع یک خدمتکار، فرانک رابرتز در ادنبورگ در ۱۹ دسامبر در ادنبورگ به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]فرانک رابرتز، پسر غیرقانونی خدمتکار، در 19 سالگی در ادینبورگ متولد شد
15. Some of them pretend they're the illegitimate sons of noblemen, and some of them pretend some one else did the murder.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها وانمود می کنند که فرزندان نامشروع نجبا هستند و بعضی از آن ها وانمود می کنند که کسی مرتکب قتل شده است
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها تظاهر می کنند که آنها فرزندان غیرقانونی اشخاص هستند و بعضی از آنها وانمود می کنند که یکی دیگر از این قتل ها بود
16. It is quite illegitimate to treat a person in such a situation as a mere swindler.
[ترجمه ترگمان]رفتار با فردی در چنین موقعیتی به عنوان یک شیاد، کاملا نامشروع است
[ترجمه گوگل]این کاملا نامشروع است که فردی را در چنین شرایطی به عنوان یک کلاهبردار صرف کند
17. Many of these insurance claims are illegitimate.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این مطالبات بیمه غیرقانونی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ادعاهای بیمه نامشروع هستند