کلمه جو
صفحه اصلی

imperil


معنی : بخطر انداختن، در مخاطره انداختن
معانی دیگر : به خطر انداختن، به مخاطره انداختن

انگلیسی به فارسی

در مخاطره انداختن، بخطر انداختن


خطرناک، در مخاطره انداختن، بخطر انداختن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: imperils, imperiling, imperiled
مشتقات: imperilment (n.)
• : تعریف: to put at risk; endanger.
مترادف: endanger, hazard, jeopardize
مشابه: chance, compromise, expose, menace, peril, risk, venture

- His reckless driving imperiled the lives of his passengers.
[ترجمه ترگمان] رانندگی بی ملاحظه او جان مسافران را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل] رانندگی بی نظیر زندگی مسافرانش را به خطر انداخت

• endanger, put in danger, place at risk
something that imperils you puts you in danger; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] به مخاطره انداختن

مترادف و متضاد

بخطر انداختن (فعل)
risk, hazard, jeopardize, imperil, jeopard

در مخاطره انداختن (فعل)
imperil

cause to be in danger


Synonyms: chance it, compromise, endanger, expose, hazard, jeopard, jeopardize, jeopardy, menace, peril, risk


Antonyms: guard, protect, save


جملات نمونه

1. local wars imperil world peace
جنگ های محلی صلح جهانی را به خطر می اندازند.

2. Tax increases now might imperil economic recovery.
[ترجمه ترگمان]اکنون افزایش مالیات ممکن است بهبود اقتصادی را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات در حال حاضر ممکن است بهبود اقتصادی را به خطر بیندازد

3. A police raid would imperil the lives of the hostages.
[ترجمه ترگمان]حمله پلیس، جان گروگان ها را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]یک حمله پلیس جان زندان را به خطر می اندازد

4. Any diminution in the number of survivors would imperil the chance for continuation.
[ترجمه ترگمان]هر کاهش تعداد بازماندگان، شانس تداوم را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]هر گونه کاهش در تعداد بازماندگان فرصتی برای ادامه می دهد

5. Any criminal prosecution could imperil the company's then-imminent public offering of $ 35 million in stock.
[ترجمه ترگمان]هر گونه پی گرد جزایی می تواند به خطر انداختن ۳۵ میلیون دلار سهام این شرکت را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]هرگونه تعقیب کیفری میتواند عرضه عمومی بعدی شرکت 35 میلیون دلاری سهام را مختل کند

6. Merrill Lynch reports that a collapse could imperil Midwestern banks.
[ترجمه ترگمان]مریل لینچ گزارش می دهد که فروپاشی می تواند بانک های Midwestern را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]مریل لینچ گزارش می دهد که فروپاشی می تواند بانک های Midwestern را تهدید کند

7. Insect-borne diseases imperil humans and animals, and there are many mosquito-borne diseases with complicated manifestations.
[ترجمه ترگمان]بیماری های ناشی از حشرات، انسان ها و حیوانات را به خطر می اندازند و بسیاری از بیماری های ناشی از پشه را با اشکال پیچیده به خطر می اندازند
[ترجمه گوگل]بیماری های ناشی از حشره کش ها انسان ها و حیوانات را تهدید می کنند و بیماری های بسیاری از پشه ها با تظاهرات پیچیده وجود دارد

8. Conservationists say the losses could imperil the long - term survival of the creatures.
[ترجمه ترگمان]Conservationists می گویند که این تلفات می تواند بقای طولانی مدت موجودات را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]محافظه کاران می گویند که تلفات می تواند بقای دراز مدت موجودات را تحت تأثیر قرار دهد

9. I will not imperil my soul. I will uphold the justice of the Church.
[ترجمه ترگمان]من جون خودم رو به خطر نمیندازم من از عدالت کلیسا حمایت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من روح من را به خطر نمی اندازد من عدالت کلیسا را ​​حفظ خواهم کرد

10. Its plunging stock price threatened spook customers and imperil the bank.
[ترجمه ترگمان]قیمت سهام در آن، مشتریان را تهدید کرده و بانک را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]قیمت سهام آن کاهش یافته و موجب تهدید مشتریان شد و بانک را تهدید کرد

11. A victory for Allende would imperil our interests in the Western Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]پیروزی برای آلنده بر منافع ما در نیم کره غربی به خطر می افتاد
[ترجمه گوگل]پیروزی برای آلنده مزایای ما در نیمکره غربی را به خطر می اندازد

12. Violence and military attacks will imperil peace.
[ترجمه ترگمان]خشونت و حملات نظامی صلح را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]خشونت و حملات نظامی صلح را به خطر می اندازد

13. It goes without saying that any infringements of these new restrictions will imperil what is already an extremely sensitive access agreement.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که هرگونه نقض این محدودیت های جدید، آنچه که در حال حاضر یک توافق نامه دسترسی بسیار حساس است را به خطر خواهد انداخت
[ترجمه گوگل]بدون شک می توان گفت هرگونه نقض این محدودیت های جدید، همان چیزی است که در حال حاضر یک توافقنامه دسترسی بسیار حساس است

14. Attacks on network increase rapidly in the recent years and imperil the security of network.
[ترجمه ترگمان]حملات به شبکه به سرعت در سال های اخیر افزایش پیدا کرده و امنیت شبکه را به خطر می اندازند
[ترجمه گوگل]حملات به شبکه در سال های اخیر به سرعت در حال افزایش است و امنیت شبکه را تهدید می کند

Local wars imperil world peace.

جنگ‌های محلی صلح جهانی را به خطر می‌اندازند.


پیشنهاد کاربران

در معرض خطر

سیج کردن، در معرض خطر قرار گرفتن، خطرپذیری کردن، ریسک


کلمات دیگر: