1. The committeedecided to impeach the President.
[ترجمه سوسن] کمیته تصمیم گرفت رئیس جمهور را استیضاح کند
[ترجمه ترگمان] متهم به متهم کردن رئیس جمهور
[ترجمه گوگل]متعهد به سرنگونی رییس جمهور است
2. He tried to impeach Mr Premadasa, accusing the president of corruption.
[ترجمه ترگمان]او تلاش کرد آقای Premadasa را به اتهام فساد متهم کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تا آقای Premadasa را تحریک کند و رئیس جمهور را فساد کند
3. They will decide this week whether to impeach him.
[ترجمه ترگمان]آن ها در این هفته تصمیم خواهند گرفت که او را متهم کنند یا نه
[ترجمه گوگل]آنها این هفته تصمیم می گیرند که آیا او را مجبور به تجدید نظر کند
4. Congress voted to impeach the President, but he resigned before any action was taken.
[ترجمه Amir] کنگره رای داد تا رئیس جمهور را استیضاح کند، اما او قبل از هر اقدام، استعفا داد
[ترجمه ترگمان]کنگره به استیضاح رئیس جمهور رای داد، اما او قبل از اینکه اقدامی صورت گیرد استعفا داد
[ترجمه گوگل]کنگره رای داد تا رئیس جمهور را تحمل کند، اما قبل از هر اقدام، استعفا داد
5. They're going to impeach him.
[ترجمه ترگمان]می خواهند او را متهم کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند او را مجبور کنند
6. If the House votes to impeach, managers are selected to present the case to the Senate.
[ترجمه ترگمان]اگر مجلس به اتهام impeach رای دهد، مدیران برای ارائه این پرونده به مجلس سنا انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]اگر مجلس به ریاست جمهوری رای بدهد، مدیران انتخاب می شوند تا این پرونده را به مجلس سنا برگردانند
7. Impeach of manager of his decision whereaboutldirection attendants this.
[ترجمه ترگمان]impeach مدیر تصمیم خود شرکت کنندگان این کار را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]از تصمیم مدیر خود تصمیم بگیرید که به چه کسی خدمات ارائه می دهد
8. We must impeach the judge for taking bribes.
[ترجمه ترگمان]ما باید قاضی را برای گرفتن رشوه در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]ما باید قاضی را برای رشوه بگیریم
9. The actual market has long been abandoned impeach solar photovoltaic power station roof and network approach.
[ترجمه ترگمان]بازار واقعی مدت مدیدی است که از سقف نیروگاه فتوولتائیک خورشیدی و رویکرد شبکه رها شده است
[ترجمه گوگل]بازار واقعی مدتهاست که سقف نیروگاه خورشیدی فتوولتائیک خورشیدی و روش شبکه را رها کرده است
10. The angry congressman wanted to impeach the President.
[ترجمه ترگمان]عضو کنگره عصبانی خواستار استیضاح رئیس جمهور شد
[ترجمه گوگل]کنگره خشمگین می خواست رئیس جمهور را تحریک کند
11. Are you brave enough to impeach or disclose the units or individuals that contaminate environment?
[ترجمه ترگمان]آیا شما به اندازه کافی شجاعت دارید که واحدها یا افرادی را که محیط را آلوده می کنند فاش کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به اندازه کافی شجاع هستید تا واحدهای یا افرادی را که محیط زیست را آلوده کرده اید تحریک و یا افشا کنند؟
12. Richard M. Nixon: They cant impeach me for bombing Cambodia. The president can bomb anybody he likes.
[ترجمه ترگمان]ریچارد ام نیکسون: آن ها نمی توانند مرا متهم به بمباران کامبوج کنند رئیس جمهور می تواند هر کسی که دوست دارد را خنثی کند
[ترجمه گوگل]ریچارد م نیکسون: آنها نمیتوانند بمبگذاری کامبوج را تحمل کنند رئیس جمهور می تواند کسی را که دوست دارد بمب گذاری کند
13. The lawyers tried to impeach the credibility of the witnesses.
[ترجمه ترگمان]وکلای مدافع سعی کردند که اعتبار شاهدان را زیر سوال ببرند
[ترجمه گوگل]وکلا سعی داشتند اعتبار شهود را تحریک کنند